نقاشی کشیدن کودکان

نقاشی کشیدن کودکان از نظر روانشناسی بسیار مهم است. روانشناسی نقاشی کودکان بسیار جذاب و کاربردی است. با نگاه به نقاشی کودکان می‌توان به بسیاری چیزهای ناگفته پی برد. کودکی در مقابل تخته طراحی ایستاده است. ماژیکی را برمی‌دارد و آهسته در آن را برمی‌دارد. شروع می‌کند به کشیدن.

اول آرام، بالا و پایین، پایین و بالا. حرکاتش کم‌کم آهنگین می‌شود و تمام بدنش را درگیر می‌کند. او طراحی می‌کند. او با تمام وجود طراحی می‌کند.

برای یک مشاهده‌گر عادی، این کودک ۲ ساله فقط دارد خطوطی را می‌کشد. حرکاتش اتفاقی و بی‌معنی است. گاهی او حتی به تخته نگاه هم نمی‌کند؛ اما اتفاق دیگری در حال رخ دادن است. کودک از ذهن و احساساتش برای درگیر شدن در حرکات فیزیکی طراحی استفاده می‌کند.

بررسی طراحی کودکان می‌تواند بینشی مهم درباره اینکه چطور طراحی در رشد فیزیکی، احساسی و شناختی کودک تأثیر دارد به ما بدهد. از سنین پایین تا زمان مدرسه کودکان طراحی می‌کنند؛ اما طراحی چه نقشی در رشد کودکان ما دارد؟

روانشناسی نقاشی کشیدن کودکان

خط‌خطی کردن

از حدود ۱۸ ماهگی، کودکان مجذوب خط‌خطی کردن می‌شوند. ظاهراً این کار لذتی حسی برای کودک در پی دارد؛ اما کودک درواقع مجذوب اثراتی است که خلق کرده. عمل خط‌خطی کردن نتایجی مفید برای کودک به ارمغان می‌آورد. عضلات کوچک هماهنگ می‌شوند و کنترل بر آن‌ها با تمرین میسر می‌گردد. توانایی‌های شناختی تمرین داده می‌شوند، موقعیت‌هایی برای تعامل اجتماعی شکل می‌گیرد و حرکات بدنی، آزادسازی احساسات را امکان‌پذیر می‌سازد.

چون کنترل عضلات کوچک در کودک کاملاً رشدنیافته است، او برای رسیدن به نتیجه دلخواه در فرآیند طراحی، ماژیک را با انگشتانش می‌گیرد و به‌سختی مکانی که باید ماژیک برای کشیدن خطوط دلخواه قرار بگیرد را پیدا می‌کند. حرکات عمدتاً درشت هستند، حرکت دادن کل بازو با کنترلی نه‌چندان کامل بر انگشتان و مچ. با تمرین، کودک به‌طور طبیعی کنترل خود بر مچ و انگشتان را بهبود می‌بخشد. اگرچه کنترل کامل تا سنین بالاتر به دست نمی‌آید، برخی از کودکان ساعد خود را بر صفحه طراحی گذاشته و به این وسیله کنترلی اضافی بر حرکات خود پیدا می‌کنند.

خط‌خطی کردن ریتمیک و تکراری در کودکان تا ۲ سال دیده می‌شود که برای آن‌ها لذتی فیزیکی ایجاد کرده و طراحی را به عملی کاملاً مرتبط با بدن تبدیل می‌کند. با مهیاکردن وسایل و موقعیت‌هایی برای خط‌خطی کردن، می‌شود مهارت‌های بدنی کودک را هدایت کرد. همان‌طور که غان و غون کردن راهی طبیعی برای رسیدن به زبان است، خط‌خطی کردن نیز راهی طبیعی برای رسیدن به کنترل عضلانی و هماهنگی عضلات است.

کودکانی که ازنظر فکری کمی پیشرفته‌تر باشند، هم به فرآیند طراحی علاقه‌مندند هم به نتیجه آن. آن‌ها نمی‌خواهند اشیا را بکشند. بلکه به خطوط و رنگ‌ها علاقه دارند. اگرچه آن‌ها ممکن است به چیزی که کشیده‌اند نگاه کرده و با شگفتی شکلی را از میان آن پیداکرده و برایش اسم بگذارند. زمانی که آن‌ها احتمالاً به کشیدن حیوانات یا درخت علاقه ندارند، خط‌خطی‌ها برایشان شکل‌هایی را تداعی می‌کند. این موضوع واقع‌گرایی تصادفی نامیده می‌شود و دستاوردی رایج برای کودکان ۳ ساله است.

بر اساس نظر پیاژه و اینهلدر تا ۱۸ ماهگی کودکان ازلحاظ ذهنی توانایی نمایش دادن واقعیات با سمبل‌ها را دارند. ازاین‌رو، کودکان درگیر بازی وانمود کردن می‌شوند. این توانایی وانمود کردن از خلال استفاده از حرکات مداد رنگی یا ماژیک برای به تصویر کشیدن حرکتی در طراحی او دیده می‌شود.

کلوگ، ۲۰ الگوی خط‌خطی که کودکان در مرحله اکتشافی تمایل به استفاده از آن‌ها دارند را توصیف می‌کند. البته بیشتر کودکان از همه این الگوها استفاده نمی‌کنند. به‌جای آن آن‌ها از تعدادی مشخص از این الگوها برای پرورش شیوه خاص خود استفاده می‌کنند. موقعیت اتخاذ تصمیم (اینکه از کدام الگوها استفاده کنند) در پدیدار شدن حس خودمختاری که برای رشد احساسی کودکان ۲ ساله مهم است، سهمی عمده دارد. نه‌تنها کودکان درباره خطوط، رنگ‌ها و جای آن‌ها تصمیم می‌گیرند، بلکه آن‌ها تمرین می‌کنند که چطور بر ابزارهایی مثل قلم، مداد رنگی و … که ازنظر فرهنگی دارای ارزش هستند کنترل داشته باشد. انگار که بخواهند به بزرگ‌سالان بگویند: منو ببین!‌ منو ببین چون به کاری که کردم افتخار می‌کنم. من این کار شگفت‌انگیز رو خودم انجام دادم.

کودکان می‌توانند از طریق کسی که با او نقاشی می‌کشد و یا نشان دادن نقاشی‌شان به دیگران درگیر تعامل اجتماعی بشوند. زمانی که کودکان باهم نقاشی می‌کشند کنار هم می‌نشینند، حرف می‌زنند، در قصه‌هایشان شریک می‌شوند و از هم ابزار طراحی قرض می‌گیرند. این‌یک پیش‌نیاز برای تعاملات اجتماعی است که با تمرین در موقعیتی صحیح حاصل می‌شود. هم‌چنین کودکی که طراحی خود را نگه می‌دارد تا به پدرش نشان دهد، از طراحیش برای تعاملی اجتماعی که همانا حمایت عاطفی است استفاده می‌کند.

پیشرفت خط‌خطی‌ها

بین سنین ۲ تا ۳ سالگی کودک شروع به فرم دادن به چیزی می‌کند که کلوگ اشکال می‌نامید. کودک خطوط را به هم تلاقی می‌دهد و اشکالی مثل ضربدر، دایره، مستطیل و غیره می‌سازد و به‌زودی می‌تواند این اشکال را باهم ترکیب کند. در ۳ سالگی کودک از قرار دادن اشکال در کنار هم برای ایجاد یک مجموعه استفاده می‌کند. امتیاز مهم زمانی حاصل می‌شود که کودک خط‌خطی‌هایش را به اشکالی محصور تبدیل می‌کند. این شکل‌های بسته احتمالاً اولین تلاش‌های کودک برای طراحی بر اساس واقعیت است. این طراحی‌های بر اساس واقعیت معمولاً این‌گونه اند: خطوطی ساده مرز اشکالی را نشان می‌دهد که به‌عنوان بچه در طراحی شناخته می‌شود. یک دایره که از پایین آن ۲ خط به‌موازات کشیده شده‌اند نیز نشانگر مرد است.

کودکان در این سن برای کشیدن هرکسی یا چیزی به‌صرفه جویی روی می‌آورند؛ اما این ترکیب‌بندی ساده برای شکل دادن به بدن بیانگر این نیست که آن‌ها از اعضا بدن یا چگونگی قرار گرفتن آن‌ها در کنار هم آگاه نیستند. آن‌ها مایل‌اند زمانی چیزی به اشکال اضافه کنند که واقعاً چیزی کم باشد و منظور را نرساند. آن‌ها تااندازه‌ای انسان را درست می‌کشند و می‌توانند مثلاً با قطعات لگو انسانی با سر و بدن منطقی بسازند. به نظر می‌رسد نقاشی ساده بچه‌ها بیشتر برای آن‌ها سمبولیک است تا آسان و راهی مناسب برای انتقال ایده. شش‌سالگی سنی است که خطوط پیشرفته برای کشیدن بازو و پا استفاده می‌شود. شانه‌ها تا نه‌سالگی در نقاشی نمایان نمی‌شوند و تناسب بدنی در هشت یا نه‌سالگی اهمیت پیدا می‌کند.


مقاله مرتبط: سیر نقاشی در کودکان و تفسیر آن


در ادامه به بررسی بازنمود کردن و بازنمود واقع بینانه می‌پردازیم.

طراحی برای بازنمود کردن

کودکان سه و چهارساله به رشد دادن نمادهایی عمومی برای نشان دادن اشکالی رایج مثل خورشید، حیوانات و خانه می‌پردازند. همان‌طور که آن‌ها به طراحی از راهی واقع بینانه می‌پردازند، نسبت به این واقع‌گرایی اولیه و آن خط‌خطی‌های قبلی مردد می‌شوند اما بیشتر حرکاتشان در مسیر نمایش واقعی چیزی است که از دنیا درک می‌کنند.

بر اساس نظر پیاژه و اینهلدر، کودکان پیش‌دبستانی آنچه درباره جهان می‌دانند را می‌کشند، به نسبت اینکه بخواهند چیزی عین واقعیت بکشند. برای این است که می‌بینیم نقای های آنان شامل هم جلوه ظاهری و هم درون اشیا را به‌طور هم‌زمان نشان می‌دهد. زمانی که واقع‌گرایی به دست می‌آید، طراحی‌ها از طریق رنگ‌های قالب، ترکیب و محتوا حالت خیالی خود را حفظ می‌کنند. این فقط بازنود است، بازنمودی شگفت‌انگیز که زمین و آسمان در افق به هم نمی‌رسند، آدم‌ها و درخت‌ها هم‌اندازه هستند و جایی که سبزه‌ها با رنگ بنفش بسیار زیبا به نظر می‌رسند و رنگین‌کمان بدون بارش باران ایجاد می‌شود.

چیزهای بسیار زیادی برای به خاطر سپردن در حین نقاشی وجود دارد. به همگی در یک‌زمان که می‌خواهیم با طراحی چیزی را نشان دهیم باید فکر کرد، برنامه‌ای کلی برای اینکه هر چیزی را کجای صفحه بکشیم و چگونه برای سایر اشکال جا نگه‌داریم. چگونه از خطوط برای نشان دادن چیزهایی استفاده کنیم که در واقعیت خطوطی برای مرز خود با سایر اشیا ندارند و چطور عناصر فیزیکی را کنترل کنیم تا چیزی را که می‌خواهیم واقعاً اتفاق بیفتد، به تصویر بکشیم. تعداد موضوعاتی که فرد در ذهن نگه می‌دارد تا با آن‌ها در یک‌زمان کار کند مقیاسی برای اندازه‌ی نبوغ و کارکردهای فکری کودک است؛ بنابراین فعالیت پیچیده و چندوجهی طراحی کردن ذهن کودک را به چالش می‌طلبد.

نقاشی کشیدن کودکان

بازنمود واقع بینانه

هم‌زمان بااینکه کودک بعد از ۶ سالگی به سمت تفکر در مرحله عملیات عینی پیش می‌رود، تمرکزی قوی بر طراحی واقع بینانه در او دیده می‌شود. در این مرحله کودکان جهان را همان‌طور که هست می‌بینند نه آن‌طور که می‌تواند باشد؛ بنابراین، نقاشی‌های او را متأثر از جهان واقعیت می‌بینیم، بازنمودها واقعی است و کودک نقاشی‌های شگفت‌انگیز سال‌های قبل را پشت سر می‌گذارد. کودکان در سنین مدرسه ازلحاظ احساسی بر این متمرکزند که مهارت خود در کاری که ازلحاظ اجتماعی دارای ارزش است را نشان دهند. واقع‌گرایی هنری در فرهنگ بسیاری از کشورها دارای ارزش است و به همین خاطر است که نقاشی‌های کودکان تحت تأثیر ان قرار می‌گیرد. اگر کودکان خود را در طراحی کردن خوب ارزیابی کنند احتمالاً به این کار ادامه خواهند داد. اگرچه، عواملی هستند که در طراحی واقع بینانه کودک مداخله می‌کنند.

هنگامی‌که کودکان کوچک‌تر چندان توجهی به‌تناسب در طرح‌ها و چشم‌اندازها ندارند، کودکان در سنین مدرسه می‌خواهند نقاشی‌شان منطبق بر واقعیت باشد. اگر توانایی حل مسئله او در مورد تناسب‌ها و چشم‌انداز او را راضی کند او به طراحی کردن ادامه خواهد داد. ناراحت‌کننده این است که بسیاری از کودکان در سن نه یا ده‌سالگی طراحی کردن را کنار می‌گذارند، چراکه آثار خود را رضایت‌بخش ارزیابی نمی‌کنند.

فرهنگ و طراحی کودکان

فرهنگ نقشی مهم در اینکه طراحی به بخش مهمی از فعالیت‌های کودک تبدیل شود بازی می‌کند. برای مثال والدین چینی آمریکایی در مقایسه با والدین اروپایی آمریکایی تمایل بیشتری دارند تا برنامه‌های طراحی بیشتری برای بچه‌هایشان تدارک ببینند؛ و به دلیل همین زمان بیشتر صرف شده، طراحی‌های بچه‌های آن‌ها در مقایسه با دیگر همتایانشان پیشرفته‌تر است.

هم‌زمان بااینکه خیلی از فرهنگ‌ها طراحی کردن را به‌عنوان هنر می‌دانند و از آن استفاده می‌کنند، تعداد کمی از فرهنگ‌ها هم گواه روشنی از ارزش این کار ارائه نمی‌کنند. بر اساس مطالعات فرهنگی زمانی که کودکان با فراهم شدن وسایل و تشویق‌هایی برای نقاشی روبرو می‌شوند، به درست کردن طرحی متأثر از فرهنگی مشخص تمایل پیدا می‌کنند. برای مثال کودکان فرانسوی تمایل دارند زمان زیادی برای طراحی صرف کنند و از اشکال بزرگ و پر از رنگ استفاده می‌کنند درحالی‌که کودکان ژاپنی تمایل دارند تا پیچیده‌تر، هماهنگ‌تر و کامل‌تر نقاشی کنند.


مقاله مرتبط: نقاشی فرزندتان را تفسیر کنید

مقاله مرتبط: اهمیت نقاشی کودکان و تفسیر آن


راه‌هایی برای پرورش طراحی و نقاشی کشیدن کودکان

  • برای کودکان رنگ‌ها و وسایل غیر سمی و شیمیایی بگیرید و بعد از ۲ سالگی همیشه به‌اندازه کافی کاغذ داشته باشید و در اختیار او بگذارید.
  • الگوی طراحی کردن برای او باشید. به آن‌ها نشان بدهید که دوست دارید طراحی کنید اما به او نگویید که چه بکشد.
  • تلاش‌های او در راه طراحی را مورد تشویق قرار دهید. مثلاً از رنگ‌های زیبا و اشکالی که می‌کشد تعریف کنید.
  • به‌جای اینکه از او بپرسید این چیه که کشیدی؟ از او بخواهید تا در مورد نقاشی‌اش صحبت کند. سؤال (این چیه) به کودک می‌گوید در نشان دادن آنچه قصد داشته ناموفق بوده است.
  • پیش از اینکه برای او کتاب‌هایی را بخرید که دران باید تصاویر را رنگ کند، برای او موقعیتی را فراهم بیاورید تا آنچه خودش می‌خواهد را خلق کند.
  • درباره مفاهیمی چون لاغری، چاقی، باریک بودن، شکل‌ها، نقاشی، تصویرگری، منحنی و غیره با او حرف بزنید.
  • نقاشی‌های باکیفیت و ارزشمند را در معرض دید او قرار دهید.
  • موسیقی زیبایی را هنگام نقاشی کردن برای او پخش کنید. در مورد اینکه موسیقی چه تأثیری بر نقاشی او خواهد داشت برایش صحبت کنید.
  • به کودکان آزادی بدهید تا موضوع‌ها و رنگ‌های نقاشی را خودشان انتخاب کنند. ما نباید به او دیکته کنیم که چه چیزی بکشد یا چطور آن را رنگ کند. در این صورت نقاشی تقلیدی از آنچه است که بزرگ‌سالان می‌خواهند بکشند.
  • بیشتر از اینکه برای آن‌ها نقاشی کنید، سؤال‌هایی مفید از او بپرسید و پیشنهادهایی به او بدهید. تلاش‌های کودک را تشویق کنید و صدای اعتمادبه‌نفس اوباشید تا بتواند مشکلات نقاشی خود را با موفقیت حل کند.

مرکز روانشناسی اکسیر شهرک غرب