نکات کاربردی تربیت کودکان
آیا با نکات کاربردی تربیت کودکان آشنا هستید؟ تربیت امری جدی است، مخاطرات آن به غایت سنگین و بهای شکست و قصور در آن در تصور نمی گنجد. دلیل اینکه تا این حد احساس درماندگی در تربیت کودکان می کنیم این است که می خواهیم الگویی غیرممکن را دنبال کنیم. این زیانبارترین دروغ درباره تربیت است که ” ما به جای فرزندانمان مسئول هستیم”. اکثر مردم تربیت را اینگونه تعریف می کنند:” وظیفه والدین است که فرزندان خود را طوری بار آورند که درست فکر کنند، درست احساس کنند و مهم تر از همه درست رفتار کنند. این وظیفه ماست که فرزندان خوبی تربیت کنیم.” این تعریف درست نیست.
آنچه واقعا اهمیت دارد این است که مسئولیت ما نسبت به فرزندانمان بسیار سنگین تر از مسئولیتی است که به جای آنها به عهده داریم. ما خیلی کمتر از آن چیزی که همواره به ما گفته می شود، به جای فرزندانمان مسئولیم، اما خیلی بیشتر از آنچه تصور می کنیم، نسبت به آنها مسئولیت داریم.
فرزندان ما از ابتدا صاحب فکر و اندیشه هستند و دست به انتخاب می زنند این بخسی از رشد و در واقع خود رشد است. فرزندان ما از همان طفولیت برای تصمیم گیری درباره آنچه می خواهند انجام بدهند یا ندهند به تدریج توانایی های طبیعی خود را به کار می برند. آنها کم کم خود انتخاب می کنند که چگونه احساس کنند، چگونه بیندیشند و چگونه رفتار کنند.
مرکز روانشناسی اکسیر خدمات روانشناختی خود را توسط متخصصین مجرب در زمینه های مختلف از جمله مشاوره کودک، مشاوره فردی، مشاوره افسردگی، مشاوره اضطراب، مشاوره وسواس و … را به صورت حضوری و غیرحضوری به شما عزیزان ارائه می دهد.
مهمترین نکات کاربردی تربیت کودکان
مهمترین نکات کاربردی تربیت کودکان این است که آنها اسنان های مستقلی هستند. اگر شما خود را به جای فرزندتان مسئول بدانید، آنگاه باید فکر کنید که چگونه باید آنها را برنامه ریزی کنید تا ” درست” تصمیم بگیرند. در ضمن باید این کا را سریع انجام دهید. شما باید ترفند هایی یاد بگیرید که آنها را مجبور کند طبق تعریف شما ” درست” فکر کنند، درست احساس کنند و درست رفتار کنند.
این حقیقت که فرزندان ما به عنوان انسان های خودگردان، از قدرت انتخاب برخوردارند، حتی بهترین برنامه های اطاعت آموزی را کنار می زند. در الگوی تسلیم و اطاعت کودکان خیلی زود متوجه می شوند که هیچ برگ برنده ای در دست ندارند. از این رو برای تخفیف نگرانی والدینشان یا روحیه تصمیم گیری را در خود می کشند یا در مقابل اقتدار والدین طغیان می کنند. گره کور الگوی ” مسئول بودن به جای کودک” در همین جاست. والدین فرزندان خود را درست شکل می دهند یا شکست می خورند. کودکان یا از برنامه والدین پیروی می کنند، فردیت خود را فدا می سازند و ” فرزندی می شوند که دیگر نباید نگران آنها باشیم” یا در مقابل روش ما طغیان می کنند و از ” برنامه پیروی نمی کنند”.
درست است که همه همه ما سر فرزند خود فریاد نمی زنیم، اما همه ما درگیر واکنش های احساسی و نسنجیده هستیم. ممکن است فریاد بکشیم، خشونت به خرج دهیم، با سیاست کودک را وادار به رفتار دلخواه خود کنیم، اورا نادیده بگیریم، از او فاصله بگیریم یا حتی محبت خود را از او دریغ کنیم.تنها راه حفظ سلطه و نفوذ بر فرزندانمان این است که بر خود مسلط باشیم.
در اینجا شما در کانون توجه قرار می گیرید، زیرا در نهایت تنها کسی را که می تواند کنترل کنید خودتان هستید. اگر اطمینان حاصل کنید که حتی در صورت بدرفتاری فرزندتان ، رفتار شما صحیح خواهد بود، در آن صورت احتمال آنک در هر موقعیتی تاثیری مثبت اعمال کنید بیشتر خواهد شد.
در اینجا از شما می خواهم که عملا با صدای بلند بگویید: ” مسئولیت من نسبت به فرزندم این است که، صرف نظر از رفتار او، مراقب رفتار خود باشم.”
هیچ گاه برای تربیت کودک زود نیست!!
قبول کردن اینکه این موجودات دوست داشتنی بسیار باهوش هستند و از همان ابتدا همه چیز را به خوبی درک و ضبط می کنند از جمله نکات کاربردی تربیت کودکان است.
سنش برای تربیت کم است؟
هنگامی که کودک یک ساله برای آب نبات جیغ می کشد یا غذای خود را از داخل بشقاب بیرون پرت می کند، کمی برای والدین سخت است که بدانند چه رفتاری باید با او داشته باشند. در ضمن، شاید تصور شود هنوز سن کودک خیلی کم است و نمی توان او را تنبیه کرد. اما این طور نیست. وقتی با زبان خوش نمی توان مسایلی را به کودک یاد داد شاید بهتر باشد به کودک خوب و بد را توضیح دهید. والدین اغلب تربیت را با تنبیه اشتباه می گیرند اما اصل تربیت بر آموزش استوار است. در مورد تربیت کودک یک ساله، والدین باید محدودیت ها را به او آموزش دهند. با همین استراتژی های ساده می توانید کودک را به سمت داشتن رفتار صحیح و پسندیده هدایت کنید.
سرگرمی های مختلف را امتحان کنید
هنگامی که عصبانی می شوید و می خواهید سر کودک خود برای کار اشتباهی که مرتکب شده است، داد بزنید، خود را کنترل کنید زیرا این کار باعث لجبازی و ناراحتی بیشتر کودک می شود. در عوض، سریع و با آرامش او را به انجام کار مورد علاقه اش تشویق کنید. به طور مثال، اگر کودک دوست دارد از دسته های مبل بالا برود، به جای داد زدن، او را روی زمین بگذارید و با اسباب بازی با هم بازی کنید یا برایش کتاب بخوانید. این کار نه تنها مانع از انجام کارهای اشتباه کودک می شود، بلکه به او می فهماند برخی کارها را نباید انجام داد.
روی حرف خود بمانید
اگر به کودک گفته اید که حق ندارد پیش از شام یا ناهار بیسکوئیت یا هله هوله بخورد، نباید هرگز، حتی وقتی زیاد گریه و پافشاری می کند به او اجازه این کار را بدهید. اگر فقط یکبار این کار را بکنید، او این مساله را یاد می گیرد و همیشه با جیغ و گریه می خواهد حرفش را به کرسی بنشاند. برای تربیت کودک باید همیشه روی حرف و نظر خود بمانید. این مساله را باید پدرها نیز رعایت کنند و همیشه همگام با مادر در مسیر تربیت کودک پیش بروند. اینکه پدر یک حرفی بزند و مادر چیز دیگری بگوید فقط باعث سردرگمی کودک می شود و نمی فهمد قانون خانه چیست.
تا حد امکان مثبت باشید
اینکه همیشه به کودک «نه» بگویید پس از مدتی دیگر از شما حساب نخواهد برد. یا بدتر از آن، خودش هم از این واژه برای انجام ندادن کارهای که نمی خواهد استفاده خواهد کرد. «نه» را همه جا خرج نکنید. آن را برای مواقع واقعا ضروری و بی خطر ذخیره کنید. به طور مثال، هنگامی که کودک به سمت در فر روشن می رود باید سریعا و با صدای قوی «نه» بگویید . اما در مواردی که خطری ندارند لازم نیست مدام «نه» بگویید. به طور مثال، به جای اینکه بگویید: نه! نباید کفش هایت را در ماشین در بیاوری. بگویید: تا وقتی به خانه برسیم آن را در پای خود نگه دار، بعد از می توانی بدون کفش راه بروی.
روش کار را به او آموزش دهید
کودکان بیشتر به کارهایی که انجام می دهید توجه دارند تا حرف هایی که به آنها می زنید. بیشترین چیزهایی که یاد می گیرند نیز از تقلید کارهای بزرگ تر ها است. بنابراین، در کنار آموزش های کلامی برخی کارهایی که می خواهید انجام دهد را در مقابل او انجام دهید. به طور مثال، اگر فرزندتان با دیگر بچه های مهد بدفتاری می کند، یکی از آن بچه ها را با مهربانی در آغوش بکشید. به این ترتیب، کودک نیز یاد می گیرد بقیه بچه ها را آرام بغل کند. یا اگر برایش سخت است شب ها مسواک بزند، با هم و همزمان مسواک بزنید تا برایش هیجان انگیز نیز باشد.
هیچ گاه برای تربیت کودک زود نیست!!
رفتارهای خوب او را تحسین کنید
گاهی مواقع، رفتارهای بد کودکان به این دلیل است که مهارت ارتباط برقرار کردن با دیگران را بلد نیستند و می خواهند به هر طریقی توجه شما را جلب کنند. به همین دلیل، بسیار مهم است هنگامی که کودک کار خوبی انجام می دهد، او را تحسین و تشویق کنید. به این ترتیب، به او می آموزید رفتارهای خوب بیشتر نظرتان را جلب می کنند.
تربیت فرزندان به شیوه مدبرانه
زیگلمن شیوه های فرزند پروری را با توجه به دو بعد صمیمت و کنترل به ۴ سبک تقسیم می کند. و از این نظر والدین را به ۴ دسته تقسیم بندی می کند.
۱– کنترل زیاد و محبت کم
که نتیجه ی آن پدر و مادرهای مستبد هستند.
برخی از والدین معتقدند که سخت گیری نسبت به فرزندان بهترین شیوه تربیتی و ضامن موفقیت آنها در آینده است.
هر کودکی به طور طبیعی تمایل به آزادی و استقلال عمل دارد. سخت گیری بیش از حد روح آزادی را در کودک از بین می برد و این ایده غلط را در او به وجود می آورد که آزاد و مستقل بودن نامطلوب است. دراین حالت فرزندان شخصیت فردی خود را از دست می دهندو در همه ی تصمیم گیری ها اضطراب سراسر وجودشان را پر می کند و در تصمیم گیریهای مناسب در زندگیشان ناکام می مانند زیرا همیشه این پدر و مادرها بوده اند که تصمیمات لازم را برای آنها گرفته اند. این کودکان استقلال لازم را به دست نمی آورند و در شرایطی که نیازمند تصمیم گیری باشند دچار اضطراب می گردند. آنها تمایل پیدا می کنند که در تمام فعالیتها نقش دوم را بازی کنند. این کودکان در بزرگسالی نمی توانند نقش رهبری را برعهده بگیرند و افرادی وابسته و از نظر شخصیتی نیز وابسته خواهند بود.
۲- کنترل کم و محبت کم
طرد کننده و غفلت گرایانه که نتیجه ی آن والدین غافل هستند.
کودک نمی تواند در خلاء عاطفی رشد یابد. اگر والدین هیچگونه عشق و محبتی نشان ندهند، زندگی برای کودک بی ارزش و بی ثمر می شود. کودکان بیشتر هیجانی و احساسی هستند تا عقلانی و منطقی، رشد صحیح شخصیت از ترکیب هماهنگ این دو صورت می گیرد، فرزندان نیاز به محبت دارند هنگامی که فرزند احساس خطر می کند آغوش مادر به او اطمینان و آرامش می بخشد و همچنان که کودک بزرگتر می شود کلمات اطمینان بخش مادر جای آغوش او را می گیرد. کودکانی که دچار فقر و محرومیت هیجانی عاطفی باشند نمی توانند در آینده شریک خوبی در زندگی زناشویی باشند.
۳ـ کنترل زیاد و محبت زیاد
که نتیجه ی آن پدر و مادرهای مقتدر یا مدبر هستند.
این شیوه که بهترین شیوه ی فزند پروری می باشد . همرا با محبت زیاد است و اگر کودک قرار است کاری را انجام نهد والدین او علت کار را به او می گویند. بر خلاف سبک مستبداه که امرو نهی بدون گفتن علت است در تین سبک والدین برای هر کاری که از کودک می خواهند علت آن را نیز بیان می کنند. بهترین شیوه فرزندپروری آن است که همراه با کنترل مناسب و محبت کافی باشد .والدین باید بین کودک به عنوان یک انسان از یک سو، و رفتارهای کودکانه او از سوی دیگر تفاوت قائل شوند. این والدین این فرق را بین کودک و اعمالش قائل می شوند یعنی به خاطر رفتارهای پسندیده اش تشویق و به خاطر اعمال ناپسندش تنبیه می کنند. پس نتیجه می گیریم سبک تربیتی والدین یک عامل مهم پیش بینی کننده سوء رفتار با کودکان و همچنین عامل اساسی در اختلال و تداوم کودک آزاری از نسلی به نسل دیگر است.
۴- کنترل کم و محبت زیاد
که منجر به سبک والد گری سهل گیرانه می شود.
این نوع دیگری از فرزند پروری است که در آن، والدین عشق و محبت بیش از اندازه، بدون اعمال کنترل های لازم را ابراز می دارند. این گونه پدر و مادرها، تحت تأثیر این برداشت نادرست که”روانشناسان با تنبیه مخالفند” حتی در شرایطی که کودک باید تنبیه گردد از این کار سرباز می زنند و یا با او مخالفت نمی کنند. تشویق و تنبیه تنها شیوه ای است که باعث می شود کودک بین آنچه درست و نادرست است تفاوت قائل شود. از طریق تشویق و تنبیه والدین است که ارزشهای فرهنگی فرا گرفته می شود.
اشتباه پدر و مادرها این است که از یک طرف در تنبیه کردن، رفتارهای ناسازگار و ناهمخوان نشان می دهند. کودک در یک موقعیت برای کاری که کرده است توبیخ و در زمان دیگر همان کار نادیده گرفته می شود و یا حتی مورد تشویق قرار می گیرد این کار کودک را گیج می کند. روش درست و صحیح پذیرش فرزند و محبت به او و در عین حال تنبیه او به خاطر برخی از کارهاست. این رفتار به کودک این حس را القاء می کند که والدین دوستش دارند اما برخی از رفتارها و اعمال او را تأیید نمی کنند.
در پایان نکاتی را برای فرزند پروری شما فهرست می کنیم که عبارتند از :
– علاقه مندانه موضوع و مشکلاتش را دنبال کنید.
– اگر شما مشکلات کودکتان را کوچک و بی ارزش بشمارید قطعاً از گفتن مشکلاتش امتناع می کند یا به بد خلقی و لجبازی مبادرت می ورزد.
– در برخورد و ارتباط گفتاری با او سعی کنید مشتاقانه به او نگاه کنید و هر چند لحظه از کلمات ( حق با توست ـ راست می گویی ) استفاده کنید.
– از او بخواهید که عقاید خود را راجع به مشکل پیش آمده بیان کند و آن را از ابعاد مختلف برایتان توضیح دهد.
– صبور باشید و بدانیدکه او یک کودک است و نمی تواند مثل شما سریع ازکلمات لازم استفاده کند.
– کودکان با رفتارهایشان پیامهایی به ما می دهند مثل درهم کردن انگشتان هنگام صحبت کردن ، ناخن جویدن موقع نگرانی ، اخم کردن ، مشت کردن انگشتان هنگام عصبانیت ، یا ژستهای کودکانه. آنان هرچند با ما به روشنی سخن نمی گویند ولی با حرکات خود به صورت غیرکلامی با ما حرف می زنند.
– از سوالهای بسته و امری بپرهیزید.
– او را با تمام وجود درک کنید.
– از چیزهایی که کودک شاکی است و احساس نارضایتی می کند و بالعکس چیزهایی که کودک را شاد می سازد و احساس خرسندی را در وی به وجود می آورد جدی بگیرید.
– گفتگو را در زمان مناسب انجام دهید.
– به سادگی و با زبان خودش سخن بگویید و از کلمات سخت و غیرقابل فهم کودک امتناع کنید.
ثبت ديدگاه