حتماً در زندگی پیرامون خودتان، شاهد رابطه یک جانبه بین افرادی بوده اید که یکی از آنها سرویس دهنده و دیگری فقط گیرنده است. این نوع روابط در حالت اولیه خود، نیازها و خصلت های فردی دو نوع مشخص از انسانها را تامین می کند. متاسفانه، در بسیاری از موارد این همنشینی، فرجام های مناسبی در پی ندارد.
روانشناس و مدرس دانشگاه کالیفرنیا دکتر Margalis Fjelstad که سال ها در مورد رابطه سرویس دهنده و فرد خودخواه تحقیق کرده و کتابی نیز در این زمینه منتشر کرده است توانسته وضعیت فوق را که باعث به هم خوردن روابط دوستی و زناشویی بسیاری می شود ترسیم کند. او ابایی ندارد که فرد اولی را با عنوان مراقب و مواظبت کننده توصیف کند و از فرد مقابلش با عنوان گول زننده احساسات یاد کند.
آدم عاطفی و سرویس دهنده همیشه مراقب احساسات، نیازها و درخواست های فردی است که کارش کنترل و هماهنگی احساسات دیگران است. به نظر دکتر امریکایی، آدم های مراقب و مواظب برای اینکه « آرامش درون رابطه» حفظ شود از نیازها و احساسات خود صرف نظر می کنند و با وجود سوء استفاده مداوم فرد مقابل، به رفتار خود ادامه می دهند.
آدم هایی که دستِ دهنده دارند ذاتاً خونگرم، مهربان و با گذشت هستند. آدمهایی هستند که می توان به آنها تکیه کرد. آنها افراد اهل سازش و تمکین هستند. تاکید زیادی بر انسان خوب بودن و شرم از گناه دارند. آنها ترجیح می دهند خشم و نفرت و حتی افسردگی را در درون خود نگه دارند تا مبادا با ابراز آن، به دیگری منتقل یابد. همه این خصوصیات، همنشینی کاملی دارد با خصلت های افراد سرویس گیرنده و خودخواه که البته قدرت کنترل و سوء استفاده از احساسات و عاطفهِ سرویس دهنده ها را دارند.
مسئله کلیدی این است که افراد سرویس دهنده کشش زیادی به افراد متضاد خود دارند. معمولاً روابط اینگونه، شروع خوبی هم دارد و آدمها در جای خودشان به وجود دیگری پیوند می خورند. بسیاری از افراد سرویس دهنده از عدم تعادل رابطه ایجاد شده با خبر نیستند و متاسفانه اغلب شان، امیدوارند با ادامه خوبی ها و ایثار، چرخه ناسالم و یکطرفه را بشکنند.
ولی پس از مدتی کفه ترازوی دادن و گرفتن به هم می خورد، اولاً به خاطر اینکه فرد گیرنده مدام بر درخواست هایش می افزاید و از طرف دیگر، فرد سرویس دهنده با وجود آنکه به طور طبیعی بر احساس پشیمانی و اندوه درونی اش افزوده می شود به امید بهبود اوضاع از سرویسش نمی کاهد. ترس از به هم خوردن رابطه نیز، فرد سرویس دهنده را در ادامه کارش مصمم می سازد ولی بده بستان غلطی که وجود دارد امکان تعادل و تفاهم برای این بن بست ناهنجار را ایجاد نخواهد کرد.
تاثیرات منفی روحی و شخصیتی بر افرادِ همیشه مراقب و مواظب زیاد است و اگر افراد مزبور قادر به شکستن این کلاف در هم گره خورده نباشند روز به روز از عدم اعتماد کمتر، انرژی بخشاینده کمتر برخوردار خواهند شد و احتمال افسردگی، گوشه گیری و دلسرد شدن از آدمها در آنها زیاد می شود.
تنها راه حل از دید دکتر Margalis Fjelstad این است که: « سرویس دهنده ها به خودشان و احساسات شان بهای بیشتری بدهند. به همان اندازه که به فرد مقابل احترام قائل می شوند و رعایت شان را می کنند باید برای خودشان هم حساب باز کنند. برج و بارویی از احترام و استقلال به دور خودشان بکشند و اجازه ندهند هیچکس آن را نادیده بگیرد. مهمتر از همه یاد بگیرند در یک رابطه نابرابر، برای حق خود بجنگند و کوتاه نیایند. در ضمن اگر شرایط مقابله وجود ندارد از آن رابطه به سرعت دور شوند.»
منبع:
http://www.psychologytoday.com/blog/stop-caretaking-the-borderline-or-narcissist/201404/when-relationships-are based-manipulation
ثبت ديدگاه