شاید فکر کنید روانشناسی همان عقل عام است؛ ولی روانشناسان واقعی، به نکات غیرمنتظره ای از رفتار انسان ها پی می برند. برای مثال شما فرض می کنید زوج هایی که قبل از زندگی مدتی زندگی مشترکی دارند، بیشتر احتمال دارد زندگی زناشویی طولانی مدت داشته باشند؛ ولی محققین عملا دریافته اند که شانس موفقیت زوج هایی که ابتدا ازدواج کرده و سپس زندگی مشترک را شروع می کنند، بیشتر است.

شاید شما فکر کنید که اگر به جای یک نقش، نقش های متعددی داشته باشیم، متحمل استرس زیادی خواهیم شد و کمتر خوشحال خواهیم شد؛ ولی زنانی که چند نقش دارند (مادر، همسر، شاغل) نسبت به زنانی که یک نقش دارند، از زندگی خود راضی تر هستند.

بنابراین یک روانشناس ظاهر را نمی پذیرد؛ بلکه مستدل بودن را در نظر می گیرد. پس روانشناسی رشته ی دقیقی است که مفروضات را می آزماید…

روانشناسی چیست؟

تعریف روانشناسی

روانشناسی در یک تعریف رسمی، مطالعه ی علمی رفتار و فرایندهای ذهنی است. در این تعریف، سه کلمه مهم هستند:

  1. علم
  2. رفتار
  3. فرایندهای ذهنی

پس به تعریف این سه کلمه می پردازیم…

  – علم:

روانشناسی به عنوان یک علم برای مشاهده، توصیف، پیش بینی و تبیین رفتار، از روش های نظام مندی استفاده می کند. روانشناسان، مطالعات خود را خیلی دقیق و موشکافانه طراحی می کنند. در روانشناسی، مطلوب این است نتایج حاصل، رفتار شمار زیادی از آدم ها را توصیف کند.

  – رفتار:

رفتار هرکاری است که ما می توانیم انجام دهیم و بصوررت مستقیم قابل مشاهده است؛ مثل بوسیدن، گریه کردن نوزاد یا موتور سواری. البته در سال های اخیر، رفتار را جور دیگری تبیین می کنند و رفتار را نتیجه ی هر گونه پاسخ به محرک می دانند و این رفتار می تواند هم قابل مشاهده و هم غیرقابل مشاهده باشد.

  – فرایندهای ذهنی:

فرایندهای ذهنی همان افکار احساسات و انگیزه هایی هستند که ما انسان ها در درون داریم و قابل مشاهده نیستند. اگر چه افکار و احساسات را نمی توانیم ببینیم، ولی واقعیت دارند. (مثل خاطره ی موتور سواری) 

بخشی از علم هم اختلاف نظر است. همین طور که روانشناسان تحقیق می کنند و به یافته های جدید دست می یابند، برخی عقایدشان را اصلاح می کنند یا حتی کنار می گذارند. بحث و اختلاف نظر، یکی از خصایص رشته ی روانشناسی است و دیدگاه های نوین روانشناختی گاهی محصول زیر سوال رفتن دیدگاه های یک دانشمند توسط دانشمندی دیگر است.

روانشناسی در پی پاسخ به سوالاتی است که هزاران سال است ذهن بشر را مشغول کرده است؛ ولی خود علم روانشناسی علم جدیدی است. بعضی از سوالات روانشناسی عبارتند از:

  •  حواس ما چگونه دنیا را ادراک می کند؟
  •  بین تفکر و رفتار چه ارتباطی وجود دارد؟
  •  ما چطور یاد می گیریم؟ حافظه چیست؟
  •  آیا انسان ها می توانند یاد بگیرند که خوشحال تر و خوشبین تر باشند؟
  •  چرا بعضی از انسان ها از بعضی دیگر باهوش ترند؟

 و هزاران سوال دیگر…

زمانی که روانشناسی در اواخر قرن نوزدهم به عنوان یک علم مطرح شد، فضای فکری قرن تحت تاثیر کارهای چارلز داروین، طبیعی دان انگلیسی بود. داروین در سال ۱۸۵۹، عقایدش را در کتابی با عنوان «منشا انواع» مطرح کرد و اصل انتخاب طبیعی را مطرح کرد. روانشناسی اخیرا دوباره به نظریه ی داروین توجه کرده است و از آن، برای تبیین رفتار انسان استفاده می کند. روانشناسان قرن نوزدهم همسو با داروین، رشته ی روانشناسی را تحکیم بخشیدند.

بنابراین روانشناسی، محصول ادغام علوم طبیعی مثل زیست شناسی و فیزیولوژی و فلسفه است…

 

منبع :

روانشناسی عمومی سانتراک (ترجمه ی مهرداد فیروز بخت)

مرکز روانشناسی اکسیر شهرک غرب