دریافت وقت مشاوره از مشاوران اکسیر

02188078585 09356567329
  • نظریه های عشق

عشق و نظریه های مرتبط با آن

عشق

روانشناسان و پژوهشگران نظریه ها وتئوری های مختلفی از عشق ارائه داده اند. عشق ‌و عاشقی یک احساس عمومی در همه ی انسان ها است. ولی دانستن ماهیت ان لزوما آسان نیست. برای مدتی طولانی، مردم فکر می کردند که علم هر مفهومی را می تواند مطالعه کند ولی این در مورد عشق‌ و عاشقی صادق نیست!

در زیر چند نمونه از نظریه های مرتبط با عشق و دلبستگی را معرفی خواهیم کرد.


مقاله مرتبط: تست آنلاین سبک های عشقی

مقاله مرتبط: تست آنلاین احساس خوشبختی


نظریه های عشق

دوست داشتن در مقابل عشق ‌و عاشقی

زیک روبین، روانشناس، بیان می کند که عشق رمانتیک از ۳ عنصر ساخته شده است: دلبستگی، مراقبت و صمیمیت.

دلبستگی نیاز به تایید و تماس فیزیکی با فرد دیگر است. مراقبت شامل ارزش نهادن به نیازهای دیگری همانند خود است و صمیمیت یعنی به اشتراک گزاری افکار، خواسته ها و احساسات است.

بر اساس این تعریف روبین پرسشنامه ای برای سنجش نگرش در مورد دیگران ابداع کرد و متوجه شد که این مقیاس شواهدی در رابطه با مفهوم بندی او از عشق ارائه می دهد.

مرکز روانشناسی اکسیر تمام خدمات خود از جمله مشاوره خانواده، مشاوره ازدواج، مشاوره طلاق، مشاوره جنسی و … را به افرادی که تحت پوشش بیمه بانک های طرف قرارداد اکسیر هستند رایگان ارائه می دهد. جهت کسب اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید.

عشق دلسوزانه در مقابل عشق شهوانی

به گفته ی الین هاتفیلد و همکارانش دو نوع اساسی از عاشقی وجود دارد: یکی عشق‌ و عاشقی دلسوزانه و دیگری عشق‌ و عاشقی شهوانی. مشخصه های عشق دلسوزانه محبت، احترام متقابل، دلبستگی و همچنین احترام متقابل و اعتماد است.

عشق‌ و عاشقی پرشور و شهوانی با احساسات شدید، جاذبه ی جنسی و اضطراب و همچنین محبت مشخص می شود. هنگامی که این احساسات دو طرفه هستند فرد حالت سر خوشی و وجد دارد ولی اگر این احساسات دو طرفه نباشند فرد دچار افسردگی می شود. هاتفیلد نشان می دهد که عاشقی پرشور و شهوانی فقط بین ۶ تا ۳۰ ماه دوام دارد!

اینستاگرام اکسیر

همچنین هاتفیلد نشان می دهد که عاشقی پر شور زمانی اتفاق می افتد که انتظارات فرهنگی قبلی فرد در زمان ملاقات براورده می شود.

در ایده آل ترین حالت، عشق‌ و عاشقی پرشور به عشق ‌و عاشقی دلسوزانه تبدیل می شود. این در حالی است که بسیاری از مردم دوست دارند عاشقی پرشور و دلسوزانه را با هم داشته باشند که بسیار نادر و کمیاب است.

مدل ۳ رنگی عشق

جان لی در سال ۱۹۷۳ در کتاب خودش عشق را به ۳ رنگ اصلی تشبیه کرد. به گفته ی او همانطور که ما ۳ رنگ اصلی داریم که از ترکیب اینها رنگ های مکمل ایجاد می شود، بلکه ۳ نوع عاشقی اصلی داریم که از ترکیب این ۳ نوع عشق‌ و عاشقی، عشق های ثانوی ایجاد می شود.

۳ نوع عشق اصلی

  • دوست داشتن یک فرد ایده آل
  • عاشقی به عنوان یک بازی
  • عاشقی به عنوان دوستی

۳ نوع عشق ثانویه

  • عشق ‌و عاشقی وسواسی (ترکیب دوست داشتن فرد ایده آل و عشق به عنوا یک بازی)
  • عشق‌ و عاشقی واقعی و عملی (ترکیب عشق به عنوان بازی و عشق به عنوان دوستی)
  •  عشق ‌و عاشقی فداکارانه (ترکیب دوست داشتن یک فرد ایده آل و عشق به عنوان دوستی)

نظریه ی مثلثی عشق

رابرت استرنبرگ بیان می کند که عاشقی ۳ عنصر دارد: شهوت صمیمیت و تعهد. ترکیبات مختلف این ۳ عنصر انواع عاشقی را بوجود می اورد. به عنوان مثال ترکیب عنصر صمیمیت و تعهد منجر به عشق ‌و عاشقی دلسوزانه می شود و ترکیب شهوت و صمیمیت منجر به عشق‌ و عاشقی شهوانی می شود.

به گفته ی استرنبرگ روابط افراد معمولا بر مبنای ۲ یا یک عنصر است. ترکیب ۳ عنصر یک عشق واقعی را بوجود می اورد که بسیار نادر است و پایدارتر ین نوع روابط است.

مرکز روانشناسی اکسیر خدمات روانشناختی خود را توسط متخصصین مجرب در زمینه های مختلف از جمله مشاوره فردی، مشاوره افسردگی، مشاوره اضطراب، مشاوره وسواس و … را به صورت حضوری و غیرحضوری به شما عزیزان ارائه می دهد.

مشاوره آنلاین اکسیر

یک فرد چگونه عاشق می شود؟

عاشق شدن یک اتفاق جهانی است که از زمان آغاز بشریت اتفاق افتاده است. این یک نیاز ذاتی است مانند گرسنگی و تشنگی و وضعیتی است که ما به طور فعال به دنبال آن هستیم.

یک فرد چگونه عاشق می شود؟

یک مطالعه ی انجام شده توسط دکتر آرتور آرون و همکارانش برروی اسکن تصاویر مغز گروهی از دانشجویان دانشگاه نتایج جالبی را درمورد عشق نشان داده است. از دانشجویان خواسته شده بود که به عکس شریک عاطفی خود نگاه کنند و به آن فکر کنند. وقتی آرون از دانشجویان خواست که به تصویر یکی از آشنایان توجه کنند متوجه شد که آنها نمی توانند دست از فکر کردن به شریک عاطفی خود بردارند. محققان متوجه شدند که اگر حواس شرکت کنندگان را با نشان دادن یک شماره تصادفی به آنها پرت کنند و از آنها بخواهند که برای چند دقیقه شماره ها را به طور معکوس بشمارند، آنگاه آنها قادر خواهند بود که روی آشنایانشان تمرکز کنند.

این واقعیت که دانشجویان مجبور بودند این راه سخت را برای متوقف کردن تمرکز بر روی شریک عاطفی خود طی کنند نشان از قدرت عشق دارد. اما چه چیز باعث می شود که ما عاشق شویم؟ چگونه عشق اتفاق می افتد؟

مرکز روانشناسی اکسیر شهرک غرب

مواد شیمیایی عشق

به نظر می رسد که شیمی مغز نقش مهمی در مورد احساس ما نسبت به دیگران ایفا می کند. هنگامی که ما لذت را تجربه می کنیم ماده ی شیمیایی ای به نام دوپامین در مغز منتشر می شود. این انتشار دلیل اصلی مشکل خوابیدن در هنگامی که عاشق می شویم یا به کسی فکر می کنیم است .

ماده ی شیمیایی دیگر عشق،‌اکسیتوسین است. این ماده در طول مراحل مختلفی از عشق شامل بغل کردن و عشقبازی آزاد می شود. این ماده کمک میکند که دیوار های عاطفی شکسته شود و باعث ایجاد وابستگی ای می شود که وقتی عاشق کسی هستیم آن را احساس می کنیم.

از دیگر مواد شیمیایی درگیر در عشق می توان دوپامین، تستسترون، نوراپی نفرین و فنیل اتیل آمین است که همه با یکدیگر همکاری می کنند تا احساس لذت بخشی را به شما ارائه دهند.

ترکیب این مواد شمیمایی این بخش سوال که چه چیز باعث می شود ما عاشق شویم را پاسخ می دهد؛ اما قضیه کمی پیچیده تر از این است.

هرکس متفاوت است

اگرچه مناطق احساسی مغز در عشق درگیر هستند اما عشق بیشتر به شخصیت و سبک دلبستگی ما بستگی دارد. در مطالعه ی آرون؛‌ شرکت کنندگان هرکدام هنگام فکر کردن به عشق خود احساسات زیادی را تجربه می کردند اما یک چیز که در همه ی آنها مشترک بود فعالیت زیاد مناطق غنی از دوپامین مغز بود. این مناطق ما را به سوی نیاز های عمیق هدایت می کنند و عشق به نظر می رسد که یکی از آنهاست.

تفاوت های فردی در عشق

برای بعضی افراد،‌بوی شخص می تواند باعث تحریک بخش دوپامین مغز شود. این بو می تواند بوی خود شخص یا بوی ادکلن و عطر آنها باشد. وقتی که بوی آنها دوپامین را آزاد می کند باعث ایجاد عاطفه می شود و حس لذت را به ارمغان می اورد. به همین دلیل است که وقتی بوی شخص را در فضا استشمام می کنیم لحظه ای متوقف می شویم و لبخند می زنیم. بو می تواند خاطرات را در ذهن ما ایجاد کند و به تشکیل دلبستگی کمک می کند.

عشق تنها در ذهن ما نیست و به همین خاطر است که نمی توانیم در عشق فقط به شیمی مغز تکیه کنیم. افراد به ترکیب شیمیایی لاو به نسبت شخصیت خود واکنش های متفاوتی نشان می دهند. به لحاظ فیزیولوژی به اینها سبک دلبستگی گفته می شود. حتی اگر ما قادر به شبیه سازی انتشار عناصر شیمیایی در بدن باشیم؛‌ سبک وابستگی به فرد می تواند تمام این ارتباطات را به هم بریزد.

بر اساس یک مقاله نوشته شده توسط هاربینگر، علوم سخت مانند شیمی و بیولوژی تاثیرپذیر و تاثیرگذارند. شما در یک فعالیت خاص شرکت می کنید، مواد شیمیایی خاصی آزاد می شوند،‌ این مواد تاثیرات متفاوتی دارند. با این وجود علم نرم روانشناسی می گوید یک چیز شخصی تری درحال وقوع است.

یافتن نیمه گمشده

پیدا کردن قهرمان زندگی مثل پیدا کردن نیمه ی گمشده ی شخصی است که هر کسی برای کامل کردن خود آن را جستجو می کند.در کتاب “شناخت زن”،ایرن کلارمونت دو کاستیلو جو می نویسد :”عشق اتفاق می افتد.معجزه ای که با لطف الهی تحقق می پذیرد.”معجزه ای که او از آن حرف می زند حس تکمیل شدن است که در خود احساس می کنیم ،همان بخش گمشده ای که ما آن را در جنس مخالف می یابیم.

این فرمول شکل های زیادی دارد،اما حقیقت موجود در این ضرب المثل در این است:”قطب های مخالف همدیگر را جذب می کنند.” یعنی زنان با صفات کاملا زنانه ،مردان را با صفات کاملا مردانه جذب می کنند و مردان حساس،اغلب جذب زنان قوی و متدبر می شوند.

یافتن نیمه گمشده

بسیار دیده شده که در این نوع شراکت، مرد و زن شروع به برداشتن بعضی از صفات یکدیگر می کنند و یا به تبادل ویژگی های هم می پردازند. البته بحث امروز این است که شخص نیمه ی گمشده را در درون خود بیابد نه در دیگری و تا حدودی این فرض درست است.

اما این فرایندی است که باید در طول زندگی اتفاق بیفتد. ازدواج شرایطی ایده آل است که در آن می توان این فرایند را فهمید، به خصوص وقتی شریک زندگی صفاتی را داشته باشد که او ندارد. بعضی از افراد هم در پیدا کردن نیمه گمشده در درون خود موفق هستند، اغلب افراد در روند رابطه ای عاشقانه با دیگری به تکامل و رشد می رسند و در نهایت از مسیر عشق. از مسیر پیدا کردن نیمه ی گمشده ی خودمان در دیگری، ما تغییر می کنیم.

چرا می گوییم شریک زندگی مکمل ما است؟ در مشاوره خانواده گفته می شود که این حالت اغلب به شکل احساس است، حس آرامش و تکمیل شدن در درون خود. در یک تعمیم کلی، شاید اینطور بیان شود: زنی که گرایش اجرایی دارد، بیشتر برای کسب احساسات آماده است. یا بهر است بگوییم گرایش به سمت مرد احساسی دارد.

به بیانی هرچه بیشتر زن در طول روز، هوشیاری متمرکز شده را فرا فکنی کند، در شب بیشتر به آگاهی متفرق در مرد خود نیاز دارد. زنی که به شدت به سمت آمازونی خود (زن آمازونی شخصیتی قابل نفوذ دارد. دنیای خارجی او تحت سلطه ی مردان اداره می شود به همین دلیل قلمرو شخصی خود را گم کرده است. در حالی که او هنوز راهی طولانی برای پیمودن دارد اما می توان با اطمینان گفت که زن آمازونی مدرن به راستی احترام و تحسین مردان را نصیب خود کرده است. او برای جایگاه خود در جهان سخت جنگیده و هنوز هم می جنگد، او از هر نسل دیگری از زنان جوانتر و بهتر است، دیرتر بچه دار می شود، سرزنده، سرشار از انرژی و ورزشکار است و توانسته به موفقیت های زیادی دست یابد). خود متمایل است نیاز می بینید که نیمه ی گمشده ی او مردی با طبیعت حساس باشد، مردی با آرامش، صبوری درک و شفقت؛ که زن بتواند تکمیل شدن و آرامش را در زندگی خود تجربه کند. این ها همان صفاتی هستند که مردان قدیم در همسرانی با خصوصیات مادر پارسای خود می دیدند و از آن لذت می بردند.

می گوییم شریک زندگی مکمل ما است

یک درمانگر مشاوره ازدواج می گوید که این به آن معنی نیست که زن آمازونی قوی، نیاز به انتخاب یک مرد بی کفایت به عنوان قهرمان خود دارد. برعکس، چنین نامزد نامعلومی، مطمینا می تواند آنچه من به آن مرد خوب می گویم باشد، شاید یک معلم، هنرمند، نویسنده و یا یک دکتر باشد.

این نوع مرد اغلب دارای صبوری و شفقتی است که زن آمازونی ندارد، او قدرت این را دارد که زخم های این زن جنگجو را مرهم نهد. اما حتی در اینجا که دیدگاه آمازونی در رابطه شخصی غالب است؛ این زن شاید متوجه شود که هنوز هم نمی تواند خوش بینانه با مرد خود ارتباط برقرار کند، مگر اینکه صفات و حس زنانگی را در اختیار بگیرد و به چشم قهرمان زندگی به مرد خود بنگرد. مهم نیست که این زن چه قدر متشخص است، مرد فقط می خواهد قهرمان همسر خود باشد.

مشاوره رایگان آنلاین

ثبت ديدگاه

Go to Top