زندگی اقتصادی شخص اگر دچار اختلال و بیماری و فقر شود، بهتر است که هرچه زودتر درصدد معالجه و درمان آن برآید…

اقتصاد سالم و فقر

آدمی به این جهان نیامده است تا در نکبت و فقر و بیغوله و غار و خرابه زندگی کند، و آشغال و علف و خاکروبه و پوست درخت بخورد. گفتیم که اصل حیات، گرایش به رفاه و بهره مند شدن از نعمت ها و برکت های آسمانی دارد. تمدن پرشکوهی که داریم، بر اثر تلاش پویندگان خوشبختی و کوشندگان آسایش و آرامش به دست آمده است. اگر سازندگان این جهان متمدن، پول را کثیف و نجس می نامیدند، آیا از ثمرات آن می توانستند خود و مارا بهره مند سازند؟ با فراری دادن پول، نه تنها خود را از داشتن آن محروم می کنیم، بلکه این گوهر گران بها را رهسپار آشیانه ای دیگر می سازیم. بدانیم که اسراف و ولخرجی و افراط و تفریط و خست و لئامت نیز، انسان را از موهبت اقتصاد سالم و به عبارت بهتر، از نعمت های آسمانی محروم می کند.

فقر

امروزه دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که تنها تفاوت موجود بین انواع فلزات، تعداد و میزان چرخش و سرعت الکترون های آنهاست که به دور هسته مرکزی می چرخند و باعث امتیاز هرعنصر می گردند. حتی با بمباران اتم ها در سیکلوترون نیرومند، می توان فلزی را مثلاً طلا را به جیوه تبدیل کرد. از این روست که می گویند به زودی آرزوی دیرینه کیمیاگران باستان، محقق می شود. پس در اینجاست که می گویند “هیچ انسان عاقلی، گناه، بدبختی و بینوائی خود را به گردن ایزوتوپ، نوترون، الکترون و پروتون نمی اندازد!”

اصل عمل و عکس العمل

اگر در سازمان و موسسه ای کار می کنید که دائماً به خود می گویید: حقتان را دارند پایمال می کنند و قدر و ارزشتان را نمی دانند؛سرانجام روزی مقام مسئولی احضارتان می کند و می گوید”از این تاریخ از همکاری با شما معذوریم.” حال آن که در واقع این خود شما بودید که حکم اخراجتان را امضا کرده بودید و رئیس مسئول، عامل اجرای خواسته منفی خود شما بود که براساس اصل “عمل و عکس العمل” خواست شما را عملی کرده بود. عمل،فکر شما بود و عکس العمل، پاسخ ضمیر ناخودآگاه.

نیروهای عظیم درونی

درصورتی که نگران وضع بد مالی خود و ترس از فقر هستید، بخل و حسد و محکوم ساختن خود و دیگران را از سر دور کنید و با تمرین های ذهنی شبانه و زمان خفتن و به بستر رفتن، این گفته ها را تکرار نمایید: “عقل و خرد بیکران و ضمیر باطنم، راه درست را به من نشان می دهد.” چه بسا زودتر از آنچه می پنداشتید، راه حل برون رفت از مشکل خود را پیدا خواهید کرد؛ به شرط آن که به نیروهای عظیم درونی خود ایمان آورده و پندارهای منفی را از سر رانده باشید.

بزهکاران، راهزنان و خلافکاران و افرادی که از راه دزدی و کلاهبرداری و فریبکاری و جز این ها به زندگی نابسامان خود ادامه می دهند، معمولاًاز لحاظ خلق و خو آدم هایی هستند بی بهره از اعتماد به نفس و نا آگاه از نیروی شگرفی که در درون دارند و نا آشنا با طرز کار قدرت خلاقه ذهن که ناگریز به ناکجا آباد می رسند و زندگی نا آرام و ناخوشی را سپری می کنند؛ حال آن که اگر به نیروهای ذاتی خود اعتماد می کردند و از آن ها یاری می خواستند و پشتکار و صداقت و درستی را پشتوانه اعمال خود می ساختند، هرگز به کژراهه نمی رفتند و خفت و خواری و بدنامی را با سرنوشت خود نمی آمیختند و همانند یک انسان متعادل و آرام و خوشبخت، عضو شریف جامعه خود می شدند و از احترام در خور برخوردار می گشتند.

ختم کلام

برای پیمودن راه سعادت و نیک فرجامی، نیازی به تلاش و کوشش کمرشکن و طاقت فرسا نیست؛ در این موارد، یاری جستن و فراخواندن نیروی ضمیر ناخودآگاه برای حل مشکل و گذر از موانع، کفایت می کند. شب ها با چند تمرین ذهنی و با بهره گیری از باورهای قلبی و داشتن ایمان به حقیقت زندگی، می توان بر بسیاری از دشواری ها غلبه کرد و شادی و آرامش، تندرستی و طراوت و خلاقیت را با هستی خود در هم آمیخت و هیچگاه گرفتار بی پولی و تنگی معیشت نشد. این گفته ها را پیش از خوابیدن و در بستر، با خلوص قلب به زبان آورید:

“من به نیروی ضمیر باطنم ایمان دارم؛ حق من است که شاد و سالم و مرفه باشم. چون از پول گریزان نیستم، آن را پیدا می کنم و قدر و ارزش و استعدادهای خود را میدانم و با بهره گیری از آنها زندگی شرافتمندانه ای خواهم داشت و کیسه ام همیشه پرپول خواهد بود.”

مرکز روانشناسی اکسیر شهرک غرب