وابستگی عاطفی
وابستگی عاطفی چیست؟ مواقعی که میبینید خونتان به جوش میآید یا دلتان ضعف میرود، تلاش کنید عادت فاصله گرفتن از خویشتن و نظارهگر شدن را در خود بپرورانید … اگر پیش از آغاز ستیز، در این تمرین به مهارت رسیده باشید، انجامش در لحظههای داغ آسانتر میشود.
هرگاه میبینید اوقات دشواری را میگذرانید، حتماً در پایان روز پنج یا ده دقیقه را صرف تمرین عدم وابستگی کنید. شاید با یکی از همکارانتان مشاجرهئی داشتهاید، یا عدم توافقی با همسرتان. به محض یافتن مجال، آرام بنشینید و ـ در سطح آرام آلفا ـ به دروننگری بپردازید. مجسم کنید که به آن صحنه بازگشتهاید. با چشم دل ـ دیده باطن ـ ببینید که از مشاجره دور میشوید. فقط صحنه را نظاره میکنید. تمام صحنههای آن مشاجره را توسط خویشتن معنوی خویش به صورتی مرور کنید که گوئی به خودتان متعلق نیست. فقط بیرون صحنه ایستادهاید و به آن مینگرید.
وابستگی در معنای واژهای آن میتواند به مفاهیمی چون مربوط، وابسته، متعلق، آویزان، وصل، پیوسته، بستهشده، علاقه و ارتباط باشد و در تعریف آن میتواند گفت به کسی یا کسانی گفته میشود که آویزان و یا به اصطلاح وصل به دیگرانند و به محض رهایی و جدا شدن از دیگران خویش را در هر شرایط تنها و تهی میبینند و به بیانی قدرت و یارای تصمیم را در زندگی برای خود ندارند.
مرکز روانشناسی اکسیر تمام خدمات خود از جمله مشاوره خانواده، مشاوره ازدواج، مشاوره طلاق، مشاوره جنسی و … را به افرادی که تحت پوشش بیمه بانک های طرف قرارداد اکسیر هستند رایگان ارائه می دهد. جهت کسب اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید.
وابستگی عاطفی به جنس مخالف
با شکل گیری روابط عاطفی بین دختر و پسر و افزایش تدریجی آن، زمینه وابستگی عاطفی آنها به یکدیگر و تشدید آن فراهم میشود. از آن جا که نیاز به محبت ورزیدن و مورد محبت واقع شدن در دوران جوانی به اوج خود میرسد و معمولاً فضای نسبتاً مناسبی برای ارضای این نیاز (هر چند به طور غیر صحیح آن) در محیط آموزشی و دانشگاهی وجود دارد، به شکل خودکار دختر و پسر در این کانال قرار میگیرند و هوشیارانه و در اکثر موارد به طور ناخودآگاه گرفتار چنین گردابی میشوند و آن را با عنوانهای عرف پسند و موجه پوشش میدهند و باطن غیر موجه آن را با پوششهای ظاهری، نیکو و پسندیده جلوه گر مینمایند.
با این روش، علاقه ی ابتدایی شدت یافته، با وجود تصمیم ابتدایی دو طرف یا یکی از آنها، کم کم دو طرف به یکدیگر وابسته میشوند. این وابستگی (در بسیاری موارد اگر نگوییم در تمام موارد)، آفت بزرگی برای تمرکز حواس، تحصیل و تفکر عمیق در امور درسی آنها میشود؛ به گونه ای که گاهی مطالعه و حضور در کلاس درس را غیرممکن میسازد و هر کدام از آنها در تمام اوقات شبانه روز حتی در کلاس درس در فکر طرف مقابل است وابستگی به وجود آمده، مانع گزینش صحیح و دقیق برای شریک آینده ی زندگی میشود و از آن جا که شخص به فردی خاص وابسته شده، تمام نیکیها، خوبیها، زیباییها و … را در فرد مورد علاقه ی خود میبیند و دیگر توان مشاهده ی عیوب احتمالی طرف مقابل را ندارد؛ زیرا از روی علاقه و از پشت عینک وابستگی عاطفی، به طرف مقابل نگاه میکند و نه با نگاهی خریدارانه، نقادانه و بررسی کننده تا تمام نقاط ضعف و قوت او را در ترازوی حقیقت بین مورد دقت و مشاهده قرار دهد.
از طرف دیگر، اگر کسی بخواهد با فردی فقط برای مدتی دوست باشد و به او اظهار محبت کند (نه دراز مدت)، مطمئناً با این وابستگی عاطفی به وجود آمده (پس از آن مدت کوتاه یا طولانی)، امکان جدا شدن از یکدیگر از نظر روانی بسیار سخت و مشکل آفرین است و معمولاً در چنین مواقعی بسیاری از جوانان به افسردگیهای شدید دچار شده، از زندگی ناامید میشوند و احساس میکنند که نه راه پیش دارند و نه راه بازگشت؛ زیرا از طرفی میخواهند این ارتباط دوستانه را که به وابستگی شدید منجر شده، ادامه دهند و از طرف دیگر باور دارند که نمیتوانند همدیگر را به عنوان شریک زندگی خود انتخاب کنند. این امر، گاهی به خاطر ویژگیهای شخصیشان است و گاهی به خاطر عوامل خانوادگی، اقتصادی و…؛ مثل عدم توافق خانواده ها و نظیر آن است از این رو، دچار تنش میشوند و در یک بن بست سخت و شدید گرفتار میشوند.
در مجموع برای افراد وابسته میتوان دو نوع تعریف را ارائه داد. نخست وابستگی معنوی است و دیگر وابستگی اجتماعی.
وابستگی معنوی
در تعریف وابستگی معنوی میتوان گفت که عبارتست از وابستگیای که در چارچوب معارف و آموزههای دینی و اعتقادی قرار میگیرد. این نوع وابستگی نه تنها به انسان رشد فکری و تعالی شخصیت میبخشد ، بلکه در ترقی و بالندگی روح و روان فرد بسیار مؤثر است.
در وابستگی معنوی فرد بدنبال تضمین آیندهی مترقی ومتعالی خویش میباشد و کم نیستند افرادی که در این نوع وابستگی به مراحل و درجات عالیه رسیدهاند. وقتی میگوییم وابستگی معنوی بدین معنا نیست که از خود غافلیم، بلکه بدین معناست که شناخت و هوشیاری کامل نسبت به خویش داریم. وقتی میگوییم وابستگی معنوی اینکه هم به واقعبینی خویش پی بردهایم و هم اینکه خدای خویش را شناختهایم. یعنی هم به ویژگیهای درونی خود رسیده و هم اینکه از ویژگیهای درونی دیگران نیز استفاده لازم و بهینه را بردهایم .
مقاله مرتبط: طلاق عاطفی و روش پیشگیری از آن
مقاله مرتبط: طلاق روانی و عاطفی
اما آنچه که در این مقوله بسیار مهم و حیاتی است، شاید گفت آن نوع وابستگیای باشد که بیشتر با جامعه سرسازگاری و همگون است که آن وابستگی، وابستگی اجتماعی است. به راستی چرا انسانها همیشه از مقولهی وابستگی بهره میجویند؟ چرا انسانها برای وارستگی خود از وابستگی کمک میگیرند؟ و سئوال دیگر اینکه آیا انسان چون موجودی اجتماعی است ،پس باید موجودی وابسته نیز باشد؟ و آخرین سئوال اینکه آیا حتماً نیاز است که انسان به دنیا و خصایص زیبا و جذاب آن وابسته باشد یا که نه بدون این ویژگیها نیز میتوان زندگی کرد؟
در جواب به سئوال نخست باید گفت که تحت هر شرایطی مقولهی وابستگی از انسان جدا نیست و این مهم بدین خاطر است که انسان موجودی است متحرک و هدفمند و چون در تضمین ایدههای ایدهآل خود میکوشد، پس شکی نیست که این انسان باید برای بدست آوردن ایدههای خود از مقولهی وابستگی بهره جوید. اگرچه همین انسان از خصوصیات فردی و اجتماعی برخوردار است، ولی تحت هر شرایطی باید از موالید چهارگانه (انسان، جمادات، نباتات و موجودات) بهرهی کافی و وافی را ببرد. بهره بدینسان که چون انسان موجودی تعریف شده است و براساس همان تعاریف، برریل زندگی در حرکت است، پس بیگمان این انسان بدون وابستگی به مواردی که ذکر آن رفت (موالید چهارگانه) نمیتواند به همان ایدههای ایدهال خود که متذکر شدیم، برسد.
گرفتن وقت مشاوره از اکسیر
۸۸۰۷۸۵۸۵
۸۸۳۷۸۷۵۳
بنابراین انسان در هر موقعیتی که قرار بگیرد، حتی اگر بقول گفتنی محکوم به تنهایی هم باشد، لاجرم چون بدنبال ترقی و تعالی فرهنگ و ادب خویش است، لذا استفاده از آموزهها و نشانههای بارز موالید سهگانه و حتی هم نوع و جنس خود در جهت نیل به اهداف متعالی خویش از مهمترین موارد به شمار میرود. در جواب به سئوال دوم که خیلی هم مهم و مفید است میتوان گفت که چون وابستگی به معنای واقعی آن، درصدد است که فرد را پخته و آزموده و به بیانی کارکشته بار آورد. لذا پشتوانهی محکمی را میطلبد و این پشتوانه نیز نیاز به پیش زمینهای دارد که آن پیش زمینه وارستگی است. (البته وارستگی به معنای اخص آن و نه در قالب و مضمونی عام). یعنی وارستگی به معنای رهایی و آزادی یعنی کسی که در اوج وصل به لذایذ دنیا به رهایی و آزاد مسلکی میاندیشد.
پس این نوع وارستگی نیز طبعاً نیاز به وابستگی دارد که البته مقولهی وابستگی معنوی به این مهم بیشتر مرتبط و کلاف میخورد. یعنی انسان در شرایطی میتواند برای وارستگی از مقولهای بنام وابستگی کمک بگیرد که این نوع وارستگی دارای ویژگیهای مفید و در خور توجهی باشد و الا غیر از این هر نوع وابستگیای که دارای پیامدهای ناگوار و منفی باشد، در قالب این نوع نگاه و تعاریف نمیگنجد. البته عکس این قضیه نیز صادق است، چه این که انسانها برای وابستگی خود از مقولهای به نام وابستگی نیز استفاده میکنند. یعنی انسان که بدنبال وابستگی معنوی است، بیگمان پیش زمینهی آن باید چیزی متناسب با وابستگی باشد که آن چیز وارستگی است.
در پاسخ به سئوال سوم باید گفت که انسان نه تنها موجودی اجتماعی است، بلکه موجودی ناطق و متفکر نیز به حساب میآید. بنابراین این نوع نطق و تفکر نیز در جهت برقراری و گرفتن نتیجه، نیاز به مقولهی وابستگی را دارد و تردیدی نیست که انسان در جهت شکوفایی و ثمر دادن نطق و تفکر خود حتماً باید از مقولهی وابستگی نیز بهرهمند شود. البته در این جا نوع وابستگی بسیار مهم است. یعنی هر نوع وابستگیای را نمیتوان مصداق و معادل این سئوال دانست چرا که انسان محکوم به زندگی است و برای تأمین خواستههای زندگی نیز نیاز به تعامل و تبادل نظر دارد، ولی این به منزلهی آن نیست که چون میبایست زندگی را تأمین کرد، پس باید حتماً وابسته بود. نه، شرط لازم این است که انسان موجودی است اجتماعی، و همین موجود نیز میتواند وابسته، هم باشد، اما بشرطی که این وابستگی به دنبال ایجاد و تضمین جوهرهی خویش باشد و یا به تعبیری انسان موجودی است اجتماعی و وابسته، ولی در جهت تکامل و تثبیت خود باوری خویش و نه آویزان افکار و اندیشهی دیگران.
و اما سئوال آخر. در پاسخ به آن میتوان گفت که گرچه دنیا بسیار جذاب و فریبنده است، اما حتماً لازم نیست که انسان به دنیا و لذایذ آن وابسته باشد، ولی اینکه میتوان بدون ویژگیهای جذاب و دوستداشتنی دنیا زندگی کرد، آری میتوان. اما بقول معروف : «کار هر بز نیست خرمن کوفتن گاو نر میخواهد و مرد کهن». البته وابستگی به لذایذ دنیا اگر در جهت آگاهی نسبت به خویش ودنیای فراتر از خویش باشد، عین ثواب است و در غیر این عقیم.
علائم وابستگی عاطفی
احتمالا شما هم با جملاتی نظیر این مواجه شده اید:
- دلم براش تنگ شده
- میخوام بهش زنگ بزنم
- چطوری بدون اون زندگی کنم
و …
بنظر اینها برخی از نشانه های وابستگی عاطفی هستند. فرد وابسته هنگام دوری از کسی که به او وابسته است به شدت پریشان و بی حوصلهه است و چیزی جز دیدار و صحبت با وی را نمیخواهد. می توان وابستگی را عادت به دیدار و صحبت با فردی خاص از جنس مخالف تعریف کرد.
دلایل وابستگی عاطفی
همانطور که می دانید به دلیل وضعیت بد اقتصادی و فرهنگی، ازدواج کردن مشکل شده. از سوی دیگر بسیاری از جوانان وقتی به سنین ۱۸، ۱۹ میرسند کم کم نیاز به جنس مخالف را حس میکنند و چون توانایی ازدواج را ندارند، وقتی کوچکترین آشنایی با فردی از جنس مخالف پیدا میکنند به او وابسته میشوند. خصوصا اگر فرد مقابل شیوه های دلبری را هم بداند این وابستگی دو چندان میشود و در برخی موارد به سوء استفاده از فرد وابسته می انجامد. در برخی موارد نیز وابستگی دوطرفه بوده و به ازدواج میرسد و متاسفانه اینگونه ازدواجها چون بدون رعایت اصول یک ازدواج صحیح انجام شده اند اغلب به شکست منجر میشوند.
درمان وابستگی عاطفی
یکی از روشهای خوب و کاربردی برای قطع وابستگی عاطفی، سرگرم شدن به کارهای دیگر (مخصوصا فعالیتهای مورد علاقه) است. حضور درر جمع نیز برای روزهای اول قطع وابستگی بسیار مفید است
برای بسیاری از ما پیش آمده که در دورانی از زندگی خود دچار ضعفهایی می شویم که از آن جمله می توانیم از وابستگی به چیزهای مختلف (اعم از مادیات مانند پول، خانه، وسایل شخصی، ماشین، شخص مورد علاقه و…) نام ببریم.
وابستگی ریشه بسیاری از مشکلات ما- اعم از مشکلات رفتاری و ارتباطی- است اما قطع وابستگی گاهی بهترین راهی است که باید برگزینیم. در واقع ما با قطع وابستگی عاطفی و تعلقاتمان، اسباب رشد وتعالی بیشتر خود را فراهم می آوریم. قطع وابستگی یعنی اینکه هر فرد مسئول اعمال خویش است و اینکه ما قادر به حل مشکلات دیگران نیستیم و نباید از این بابت نگرانی به خود راه دهیم زیرا هیچ کمکی به حل مشکل نمی کند
قطع وابستگی به مفهوم پذیرش واقعیتها و حقایق است و مستلزم ایمان به خود، به دیگران، به خداوند و به حقانیت و ناگزیری هر لحظه از زندگی است. قطع کردن وابستگی بدین معنا نیست که ما به مسائل زندگی خود بی اعتنا هستیم بلکه به معنای یادگیری روش صحیح و به دور از افراط در توجه، دوست داشتن و همچنین پایان بخشیدن به هرج و مرجی است که در ذهن و محیط خود به وجود می آوریم اگرچه فرد وابسته ای ممکن است درباره تعریف وابستگی با دیگری اختلاف نظر داشته باشد اما آنها درخصوص اعمال خود نظیر افکار، احساسات و گفتارشان با هم عقایدی مشترک دارند که این خود از ویژگیهای وابستگی است.
مرکز روانشناسی اکسیر خدمات روانشناختی خود را توسط متخصصین مجرب در زمینه های مختلف از جمله مشاوره فردی، مشاوره افسردگی، مشاوره اضطراب، مشاوره وسواس و … را به صورت حضوری و غیرحضوری به شما عزیزان ارائه می دهد.
رزرو وقت مشاوره
ثبت ديدگاه