سندرم ضربه عشق
راس (۱۹۹۹) برای اولین بار نشانگان سندرم ضربه عشق را معرفی نمود. نشانگان سندرم ضربه عشق، مجموعه علائم و نشانه های شدیدی است که پس از فروپاشی یک رابطه رمانتیک بروز می کند، عملکرد فرد را در زمینه های متعدد (تحصیلی، اجتماعی و حرفه ای) مختل می کند، واکنش های غیرانطباقی به دنبال دارد، و مدت زمان زیادی این نشانه ها باقی می مانند.
این فروپاشی، آنقدر قدرتمند است که افسردگی و خشم، احساس ناامنی عمیق، احساس درماندگی، گناه، هراس، ناامیدی، بدبینی، بی قراری، آسیب¬پذیری، از دست دادن تمرکز، امیدواری، انگیزه و انرژی، نشانه های جسمانی مثل سردرد و بی نظمی خواب، بی اشتهایی یا پرخوری، تغییراتی در میل جنسی، بی حوصلگی و خستگی، کندی کلامی – حرکتی تولید می کند. صرف نظر از اینکه چه کسی رابطه را قطع می کند، انحلال یک رابطه، تجربه ی ناخوشایندی است.
مرکز روانشناسی اکسیر تمام خدمات خود از جمله مشاوره خانواده، مشاوره ازدواج، مشاوره طلاق، مشاوره جنسی و … را به افرادی که تحت پوشش بیمه بانک های طرف قرارداد اکسیر هستند رایگان ارائه می دهد. جهت کسب اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید.
اشتباه افراد در سندرم ضربه عشق
با این تفاسیر بسیاری از افرادی که سندرم ضربه عشق را تجربه می کنند سه اشتباه اساسی را مرتکب می شوند:
تلاش می کنند با سرگرمی های موقتی فراموش کنند و ذهنشان پاک شود؛
بدنبال فرد جایگزین می گردند تا رنج هیجانی خود را با یک مکانیسم خود فریبی آرام کنند.
و یا می خواهند با متنفر شدن از معشوق به آرامش برسند که اینجا باید گفت:
” تنفر ادامه عشق فراموش نشده است”
به یک درمانگر معتمد با نگاه علمی نه نصیحت درمانگری مراجعه نمایید.
” زمان، درمان کاملی نیست “
با” عفونت های هیجانی ” بازی نکنیم.
هلن فیشر(۲۰۰۰)، این فرضیه را مطرح می کند که سه سیستم جداگانه زیست شناختی در ارتباط با عشق در انسان شکل گرفته است. تستوسترون در بعد شهوانی عشق ایفای نقش کرده و در فرد تمایلی کلی به سوی جنس مخالف ایجاد می کند. دوپامین و سروتونین جنبه های جذابیت و شیفتگی عشق را سازمان دهی می کنند و باعث می شوند که ما در دام عشق یک فرد خاص اسیر شویم. اکسی توسین به ایجاد دلبستگی و تداوم وابستگی کمک کرده و موجب شکل گیری احساس تعهد مورد نیاز برای تربیت کودکان می شود.
ﻋﻤﺮ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﻋﺸﻖ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺳﺖ؟
ﻣﺤﻘﻘﺎﻥ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﮐﺎﻟﯿﻔﺮﻧﯿﺎ ﺩﺭ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺟﺪﯾﺪ ﺧﻮﺩ ﺩﺭﯾﺎﻓﺘﻪﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺧﻼﻑ ﺗﺼﻮﺭ ﭘﯿﺸﯿﻦ، ﻋﺸﻖ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﻭﺍﻡ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ . ﻣﺤﻘﻘﺎﻥ ﻣﻐﺰ ۱۷ ﺩﺍﻭﻃﻠﺐ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﺩﻫﻪ ۵۰ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺑﻄﻮﺭ ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﺣﺪﻭﺩ ۲۱ ﺳﺎﻝ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﻫﻤﺴﺮﺍﻧﺸﺎﻥ ﺍﺳﮑﻦ ﮐﺮﺩﻧﺪ . ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻣﺪﻩ ﮐﺎﻣﻼ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺑﺎ ﻧﻈﺮ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﺎﻧﯽ ﺑﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺁﻧﻬﺎ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻋﺸﻖ ﺷﺪﯾﺪ ﺗﻨﻬﺎ ﺣﺪﻭﺩ ۱۸ ﻣﺎﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﺳﻪ ﺳﺎﻝ ﻃﻮﻝ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺸﯿﺪ.
ﻣﺤﻘﻘﺎﻥ ﺩﺭﯾﺎﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﻐﺰ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻋﺸﺎﻕ ﻣﯿﺎﻧﺴﺎﻝ ﻫﻤﺎﻥ ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﯽ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﮐﻪ ﻣﻐﺰ ﻋﺸﺎﻕ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻫﻔﺖ ﻣﺎﻩ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽﺩﺍﺩﻧﺪ.
ﺍﮔﺮﭼﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮏ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺖ. ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﻣﯿﺎﻧ ﺴﺎﻝ، ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﻐﺰﯼ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﺩﯾﮕﺮ ﻓﻌﺎﻝ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺑﻠﮑﻪ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺍﺯ ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭ ﺑﻮﺩﻧﺪ.
ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺟﻬﺎﯼ ﺷﺎﺩ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺧﻮﺏ، ﺍﺭﺯﺷﻬﺎﯼ ﻣﺸﺘﺮﮎ، ﺣﻤﺎﯾﺖ ﻣﺤﮑﻢ ﺍﺯ ﺍﻗﻮﺍﻡ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ، ﺷﺎﺩﯼ، ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺑﺎﺛﺒﺎﺕ، ﮔﻔﺖﻭﮔﻮﻫﺎﯼ ﻣﻨﺼﻔﺎﻧﻪ ﻭ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﺳﺨﺖ ﻭ …ﻫﺴﺘﻨﺪ.
مرکز روانشناسی اکسیر خدمات روانشناختی خود را توسط متخصصین مجرب در زمینه های مختلف از جمله مشاوره فردی، مشاوره افسردگی، مشاوره اضطراب، مشاوره وسواس و … را به صورت حضوری و غیرحضوری به شما عزیزان ارائه می دهد.
ﺍﯾﻦ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﻣﺎﺭﺳﻞ ﺯﻧﺘﺮ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﮊﻧﻮ ﺩﺭ ﺑﺮﺭﺳﯽ ۴۷۰ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺳﺎﺯﮔﺎﺭﯼ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﺗﺮﮐﯿﺐ ﺧﺎﺻﯽ ﺍﺯ ﺻﻔﺎﺕ ﺷﺨﺼﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﮐﻪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻓﺮﺩ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﭘﺎﯾﺪﺍﺭ ﺷﻮﺩ ﺑﺠﺰ ﯾﮏ ﺍﺳﺘﺜﻨﺎ ﮐﻪ ﺁﻥ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﺣﻔﻆ ﺗﺼﻮﺭﺍﺕ ﻣﺜﺒﺖ ﺍﺳﺖ.
افسانه هایی درباره عشق
عشق بر همه مشکلات غلبه خواهد کرد
همگی ما در اعماق وجود خود به طور اسرار آمیزی این افسانه را باور داریم که:
- اگر واقعاً عاشق باشیم، خوشبخت خواهیم شد و بر تمامی مشکلات غلبه خواهیم کرد.
- مثلاً باور داریم که اگر عاشق باشیم، دیگر اهمیتی ندارد که:
- او مشروبات الکی می نوشد.
- تمام وقت از من انتقاد می کند.
- شغلی ندارد و دو سال اخیر هم بیکار بوده است.
- خلق و خوی بدی دارد و یک دفعه منفجر می شود.
- مدام به زن های دیگر نگاه می کند.
- مشکل می تواند احساسات و عواطف خود را بیان کند.
- خانواده اش مرا قبول ندارند.
- هنوز به معشوق قبلی خود فکر می کند.
- معتاد است.
- تفاوت سنی ما زیاد است.
- دور از یکدیگر زندگی می کنیم.
واقعیت عشق با افسانه، بسیار فرق دارد . عشق پایه و اساس یک ازدواج خوب است،اما اگر قرار باشد که رابطه زنده بماند و رشد کند،به چیزی به مراتب بیشتر از عشق احتیاج هست. رابطه به جز عشق به تفاهم و تعهد نیاز دارد.
عشق همه نیازهای ما را درک و برآورده می سازد
بسیاری از ما فکر می کنیم که وقتی بین دو نفر عشق وجود دارد، به این معنی است که در سکوت و به طور خود جوش بسیاری از نیازهای ما درک و برآورده می شود.
مثلاً معتقدیم که اگر عشق وجود داشته باشد:
- او می فهمد که من چه می خواهم.
- می تواند ذهن مرا بخواند.
- توقعات پنهانی مرا درمی یابد.
- زمانی که غمگین هستم، مرا شاد می کند.
- زمانی که بیمارم، باعث بهبود و سلامتی من می شود.
- زمانی که اعتماد به نفسم را از دست داده ام، کاری می کند که احساس بهتری نسبت به خودم پیدا کنم.
- مشکلات زندگی مراحل می کند.
- در همه کارها و علایق با من یار است و مرا همراهی می کند.
- نیازی به گفتن نیست، او خودش می فهمد.
- در سکوت همه چیز بیان می شود.
حقیقت این است که بسیاری از ما به طور ناخود آگاه باور داریم که در عشق حقیقی موارد بالا باید وجود داشته باشد و اگر همسر ما یا معشوق ما برخلاف موارد بالا احساس می کنیم که عشق او به ما حقیقی و کامل نیست و از او عصبانی و دلخور می شویم. این افسانه باعث می شود که ما از همسرمان توقع داشته باشیم، کارهایی را انجام دهد که باید خودمان انجام دهیم. چرا که فکر می کنیم عشق ما یک عشق حقیقی است. مثلاً فردی که اعتماد به نفس پایینی دارد، به جای درمان خودش به یک عشق فکر می کند و می پندارد که این تنها راه نجات اوست.
عشق، بسیاری از نیازهای ما را برآورده می سازد، اما نه همه آنها را. بسیاری از نیازهای ما با تلاش فردی خودمان برآورده می شوند. اما این افسانه بیانگر این مطلب است که در عشق حقیقی همه نیازها برآورده می شود، از جمله نیازهایی که لازم است برای برآورده ساختن آنها خود ما به تنهایی تلاش کنیم.
جذابیت جنسی همان عشق است
بسیاری از افرادی که درگیر روابط جنسی نامشروع می شوند به این افسانه باور دارند.
عملکرد این افسانه به این صورت است که:
- ابتدا جاذبه جنسی زیادی نسبت به یک فرد پیدا می کنید.
- سپس براساس آن میل عمل کرده و با او مبادرت به رابطه نامشروع می کنید.
- از این رابطه احساس گناه می کنید.
- سعی می کنید خود را توجیه کنید و تصور می کنید که عاشق او هستید و به رابطه ادامه می دهید.
در این گونه روابط عنصر تفاهم حضور ندارد و به آن اهمیت چندانی داده نمی شود. در این رابطه افراد بدون تفاهم، زندگی جنسی و سپس زندگی مشترک خود را آغاز می کنند. طبیعی است که پس از مدتی واقعیت های زندگی مشترک ظاهر می شود و زندگی را با مشکل روبرو می سازد. ازدواج و زندگی مشترک، به جز جذابیت جنسی، به عمل، تفاهم و تعهد نیاز دارد و تفاهم مطلبی نیست که تنها به دنبال جذابیت جنسی بیاید. تفاهم نیاز به شناخت و زمان دارد.
ثبت ديدگاه