روانشناس کودک
بسیاری از روانشناس کودک که سالها در این حوزه فعالیت داشتهاند براین باورند که مشاوره با کودکان فعالیتی بسیار پیچیده و حرفهای است. به طوری که شخصیت و خصوصیات فردی مشاور، آموزشهای حرفهای او تأثیر مهمی بر روابط مشاور با کودک و متعاقباً بر نتایج جلسات مشاوره دارد.
مرکز مشاوره و روانشناختی اکسیر همراه با کادری مجرب آماده ارائه خدمات به شما عزیزان میباشد. این مرکز علاوه بر داشتن بهترین دکترهای روانشناس کودک دارای فضایی مجهز جهت بازی کودکان و نوروفیدبک میباشد. شما میتوانید در یک کلینیک مشاوره کودک تمامی موارد نامبرده را بهصورت تخصصی در اختیار داشته باشید.
اهداف روانشناسی کودک
روانشناسی کودک بهعنوان یکی از زیرمجموعههای «روانشناسی رشد» با هدف نگاه دقیق و علمی به کودک و نیازهای او و یافتن شیوههای صحیح پرورشی و آموزشی کودک از اولین سالهای تأسیس روانشناسی علمی موردتوجه بوده است (البته موضوع کودک و مسائل مربوط به او همیشه موردتوجه بوده است). در طول این سالها روانشناسان زیادی نظیر ژان پیاژه، استانلی هال به مطالعه و تحقیق در مورد جنبههای مختلف رشد کودک پرداختهاند.
اهداف اصلی مشاوره و روانشناسی کودک را میتوان در دستههای زیر و به ترتیب موردبررسی قرارداد:
- شناخت علمی کودکان در حوزههای مختلف فیزیکی، اجتماعی، اخلاقی و روانی
- شناخت نیازها، مشکلات و خواستههای اساسی کودک
- کمک و یاریرساندن به کودک در جهت حل مشکلات و تأمین نیازهای او
- اتخاذ روشها و راههای مناسب در جهت برخورد مطلوب و درخور شأن با کودک
- دستیابی به یک سری اصول مطلوب و منسجم برای موضوع تربیت کودک و تنظیم سیاستهای تربیتی کودکان
- ارائه کمک به کودک در مسائل و مشکلات
- یاددادن واقعبینی به کودکان
چه زمانی کودکمان نیاز به روانشناس دارد؟
اکثر والدین در تربیت فرزندان گاهی دچار مشکلاتی میشوند و بسیاری از آنها تصور میکنند که نیازی به مشاوره ندارند و بهتنهایی میتوانند از پس مشکلات کودک خود بربیایند.
درست است که برخی از مشکلات بدون نیاز به روانشناس کودک قابلحل است اما گاهی در دوران کودکی برای فرزندتان مسائلی پیش میآید که نیاز به مراقبتهایی تخصصیتر است و اگر در چنین شرایطی دیر اقدام شود و به متخصص روانشناس کودک مراجعه نشود ممکن است فرصتهای کمک به کودک را از دست بدهید. کودکان دارای نیازهای متفاوتی هستند و در سنین مختلف یکی یا چند مورد از این نیازها در مقایسه با سایر نیازها در اولویت قرار میگیرد. اغلب کودکان در نوزادی نیاز به مراقبت و در دوران نوجوانی نیاز به استقلال دارند.
گاهی این تفاوتها در کودکان موجب میشود مشکلاتی در بین والدین و کودکان پیش آید که در این شرایط بهتر است به یک متخصص روانشناس مراجعه کنید.
ده جملهای که نباید به کودک خود بگویید
۱. خودت را جمع کن، مرد باش. خودت یک چیزی روی زخمت بگذار!
صرفنظر از نیت خوب شما، اینکه به کودکان گفته شود احساساتشان را برای خودشان نگهدارند، برای رشد آنها خطرناک است. چراکه به کودکان شما میآموزد که احساسات آنها نباید به زبان آورده شود و این باعث بروز مشکلاتی مانند اضطراب و افسردگی در آینده میشود.
۲. این رفتار یک خانم نیست، دخترها از این کارها نمیکنند!
درست مانند مثال قبل که انتظارات جنسیتی برای بچهها ایجاد میکند، این جمله نیز باعث خجالت دختربچههایی میشود که نمیتوانند رفتار زنانه داشته باشند. محدود کردن رفتار جنسیتی کودکان و تطبیق دادن آنها با دوگانههای جنسیتی نادرست، نه تنها باعث احساس ناامنی و ناتوانی کودکان در درک صحیح خودشان میشود، بلکه بیعدالتی نظاممندی را که در جامعه وجود دارد و به مردان امتیازات ویژهای میدهد نیز، تقویت میکند.
۳. پسرها اینطوری هستند دیگر!
تائید خشونت و رفتار آسیبزای مردان، حتی مردان کوچک، درنهایت منجر به فرهنگ تجاوز میشود. اگر به فرزندان خود بگویید پسرها بهطوری ذاتی خشنتر هستند و خشونت آنها به خاطر جنسیتشان کاملاً طبیعی است، زمانی که این کودکان بزرگ شوند زندگی دیگران در جامعه به خطر خواهد افتاد.
۴. گریه نکن، مثل بچهها رفتار نکن!
زمانی که از گریه فرزندتان به ستوه آمدهاید فراموش نکنید که آنها هنوز نمیدانند چطور احساسات خود را مدیریت کنند. اگر بهطور مداوم به کودک گفته شود که او حساس است، او شروع به پنهان کردن احساسات خود میکند چراکه عدم تائید شما این احساس را به او میدهد که حقیقت اصلاً خوشایند نیست.
۵. زیادی حساسی، یکم پوستکلفت باش!
وقتی به فرزند خود میگویید که بیشازحد حساس است، این تصور را به او القا میکنید که نقص دارد و ضعیف است. وقتی کودکی بارها و بارها میشنود که خیلی حساس است، کمکم احساساتش را پیش خودش نگه میدارد و آنها را با شما در میان نمیگذارد، زیرا به رسمیت نشناختن احساس او توسط شما باعث میشود ماهیت احساسات خود را نامطلوب در نظر بگیرد.
۶. روی پای خودت بایست، تو هم آنها را بزن!
بین حساس بودن و خشونت تفاوت وجود دارد. اینکه به فرزندان خود بیاموزید که آنها نیز باید بجنگند، به محلهای که در آن زندگی میکنید بستگی دارد و در بعضی مواقع ممکن است کاملاً ضروری باشد؛ اما باید توجه داشت که پاسخ دادن به خشونت با خشونت، درنهایت باعث تشدید خشونت میشود. بهجای اینکه فرزندان خود را به رفتارهای سطح پایین تشویق کنید، به آنها بیاموزید درایت بیشتری داشته باشند.
۷. من توی رژیم هستم، من چاق هستم!
سریعترین راه برای اینکه به کودکان خود بیاموزید که آنها دارای عیب هستند این است که درباره مشکلات ظاهری بدن خودتان صحبت کنید. افراد با تصور خاصی از بدنشان یا اختلالات اشتها به دنیا نمیآیند، بلکه آنها را از دیگران میآموزند.
۸. تو مشکلی نداری!
باوجوداینکه این حرف با نیت بسیار خوبی گفته میشود، اما تائید بیشازحد کودکان به آنها میآموزد احساس خودشان را خیلی جدی نگیرند. اگر کودکتان به شما میگوید که خوب نیست و مشکلی دارد، به او فرصت بدهید تا بفهمد چه چیزی در حال رخ دادن است و سپس از او بپرسید چه مشکلی دارد و به نیاز او پاسخ دهید. با آموزش این روند، به او کمک میکنید تواناییهای درونی خود را افزایش دهد و درآینده اعتمادبهنفس بیشتری در روابطش خواهد داشت.
۹. مثل خواهر یا برادرت باش
برجسته کردن رقابت خواهری و برادری خیلی سریع باعث ایجاد فاصله عاطفی و رقابت میان فرزندان شما میشود. همچنین طرفداری از بچهها باعث منزوی شدن آنها میشود، حتی کسی که از او طرفداری شده است.
۱۰. تو مرا شرمنده یا ناامید میکنی!
اگر به فرزندان خود بگویید آنها شما را شرمنده میکنند یا باعث ناامیدی شما میشوند، این پیام را به آنها دادهاید که خود آنها دارای عیب هستند و نه رفتارشان. این احساس عمیق شرمندگی در شخصیت آنها ریشه میکند و سالها برای ترمیم آن زمان نیاز است. برای آنها بهصراحت روشن کنید که مشکل رفتار آنها است، نه خودشان.
اولین قانونی که باید در ذهن داشت این است: تائید کنید، ابراز کنید، عادیسازی کنید.
به خاطر داشته باشید هرچه بیشتر به کودک خود این حس را بدهید که شنیده میشود، به او کمک میکنید که احساسات خود را بهتر ابراز کند. علاوه بر این، به او میآموزید احساساتش کاملاً طبیعی است و کمک میکنید که در بزرگسالی خوشحالتر باشد.
دریافت وقت روانشناس کودک
ثبت ديدگاه