هر یک از ما در زندگیمان نسبت به رویدادها و پدیده های مختلف، باورهایی داریم که گاه حاضریم به شدت از آن ها دفاع کنیم و هیچگونه حرفی برخلاف آن را نشنویم؛ اما روان شناسان با بررسی برخی از این باورها که محصور به یک فرهنگ یا جامعه ی خاص نیست و چنان تعمیم یافته است که اکنون بسیاری از مردم جهان به آن ها اعتقاد دارند. این باورها که بدون هیچگونه پشتوانه ی علمی است، شبیه افسانه هایی می ماند که نسل به نسل به ما انتقال یافته است و ما آن را پذیرفته ایم.

10 باوری که روان شناسان نادرست می دانند!

مجله ی MIND  به قلم دکتر مارتین مارکز به برخی از این باورهای نادرست که در تحقیقات مختلف روان شناسان، به نادرستی و بی اعتباری آن ها اشاره شده است، پرداخته است…

۱۰ باوری که روان شناسان نادرست می دانند

  – اجازه ی بروز خشم، سالم تر از فرونشاندن آن است:

در زمان فیلسوف یونانی، ارسطو درمانی با عنوان جیغ اولیه وجود داشت که اجازه ی رها شدن خشم را می داد و یک درمان محبوب برای خشم بود. اما اکنون روان شناسان دریافته اند که بروز خشم موجب کاهش آن و احساس بهتر نمی شود، بلکه این کارها منجر به افزایش خشم می شود. بهتر است که خشممان را مدیریت و کنترل کنیم، نفس های عمیق بکشیم و فکرمان را درمورد موقعیتی که منجر به خشممان شده است تغییر دهیم.

  – افراد معتاد به الکل و سیگار میتوانند هر زمان که بخواهند ترک کنند:

برخلاف این باور، تحقیقات نشان داده است که تنها ۱۸ درصد از افراد معتاد به الکل یا سیگار می توانند ترک کنند. ترک اعتیاد اراده ای آهنین می خواهد!

  – افراد هرچه قدر که سنشان بالاتر می رود، غمگین تر می شوند:

یک بررسی بر روی فیلم هایی که توسط شرکت والت دیسنی ساخته شده است، نشان داد که ۴۲ درصد از شخصیت های مسن در این فیلم ها، یا فراموشکارند و یا بدخلق؛ اما تحقیقات مختلف نشان می دهند که شادترین گروه سنی، افراد بالای ۶۵ سال هستند. در یک تحقیق که بر ۲۸ هزار امریکایی انجام شد، یک سوم از افراد ۸۸ ساله گزارش کرده بودند که خیلی شاد هستند.

  – اغلب افراد، تنها از ۱۰ درصد مغزشان استفاده می کنند:

دکتر لیلینفیلد، روان شناس آمریکایی این باور را، یک تفسیر انحرافی از ادعاهای قدیمی می داند که دانشمندان هنوز از عملکرد ۹۰ درصد مغز آگاه نبودند. او می گوید: «من آرزو می کنم که این افسانه درست باشد، اما متأسفانه درست نیست.»

  – متضادها جذب همدیگر می شوند:

به باور روان شناسانی همچون دکتر لیلینفلد، این یک افسانه ی بالقوه خطرناک است؛ زیرا این باور می تواند افراد را برای دوستی و ازدواج به آدرس های غلطی بفرستد. او می گوید تحقیقات مختلف نشان داده است که نه تنها متضادها در روابط عاشقانه جذب همدیگر نمی شوند، بلکه تفاوت زیاد از همسر در ویژگی های شخصیتی، باورها و نگرش ها یکی از عمده ترین دلایلی است که افراد در زندگی مشترکشان با شکست مواجه می شوند.

  – می توانید هر کاری را که بخواهید انجام دهید:

موفقیت می تواند با آموختن مهارت های اصلاح خود رخ دهد. این نکته درست است که باید خودپنداره تان را بهبود بخشید، گفت و گوی منفی با خود نداشته باشید و به خودتان پیام های تصدیق کننده بدهید، اما آیا باید صرفا اعتماد به نفس را افزایش داد؟ احتمالا نمی توانید تنها با داشتن اعتماد به نفس بالا در کاری موفق شوید، مگر اینکه مهارت کاری را که می خواهید انجام دهید، داشته باشید.

  – می توانید همیشه خوش بین باشید:

شما واقعا نمی توانید هر لحظه از روز، دقیقا فکرتان را کنترل کنید و مراقب افکار منفیتان باشید. این کار تقریبا غیرممکن است. درحقیقت موقعی که شما خود را وادار به این کار می کنید، اگر دریابید که یک مقدار فکر منفی دارید، از خودتان راضی نخواهید بود و اگر بیشتر بر آن پافشاری کنید، می تواند تبدیل به یک چرخه ی بد و منفی شود. شما نباید خودتان را برای داشتن افکار منفی تنبیه کنید؛ بدین ترتیب قادر خواهید بود که این چرخه را متوقف کنید.

  – بازی های ذهنی شما را باهوش تر می کند:

بازی کردن با بازی های ذهنی ای همچئن سودوکو، شما را تنها در این بازی یا یک بازی بسیار شبیه به آن باهوش تر می کند.

  – شما باهوش تر از متوسط افراد جامعه هستید:

در تحقیقات مختلف نشان داده شده که حدود ۷۰ درصد از افراد فکر می کنند باهوش تر از میانگین جامعه هستند؛ در حالی که اینگونه نیست و براساس نتایج تحقیقات روان شناسان، ۷۰ درصد از افراد هر جامعه ای، دارای هوش متوسط (بهره هوشی ۹۰ تا ۱۱۰) هستند.

  – شما می توانید چند کار را به خوبی باهم انجام دهید:

انجام دو کار باهم در یک زمان به معنای آن است که توجه کمتری را به هریک از آن ها دارید. در واقع غیرممکن است که شما بتوانید چندکار را با هم بطور همزمان به خوبی انجام دهید؛ برای مثال صحبت با تلفن همراه در هنگام رانندگی، خطرناک تر از آن چیزی است که شما فکر می کنید.

 

منبع: دکتر مارتین مارکز، ۲۰۱۲، ترجمه: امیر فیروزی راد، مجله ی MIND.

مرکز روانشناسی اکسیر شهرک غرب