عشق همیشه به سرانجام نمی‌رسد. بسیار اتفاق می‌افتد که عشق به جدایی منجر شود. معمولاً جدایی از عشق تأثیرات هیجانی شدیدی را باعث می‌شود که چه بسا سال‌ها بر زندگی فرد سایه افکند.
معمولاً در ایران توصیه می‌شود که جدایی باید ناگهانی، قاطع و محکم باشد. «هیچ پاسخی به فرد نده»، «تلفن‌هایش را پاسخ نده»، «او را نبین تا فراموشت کند». زمانی که یک رابطه به طور ناگهانی قطع می‌شود فرد مقابل به شدت هیجان زده می‌شود و فردی که رابطه را قطع کرده است دچار احساس گناه می‌شود چرا که شرایط عاشق بیچاره را می‌داند و از شرایط و وضع و حال فعلی او نیز نمی‌تواند با خبر شود و در عین حال باعث این وضعیت نیز خود او بوده است. بنابراین جدایی ناگهانی، آن گونه که عموم توصیه می‌کنند یکی را می‌شکند و دیگری را دچار احساس گناه و عذاب وجدان می‌کند.

سعدی می‌فرماید:

سعدی به روزگاران مهری نشسته بر دل بیرون نمی‌توان کرد الا به روزگاران

جدایی عاشق ها

به نظر می‌رسد جدایی در عشق برخلاف آنچه عموم توصیه می‌کنند، همان‌گونه که سعدی می‌فرماید لازم است تدریجی باشد. جدایی تدریجی هر دو نفر را آماده می‌کند و آسیب‌های جدایی را کاهش می‌دهد. همان‌گونه که هواپیما اوج می‌گیرد یک رابطه عاطفی نیز اوج می‌گیرد و همان‌گونه که هواپیما فرود می‌آید یک رابطه عاطفی نیز فرود می‌آید. برای فرود آمدن ابتدا نیاز به تصمیم قاطع خلبان داریم، در صورتی‌که خلبان در فرود آمدن تصمیم قاطعی نداشته باشد ممکن است هواپیما ارتفاع کم کند و مجدداً اوج بگیرد. خلبان برای فرود در آغاز به طور نامحسوس ارتفاع کم می‌کند به گونه‌ای که مسافران متوجه نمی‌شوند که هواپیما در حال کاهش ارتفاع است و پس از مدتی که به این ترتیب گذشت به طور محسوس ارتفاع را کاهش می‌دهد و به مسافران اعلام می‌کند که برای فرود آماده باشند. هرچه ارتفاع کاهش پیدا می‌کند علایم فرود و نشستن محسوس‌تر می‌شود تا اینکه چرخ‌ها باز می‌شود و هواپیما روی باند فرود می‌آید. لحظه تماس چرخ‌ها با زمین بالاترین فشار را برای مسافران دارد و تا مدتی هواپیما با شتاب و سرعت روی باند به طور مستقیم حرکت می‌کند تا سرعت کاهش بیابد. در صورتی‌که یک هواپیما به طور ناگهانی فرود بیابد ما معمولاً شاهد سقوط آن هستیم. قطع ارتباط عاطفی با یک نفر نیاز به تصمیم قاطع و کم کردن ارتباط به آهستگی و پیوستگی همانند فرود یک هواپیما دارد. اگر بخواهیم سریع‌تر فرود بیاییم خطر سقوط وجود دارد اگر هم ارتفاع را کاهش دهیم و دوباره اوج بگیریم بی‌ثباتی برای فرود را خاطر نشان خواهیم کرد. قاطعیتی که عموم مردم در جدایی توصیه می‌کنند باید در سطح تصمیم‌گیری باشد اما در انجام جدایی و به فعل آوردن آن، لازم است به تدریج عمل شود.
هرگاه بخواهیم یک رابطه عاطفی را قطع کنیم ابتدا لازم است در تصمیم به جدایی تاحدودی به قطعیت برسیم و مطمئن شویم که می‌خواهیم از رابطه خارج شویم. سپس روابط را به طور نامحسوس و به تدریج کاهش دهیم و آن گاه به طور محسوس کاهش می‌دهیم سپس به فرد مقابل اعلام می‌کنیم که برای جدایی آماده باشد و پس از آن باز رابطه را کاهش می‌دهیم تا اینکه به نقطه جدایی برسیم و از آنجا به بعد رابطه قطع می‌شود. در این زمان بر طرفین فشار زیادی وارد می‌شود اما لازم است استرس را تحمل کنند تا نهایتاً همه چیز به کنترل آنها درآید و امور به حالت عادی باز گردد. چنین فرود عاطفی خسارت‌ها و آسیب‌های کمتری را به دو طرف تحمیل می‌کند. پایان یک رابطه همانند آغاز آن باید به تدریج باشد. زمان دشمن ما نیست با زمان همراه شوید و به تدریج امور را به جلو ببرید چه آغاز یک رابطه باشد و چه پایان آن.

جدایی در عشق دو سویه و گروگان گیری عاطفی

جدایی عشق ها

گاهی دو نفر به یکدیگر عشق می‌ورزند و یک رابطه دو سویه بین آنها وجود دارد. اما به دلایلی مجبور به جدایی می‌شوند. این‌گونه جدایی‌ها بسیار غم‌انگیز است. چرا که یک فرد ثالث باعث جدایی این دو نفر برخلاف میل و اشتیاق آنهاست. معمولاً این فرد ثالث والد یکی از آن دو نفر است که با پافشاری و مخالفت خود آنها را مجبور به جدایی می‌کند. این وضعیت بیشتر شبیه به وضعیتی است که دو نفر خلبان در حال هدایت یک هواپیما هستند، همه چیز به طور طبیعی پیش می‌رود که ناگهان شخص سومی که صاحب قدرت عاطفی است، یکی از خلبان‌ها را گروگان می‌گیرد و از دیگری می‌خواهد که هواپیما را فرود آورد. خلبانی که اسیر است تلاش می‌کند، فریاد می‌زند، دشنام می‌دهد و می‌خواهد خود را به تنهایی آزاد کند اما هنگامی که انرژی و توان او رو به پایان گذاشت از دیگری می‌خواهد که فرود بیاید. شاید در آینده باز بتوانند باهم به سوی مقصد قبلی پرواز کنند. خلبان دوم مدتی درنگ می‌کند به کمک اولی می‌شتابد تلاش می‌کند التماس می‌کند و نهایتاً برای نجات از این وضعیت از مسافران کمک می‌خواهند، خویشاوندان دخالت می‌کنند، صحبت‌ها زیاد می‌شود، و اوضاع ناآرام می‌شود تا اینکه گروگان‌گیر اعلام می‌کند حاضر به مصالحه است. همه شاد می‌شوند و گروگان‌گیر اعلام می‌کند یا هواپیما را فرود آورید یا اینکه من از هواپیما بیرون خواهم پرید. خلبان‌ها باز نمی‌توانند این شرایط را تحمل کنند نه فرود هواپیما برای آنها ممکن است و نه بیرون پریدن. گروگان‌گیر که والد یکی از آنهاست و این تعارض به همین ترتیب ادامه خواهد داشت تا بشود آنچه که باید بشود.

مرکز روانشناسی اکسیر شهرک غرب