روانشناسی عامه همه جا هست و در همه ی زمان ها تا به امروز بوده است. مطالبی مناسب برای تلویزیون، فیلم، کتاب، نمایشنامه و مجله است. در همه جا وجود دارد و بسیار فراگیر شده است و جای بس نگرانی دارد. از زمانی که جمجمه شناسان از ناهمواری های سر افراد برای دادن مشاوره برای انتخاب شغل به آن ها استفاده کردند، شروع شد؛ همچنین قیافه شناسان جزئیات چهره ی افراد را بررسی می کردند تا به مدیران، برای استخدام کارکنان خود کمک کنند و یا خط شناسان، نمونه دستخط افراد را برای همسریابی مناسب به افراد بررسی می کرده اند.

روانشناسان از روانشناسی عامه بیزارند!

چرا مردم به این شبه روانشناسی روی خوش نشان میدهند؟!

پس از قرن نوزدهم و به رسمیت شناختن علم روانشناسی، روانشناسان واقعی تلاش کردند تا این موج عظیم به اصطلاح شبه روانشناسی را از صحنه دور کنند و در راه اطلاع رسانی به مردم بر آمدند. اینکه چرا مردم به این نوع روانشناسی و شبه روانشناسی با روی خوش پاسخ می دهند، جای تحقیقات زیادی دارد و واقعا می تواند جالب باشد.

شاید بخشی از آن به این دلیل باشد که روانشناسان عامه چیزهایی را می گویند که برای مردم خوشایند تر است و با آمایه های ذهنی افراد بیشتر مطابقت دارد. کاری که بیشتر از اینکه علمی تبیین باشد، پیش گویی می باشد. همچنین باید خاطر نشان شود که روانشناسان، مرزبندی های خود را با این گونه روانشناسی مشخص کرده اند و از این گونه روانشناسی، نهایت بیزاری را دارند.

 

منبع:

برداشت از کتاب روانشناسی شناختی ، استرنبرگ ترجمه دکتر کمال خرازی

مرکز روانشناسی اکسیر شهرک غرب