گاهی اوقات بسیاری از ما اعتماد به نفس را با واژه ی دیگری که معنای چندان مثبت و خوشایندی ندارد اشتباه میگیریم. آن واژه غرور و منیت است. بسیاری از ما هنگامی که این جمله ها: “رویاهای خود را هرگز محدود نکن” یا “میتوانی همیشه و در همه حال اعتماد به نفس داشته باشی “و …را میشنویم صدای کوچکی در سرمان میگوید: خوب نیست زیاد از خودت مطمئن باشی بهتر است کمی متواضع و فروتن باشی.
تفاوت غرور و اعتماد به نفس
اگر شما نیز چنین افکار و احساساتی دارید بی گمان با یک نوع سیستم فکری و نظام ارزشی بزرگ شده اید که تا حد بسیار زیادی قابلیت احساس اعتماد به نفس کردن را در شما پایین آورده است .آیا والدینتان هرگز شما را به دلیل بلند پروازی ها یا آرزوها یا رویاهایتان تحقیر یا حتی تنبیه کرده اند؟ آیا شما در کودکی به طرزی ناخوداگاه این پیام را به صورت کلامی یا غیر کلامی نگرفته اید که اگر زیادی خودتان را قبول داشته باشید دیگران شما را دوست نخواهند داشت؟ آیا به شما چنین آموزش داده بودند که موفقیت ها و دست یابی های شما احساس بدی به دیگران می دهد یا آنها را ناراحت و حسود میکند؟ آیا ناخوداگاه یاد گرفته بودید که خود را “دست کم” بگیرید؟
چنانچه حتی به یکی از سوالات بالا پاسخ مثبت دهید این احتمال وجود دارد که به راحتی نتوانید خودتان را دوست داشته باشید و برای خودتان ارزش و احترام قائل باشید.
بسیار مهم است که تفاوت میان غرور و منیت و نیز اعتماد به نفس ،خود باوری و ابراز وجود را درک کنید.
اعتماد به نفس یا خودباوری هرگز با غرور یا منیت و خودبزرگ بینی یکی نیست. اعتماد به نفس به این معناست که خودتان را باور کنید. غرور و منیت آن است که بخوهید به دیگران اثبات کنید از آنان برتر و بهترید.
آیا کسانی رامیشناسید که به نظرتان مشکل خودبزرگ بینی دارند؟
میدانید که راجع به چه کسانی حرف میزنم. آن هایی که مدام عنوان یا اسم و رسم و موفقیت ها و دست یابی هایشان را به رخ شما میکشند. حتی هنگامی که از آنها چیزی نپرسیده اید… اینگونه افراد مدام لاف میزنند که چقدر پول در آورده اند یا چقدر اسباب اثاثیه ی نو و گران قیمت و… خریده اند. هنگامی که دور و بر چنین افرادی هستید پیش خودتان فکر میکنید: “اینها فکر میکنند چه آش دهن سوزی هستند…!”
آیا اینگونه افراد به راستی اعتماد به نفس دارند؟ پاسخ: نه هرگز! در واقع نه فقط اعتماد به نفس ندارند بلکه خود باورهایشان بسیار ضعیف و پایین است.
غرور منیت و خود بزرگ بینی در واقع پوششی است برای پوشاندن و مخفی کردن اعتماد به نفس و خود باوری ضعیف. هنگامی که انسان ها از درون احساس اجبار میکنند تا فوق العاده بودنشان را همه جا اعلام کنند در واقع از درون احساس بی لیاقتی و بی کفایتی می نمایند.
هنگامی که پیوسته به این و آن میگویند که چقدر خوب و دلنشین هستند و به نفع خودشان تبلیغات میکنند در واقع سعی ندارند فقط شما را متقاعد کنند بلکه میخواهند “والد” سختگیر و انتقاد گر درون خودشان را راضی کنند تا سر انجام رضایت دهد و قبول کند که این روزها “کسی” هستند. در واقع شاید بیش از هر کس آن ها سعی دارند خودشان را متقاعد کنند که حقیر نیستند.
ثبت ديدگاه