دادن آزادی به کودک
دادن آزادی به کودک کار درستی است؟ آیا نباید به کودکان آزادی داد تا به طور طبیعی رشد کنند و خودشان را با چهرههای زشت و زیبای زندگی رو به رو شوند و قوای محرکه طبیعی آنها شکوفا شود؟
دادن آزادی به کودک چه فایدهای دارد؟
در دادن آزادی به کودک باید نکاتی را در نظر بگیریم. چه بزرگترها بخواهند چه نخواهند، کودکان برای برخی از رفتارها پاداش میگیرند و برای برخی دیگر پاداش دریافت نمیکنند و حتی تنبیه هم میشوند. اگر نتایج خوشایند به دنبال رفتارهای مطلوب کودک نیاید، این گونه رفتارها خاموش میشوند.
این طرز فکر که باید به کودک اجازه دهیم تا هر وقت هر کاری را که مایل است انجام دهد، جاذبهای فریبنده دارد. ما نمیتوانیم به عنوان بزرگسالی مسئول، خود را از محیط کودک کنار بکشیم و بگوییم که او دیگر آزاد است؛ زیرا وقتی که ما نفوذ خود را بر روی کودک کم کنیم، کسانی دیگر نفوذ خود را بر او زیاد میکنند.
رفتار کودک در نتیجهی کارهای خود او و به وسیلهی کسان دیگری که با آنها در تماس است، شکل میگیرد. اگر این افراد، شخصیتهای منفی داشته باشند یا از نظر عاطفی بی ثبات باشند مشکلات آغاز خواهد شد. برای مثال انجمنها و گروههایی که در مدرسه یا در محلهها تشکیل میشوند، اغلب عضو جدید را نمیپذیرند و از خود میرانند مگر اینکه بزرگسالی با تجربه به آنها بیاموزد که چگونه باید اعضای جدید را پذیرفت.
اشتباه بزرگی است که اگر تصور کنیم قوای محرکه طبیعی کودکان وقتی شکوفا میشود، حتماً آنها را به سوی نیکی هدایت خواهد کرد و استعدادهای آنان به نحو مطلوب شکوفا خواهد شد. چرا باید رشد و پرورش کودک را به شانس و تصادف واگذار کنیم؟
مقاله مرتبط: سبک های فرزندپروری از دیدگاه یونگ
مقاله مرتبط: تست آنلاین سبک فرزندپروری بامریند
مقاله مرتبط: فرزندپروری و سبک های آن
سبک تربیتی و دادن آزادی به کودک
کارشناسان علوم رفتاری میگویند در نتیجه سهل گیری والدین و دادن آزادی به کودک، هرج و مرج بر روابط اعضای خانواده حاکم میشود. افرادی که از تمایلات خود پیروی میکنند، غالباً در عالم خیال به سر میبرند و از واقعیتهای عینی زندگی فاصله دارند. فرزندان این خانوادهها، بی بند و بار و بیهدف هستند و در مقابل دیگران احساس مسئولیت نمیکنند. از این رو قادر به ارتباط مطلوب و سازنده با دیگران نیستند. گرچه کودکان خانوادههای سهل گیر از استقلال فکری و عملی برخوردارند، اما به سبب هرج و مرج، نوعی تزلزل روحی در آنها مشاهده میشود. این تزلزل روحی، موجب بروز رفتارهای نابهنجار در تعاملات فردی و اجتماعی آنها میشود.
ثبت ديدگاه