اختلال دو قطبی یا اختلال شیدایی-افسردگی، یک نوع اختلال روانی است که مشخصه اصلی آن نوسانات خلقی شدید است. فرد مبتلا به این اختلال، خلق بالا (آنچه شیدایی نام می گیرد) و خلق پایین (آنچه افسردگی نام می گیرد) را بطور متناوب تجربه می کند.
دوره شیدایی و افسردگی می تواند کوتاه باشد، از چند ساعت تا چند روز و حتی گاهی ممکن است تا چند هفته بطول بیانجامد. در واقع مدت دوره های شیدایی و افسردگی از فردی به فرد دیگر متفاوت است. بسیاری از افراد تنها دوره های بسیار کوتاهی از این حالات شدید را تجربه می کنند و نسبت به اختلالشان آگاهی ندارند.
حالت شیدایی در مبتلایان به این اختلال با شادی زیاد، تحریک پذیری شدید، بیش فعالی، کم شدن نیاز به خواب و رقابت طلبی همراه است که اغلب منجر به حرف زدن های سریع می شود. حالت افسردگی هم با اندوه شدید، کمبود انرژی، احساس درماندگی و ناامیدی و لذت نبردن از سرگرمی ها و کارهای لذت بخش همراه است. به طور میانگین، فرد مبتلا به اختلال دو قطبی ممکن است تا سه سال در حالت عادی میان شیدایی و افسردگی باشد، اما بیشتر از این مدت مشاهده نشده است.
چه کسانی به اختلال دو قطبی مبتلا می شوند؟
در ایالات متحده هر ساله دو میلیون نفر به این اختلال مبتلا می شوند. نسبت تاثیرپذیری زنان و مردان از این اختلال مساوی است. برخی از ریسک فاکتورهای پذیرفته شده و قابل اعتماد هستند که احتمال ابتلا به این اختلال را بطور قابل توجهی افزایش می دهند.
ژنتیک و سابقه خانوادگی، دو ریسک فاکتور مهم هستند که احتمال ابتلا به اختلال دو قطبی را افزایش می دهند. این اختلال در افرادی که والدین یا خواهر و برادر بیمار داشته اند و همچنین در خانواده هایی در نسل های متوالی تحت تاثیر اختلالات خلقی بوده اند، بیشتر شایع است.
تاکنون هیچگونه توازن مثبتی میان نرخ ابتلا به این اختلال و نژادی خاص گزارش نشده است. اما موقعیت اجتماعی و اقتصادی پایین تر احتمال ابتلا به اختلال دو قطبی را به مقدار کمی افزایش می دهد.
همانطور که پیشتر گفتیم، نرخ ابتلا به این بیماری در میان زنان و مردان مساوی است. اما در بیشتر موارد، اولین حالت خلقی ناشی از این بیماری در مردان شیدایی و اولین حالت خلقی در زنان افسردگی بوده است.
متوسط سن بروز اختلال دو قطبی، در اوایل دهه دوم از زندگی است، اما گزارش هایی هم از بروز اختلالات دوقطبی در سالهای اولیه دوران ابتدایی گزارش شده است. درواقع، شروع اختلال قبل از بیست سالگی فقط به یک پنجم موارد محدود می شود.
این اختلال در بیماران جوانتر با اختلال خلق ادواری که فرمی ضعیف از اختلال دو قطبی است و با سرخوشی و افسردگی خفیف همراه است، آغاز می شود. اگرچه مبتلایان به اختلال خلق ادواری علائم ضعیف تری را تجربه می کنند، اما بیماری نزدیک به نیمی از آنها تا تجربه یک شیدایی کامل پیش می رود. این بیماران جوان، که یک دوره شیدایی کامل را داشته اند، نوجوانان دوقطبی نامیده می شوند.
دلایل بروز اختلال دو قطبی کدامند؟
دلایل بروز اختلال دو قطبی کاملاً شناخته شده نیستند. احتمالاً تعامل عوامل ژنتیکی، نروشیمیایی و محیطی با یکدیگر در سطوح مختلف، نقش مهمی در بروز و پیشرفت این اختلال دارند. تفکر فعلی این است که این اختلال، اختلالی بیولوژیکی است که در بخش خاصی از مغز رخ می دهد. علت این اختلال بیولوژیکی هم نقص در عملکرد انتقال دهنده های عصبی (پیام رسان های شیمیایی) مغز ذکر شده است. با پذیرش بیولوژیکی بودن این اختلال، این احتمال وجود دارد که بیماری به صورت خود به خودی یا در اثر عوامل استرس زا در زندگی افراد فعال شود.
مرکز روانشناسی اکسیر خدمات روانشناختی خود را توسط متخصصین مجرب در زمینه های مختلف از جمله مشاوره فردی، مشاوره افسردگی، مشاوره اضطراب، مشاوره وسواس و … را به صورت حضوری و غیرحضوری به شما عزیزان ارائه می دهد.
اگرچه هنوز دلیل قطعی بروز اختلال دو قطبی ناشناخته است، اما در تحقیقات چند سرنخ یافت شده است:
عوامل ژنتیکی دخیل در اختلال دو قطبی
- اختلال دو قطبی در سابقه خانوادگی افراد ریشه دارد. در خانواده بیش از نیمی از افراد مبتلا به این اختلال، فردی مبتلا به اختلال خلقی نظیر افسردگی وجود دارد.
- احتمال بروز این اختلال فردی که یکی از والدینش به این اختلال مبتلا بوده، ۱۵ تا ۲۵ درصد بیشتر از سایر افراد است.
- احتمال بروز این اختلال در دوقلوهای ناهمسانی که یکی از آنها دوقطبی بوده است، ۲۵ درصد بیشتر از سایر افراد است.
- اگر یکی از دوقلوهای همسان (با ماده ژنتیکی برابر) به این اختلال مبتلا باشد، احتمال بروز اختلال برای قل دیگر ۸ برابر بیشتر از دوقلوهای ناهمسان خواهد شد.
عوامل نروشیمیایی دخیل در اختلال دو قطبی
اختلال دو قطبی در درجه اول یک اختلال بیولوژیکی است که در قسمت خاصی از معز رخ می دهد و علت آن هم اخلال در عملکرد انتقال دهنده های عصبی یا پیام رسان های شیمیایی است. این انتقال دهنده های عصبی، مواد شیمیایی نظیر نوراپی نفرین، سروتونین و بسیاری دیگر هستند. با توجه به ماهیت بیولوژیکی، احتمال دارد که این اختلال در جایی از مغز انسان نهفته باشد و خود به خود یا در اثر عوامل خارجی مثل استرس روانی و شرایط اجتماعی فعال شود.
عوامل محیطی دخیل در اختلال دو قطبی
- یک رویداد در زندگی فردی با زمینه های ژنتیکی ابتلا به اختلال دو قطبی، ممکن است آغاز کننده یک دوره شیدایی یا افسردگی شود.
- حتی بدون وجود عوامل ژنتیکی هم، عوامل محیطی نظیر تغییر عادات بهداشتی، مصرف الکل و موادمخدر یا مشکلات هورمونی می توانند آغاز کننده یک دوره شیدایی یا افسردگی باشد.
- در میان مبتلایان به این اختلال، بیماری درصد قابل توجهی از افراد در اوایل جوانی آغاز شده است. ممکن است دلیل این فراوانی، یک اختلال تشخیص داده نشده در گذشته افراد باشد. همچنین می توان آن را ناشی از عوامل محیطی و اجتماعی ناشناخته دانست.
- اگرچه استفاده از موادمخدر یا داروهای اعتیادآور جزء دلایل بروز این اختلال نیستند، اما می توانند در روند بهبودی بیمار اخلال ایجاد کنند. استفاده از موادمخدر یا داروهای آرامبخش می تواند منجر به یک دوره افسردگی شدید شود.
شیدایی حاصل از دارو چیست؟
برخی از مواد دارویی مثل داروهای ضد افسردگی، می تواند در افراد مستعد ابتلا به اختلال دو قطبی یک دوره شیدایی ایجاد کند. بنابراین افسردگی در افرادی که یک دروه جنون را تجربه کرده اند، باید با دقت بیشتری درمان شود. داروهای ضد شیدایی هم برای این افراد توصیه می شود، زیرا با استفاده از داروهای ضد افسردگی، ممکن است دوره افسردگی جای خود را به یک دوره شیدایی بدهد. به این ترتیب می توان از بروی شیدایی جلوگیری کرد. این داروهای ضدشیدایی با ایجاد یک سقف، افراد را درمقابل عوارض داروهای ضدافسردگی مثل شیدایی دوره ای محافظت می کنند.
البته داروهای دیگری هم هستند که می توانند یک نوع سطح خلقی بالا شبیه به شیدایی را ایجاد کنند. داروهای ضداشتها نمونه خوبی هستند؛ این داروها منجر به افزایش انرژی، کمک کردن نیاز به خواب و تمایل یه پرحرفی می شوند. البته بعد از قطع داروها این عوارض هم از بین می روند و فرد به حالت عادی خویش بازمیگردد.
مواد دارویی که می توانند منجر به یک دوره شیدایی شوند، عبارتند از:
- موادمخدری نظیر کوکائین، موادمخدر صنعتی مثل اکستازی و آمفتامین
- دوز بیش از حد داروهای ترک اعتیاد و ضداشتها
- داروهای درمان مشکلات تیروئیدی و کورتیکواستروئیدها مثل پردنیزولون
- برای افراد مستعد به این اختلال؛ استرس، استفاده مکرر از داروهای محرک و کمبود خواب می توانند محرک خوبی برای آغاز یک دوره شیدایی باشند.
البته دارودرمانی می تواند مانع از تحریک دوره های شیدایی و افسردگی شود. پس اگر زمینه خانوادگی بروز اختلال دو قطبی دارید، برای درمان هرنوع مشکل در سلامت روانی و روحی خود به متخصص مراجعه کنید.
حقایقی درباره اختلال دو قطبی
سایر علائم اختلال دوقطبی عبارتند از تغییر در انرژی و همچنین سطح فعالیت در فرد. در بیشتر موارد، اختلال دو قطبی می تواند باعث اختلال در فعالیت های روزانه شود. با تمام آنچه که ما در مورد اختلال دوقطبی می دانیم، هنوز بسیاری افسانه ها در مورد آن وجود دارد. افسانه هایی که بیشتر در مورد علائم بیماری اغراق کرده اند. در ادامه حقایقی در مورد این اختلال آورده شده است.
اختلال دوقطبی قابل درمان نیست
بیمار در تمام طول زندگی خود باید از دارو های تثبیت کننده خلق استفاده کند. بدون این دارو ها، بیمار مبتلا به عود های مجدد بیماری دچار می شود. در نتیجه، بیمار دچار اختلال در فعالیت های روزانه خود خواهد شد. اگر مصرف دارو ها را قطع کند، معمولا با طبیعت غیر قابل پیش بینی بیماری خود رفتار خواهند کرد.
اختلال دو قطبی مانند افسردگی نیست
در حالی که اختلال دو قطبی شباهت هایی با افسردگی دارد، اما آنها یکسان نیستند. کسانی که از اختلال دوقطبی رنج می برند نوسانات خلقی دارند و افسردگی تنها قسمتی از این نوسانات است.
شیدایی به قسمت های انرژی بالا اشاره دارد، در حالی که افسردگی به قسمت هایی از انرژی پایین اشاره دارد. اختلال دو قطبی و افسردگی هر دو اختلالات خلقی هستند، اما طبیعت و شدت آنها متفاوت است.
اختلال دو قطبی اغلب تشخیص داده نمی شود
در صورتی که فکر می کنید ممکن است به این اختلال دچار شده باشید بهتر است این نکته را بخاطر بسپارید. اختلال دو قطبی معمولا به عنوان افسردگی در زنان و اسکیزوفرنی در مردان تشخیص داده می شود.
اگر خودتان فکر می کنید که اختلال دو قطبی دارید اما بیماری دیگری را تشخیص داده اند، بهتر است که با پزشک خود صحبت کنید. اطمینان حاصل کنید که تمام سوالات مربوطه از شما پرسیده می شود و به صحبت های شما خوب گوش می دهند.
هر کس می تواند به اختلال دوقطبی مبتلا شود
در بیشتر موارد، اختلال دو قطبی در اواخر نوجوانانی و یا اوایل دهه بیست زندگی شروع می شود. اگرچه این اختلال می تواند در کودکان و سالخوردگان نیز وجود داشته باشد. در هر مورد اختلال متفاوت هستند و خواسته های فیزیکی، ذهنی، و احساسی خود را دارند. اختلال دو قطبی یک بیماری است که در طول عمر فرد وجود دارد اما با داروهای مناسب و مراقبت، قابل کنترل است.
هیچ آزمایش خون یا اسکنی برای اختلال دو قطبی وجود ندارد
تنها راه به دست آوردن یک تشخیص مناسب برای اختلال دو قطبی این است که به یک روانپزشک یا روانشناس متخصص در زمینه اختلالات خلقی مراجعه کنید. گفته شده است که هیچ اسکن MRI یا اشعه ایکسی وجود ندارد که نشانه ای از اختلال دو قطبی را نشان دهد.
می توان از روش هایی برای دیدن کارکرد مغز در طول نوسانات خلقی استفاده کرد اما این روش ها هم بعد از تشخیص مورد استفاده قرار می گیرند.
مرکز روانشناسی اکسیر تمام خدمات خود از جمله مشاوره خانواده، مشاوره ازدواج، مشاوره طلاق، مشاوره جنسی و … را به افرادی که تحت پوشش بیمه بانک های طرف قرارداد اکسیر هستند رایگان ارائه می دهد. جهت کسب اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید.
نوسانات خلق طبیعی است
تفاوت بین تغییرات خلقی روزانه و نوسانات خلقی مربوط به اختلال دو قطبی، به میزان شدت آن است. گرچه برخی موارد وجود دارند که با وجود نوسانات شدید خلق تشخیص اختلال دو قطبی گذاشته نمی شود. در ADHD و حاملگی با تغییرات شدید خلق و خو مواجه می شویم.
اگر فرد مبتلا به ADHD در حال درمان باشد اما نوسانات شدید همچنان وجود داشته باشند، ممکن است تشخیص ثانویه ای برای آن در نظر بگیریم. در بارداری بعد از متعادل شدن هورمون ها این تغییرات به حالت اولیه بر می گردند.
سه نوع اختلال دو قطبی وجود دارد
- نوع یک اختلال دو قطبی دارای حداقل یک قسمت شیدایی (مانیا) و یک حالت افسردگی است. این نوع بسیار جدی است و به درمان فوری نیاز دارد. در این نوع حداقل یک دوره شیدائی به مدت یک هفته وجود دارد.اگرچه بیشتر مبتلایان دوره افسردگی را هم تجربه میکنند ولی بعضی از انها فقط دوره شیدائی را تجربه میکنند. دوره های شیدایی بدون درمان بین ۳ تا ۶ ماه به طول میانجامند. دورههای افسردگی در صورتی که مداوا نشوند ۶-۱۲ ماه ادامه پیدا میکنند.
- در اختلال دو قطبی نوع دو بیش از یک دوره افسردگی شدید وجود دارد. در صورتی که شدت خلق شیدایی کم است. این نوع شیدائی خفیف (هیپومانیا) نامیده میشود.
- اختلال خلق ادواری (سیکلوتایمیا) سومین نوع اختلال دو قطبی است. این نوع با چرخه های شیدائی خفیف و افسرده خویی یا افسردگی مداوم، مشخص می شود.
دوره شیدایی همیشه سرگرمی و بازی نیست
گاهی اوقات به نظر می رسد که شیدایی مانند یک مهمانی بزرگ است که در آن فرد مبتلا فقط در حال شادی کردن است. در حالی که در برخی موارد این حالات ممکن است باشد، اما این یک واقعیت جهانی برای همه مبتلایان نیست.
در واقع، در بسیاری از موارد شیدائی در اختلال دو قطبی، تحریکات شدید، کج خلقی و علائم روان پریشی ظاهر می شود. در شیدایی ناشی از روان پریشی، فرد مبتلا ممکن است فکر کند فرد بسیار مشهور و پولداری است. این امر ممکن است باعث بروز رفتارهای پر خطر در آنها شود.
افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ذاتا برای خود یا دیگران خطرناک نیستند
این واقعیت با نوعی احتیاط همراه است. افراد مبتلا به اختلال دو قطبی که تحت درمان هستند، به ندرت به خود و دیگران آسیب می رسانند. مطالعات نشان داده است که افرادی که مبتلا به اختلال دو قطبی و سایر بیماری های روحی هستند، احتمال بیشتری دارد به اهداف خشونت یا سایر جرایم تبدیل شوند. هر چند کسانی که درمان نمی شوند، می توانند کمی بیشتر غیر قابل پیش بینی باشند.
اگر فکر می کنید ممکن است از اختلال دو قطبی رنج ببرید، لطفا با پزشک یا متخصص بهداشت روان مشورت کنید. آنها می توانند شما را به سمت یک زندگی کامل و شاد هدایت کنند.
۱۰ نکته برای زندگی سالم با شخصیت های دوقطبی
زندگی با افراد مبتلا به اختلال دو قطبی می تواند بسیار چالش برانگیز باشد و البته دشواری های خودش را دارد. بیشتر این افراد سعی می کنند مشکلی که با آن مواجه هستند را از اعضای خانواده و دوستان پنهان کنند اما دیر یا زود همه متوجه این موضوع می شوند. درست همین موقع است که همه رفتارهای عجیب و تنش ها یک توضیح خوب پیدا می کنند.
همین که متوجه شوید طرف مقابل تان مبتلا به اختلال دو قطبی است، بهترین اتفاق ممکن است. وقتی با فرد مبتلا به اختلال دوقطبی زندگی کنید و از مشکلش خبر نداشته باشید، تنش و اصطکاک بسیار زیادی ایجاد میشود. اما اگر همه چیز را درباره این اختلال بدانید، زندگی راحت تری خواهید داشت و رفتارهای متناقض آنها را راحت تر می پذیرید.
اما صرف داشتن اطلاعات درباره اختلال شخصیت دوقطبی نمی تواند زندگی شما را راحت تر کند. یادگیری مهارت های زندگی با شخصیت های دو قطبی و حفظ تعادل ارتباط با آنها کار ساده ای نیست. یادگیری این مهارت ها زمان و تلاش می خواهد برای برای برقراری ارتباط سالم حیاتی است. در واقع بدون این مهارت ها نه می توانید به عزیزانتان کمک کنید و نه می توانید تاثیر مشکل آنها روی زندگی تان را کاهش دهید.
در این پست چند نکته کلیدی برای داشتن زندگی سالم و لذت بخش با مبتلایان به اختلال دو قطبی را می خوانید. با بکارگیری این نکات در زندگی روزمره زندگی بهتری خواهید داشت و سایه این مشکل از روابط تان برداشته می شود.
۱- خوب تحقیق کنید
تجربه اختلال شخصیت دو قطبی همیشه با احساس تنهایی همراه است. بیشتر افراد مبتلا به این اختلال تصور می کنند هیچ کس درک درستی از شرایط دشوار آنها ندارد. همین احساس تنهایی باعث می شود دوره های افسردگی شدیدتر شود.
هر چقدر که می توانید درباره اختلال شخصیت دو قطبی تحقیق کنید تا درک بهتری از تجربیات این افراد داشته باشید. همین کار شما باعث میشود فرد مبتلا به اختلال احساس کنید شما کنار او ایستاده اید نه مقابل او.
۲- علائم بیمارتان را یادداشت کنید
با اینکار می توانید چرخه تغییر رفتار فرد مبتلا به اختلال دو قطبی را پیدا کنید. برخی از افراد مبتلا به اختلال دو قطبی چرخه های بالا و پایینی دارند که بصورت دوره ای و فقط چند سال یکبار دیده می شود. اما برخی دیگر چرخه های متوالی دارند که یکی پس از دیگری ظاهر میشود.
اگر حواستان به علائم این چرخه ها و تغییرهای رفتاری باشد، بعد از مدتی می توانید الگوهای رفتاری آنها را پیش بینی کنید.
۳- شنونده خوبی باشید
خوب گوش دادن به حرف های فرد مبتلا به اختلال شخصیت دو قطبی اهمیت زیادی دارد. وقتی فرد در دوره افسردگی قرار دارد، درک گفته هایش کار آسانی نیست. به همین خاطر بهترین کاری که می توانید بکنید گوش دادن است. اگر نمی توانید چیزی که می گوید را درک کنید – با در نظر گرفتن حساسیت های فرد – از او بخواهید بیشتر توضیح بدهد.
علاقه شما به درک احساسات و تجارب آنها باعث می شود احساس بهتری داشته پیدا کنند.
۴- حواستان به دوره های شیدایی باشد
اختلال دو قطبی هم شامل افسردگی است و هم شامل دوره های شیدایی. علائم شخصیت های دو قطبی در دوره های افسردگی تقریباً یکسان است اما سطوح شیدایی از فردی به فرد دیگر متفاوت است. به همین خاطر کنار آمدن با دوره های شیدایی برای اطرافیان سخت تر است.
کسی که در میانه دوره شیدایی قرار دارد به شدت شاداب است و بیشتر اوقات متوجه نیست که دلیل شادابی بیش از حدش یک بیماری است. سعی کنید در طول این دوره ها فرد را قضاوت نکنید و به دنبال دلیل برای این وضعیت هم نباشید.
اگر لازم است که فرد را آرام کنید، بهترین راه این است که روی رفتارهای آنها تمرکز نکنید. سعی کنید توجه فرد موردنظر را به یک کار گروهی یا دو نفره جلب کنید.
۵- پیشنهاد کمک بدهید
شخصیت های دو قطبی در میانه دوره های شیدایی و افسردگی نمی توانند از فرزندان شان مراقبت کنند یا وظایف روزمره شان را بخوبی انجام دهند. در این زمان ها پیشنهاد کمک را فراموش نکنید. فرقی نمی کند این کمک چقدر کوچک باشد؛ پختن شام، خرید کردن، انجام کارهای بانکی و … . تاثیر این کمک ها طولانی مدت و بسیار مهم است.
۶- قضاوت ممنوع
اختلال شخصی دو قطبی چیزی نیست که شما یا خود فرد بتوانید آن را متوقف کنید. افراد مبتلا به این اختلال هیچ کنترلی روی دوره های شیدایی و افسردگی شان ندارد. پس آنها را قضاوت نکنید و سخت گیر نباشید.
۷- مشوق درمان باشید
اختلال شخصیت دو قطبی بصورت دوره ای نمایان می شود و به همین خاطر بیشتر مبتلایان احساس می کنند دیگر نیازی به درمان ندارند. در واقع وقتی برای مدتی شاهد دوره های افسردگی یا شیدایی نباشند، داروهایشان را قطع می کنند.
اگرچه قطع دارو در کوتاه مدت باعث میشود فرد احساس بهتری داشته باشد اما همین قطع درمان باعث بروز سریعتر دوره های افسردگی و شیدایی میشود.
۸- شما هم درباره احساسات تان صحبت کنید
همانقدر که گوش کردن به ابراز احساسات فرد مبتلا به اختلال دو قطبی اهمیت دارد، بیان احساسات خودتان هم اهمیت دارد. این افراد نیاز دارند بدانند که وضعیت آنها چطور روی زندگی شما تاثیر گذاشته است. درباره احساسات تان با آنها صحبت کنید و نشان دهید که آنها را مقصر نمی دانید.
۹- شما هم نیاز به کمک دارید
زندگی کردن با فرد مبتلا به اختلال دو قطبی میتواند بسیار سخت و مشکل آفرین باشد. کسی را پیدا کنید که بتوانید در این زمینه با او صحبت کنید و مشکلات تان را با او در میان بگذارید. اگر نیاز دارید حتماً از جلسات مشاوره استفاده کنید تا تاثیر این اختلال روی زندگی و روابط تان به حداقل برسد.
۱۰- به خودتان استراحت بدهید
زندگی زیر سایه اختلال دو قطبی انرژی زیادی از افراد می گیرد و شما هم از این قاعده مستثنی نیستید. وظیفه شناسی شما اهمیت زیادی دارد اما باید بتوانند این خصلت خوب را برای همیشه حفظ کنید. هر جا لازم بود به خودتان کمی استراحت بدهید و از زندگی روزمره فاصله بگیرید.
اگر بخواهید همیشه و همه جا با فرد مبتلا به اختلال دو قطبی همراه باشید و به محدودیت های خودتان فکر نکنید، خیلی زود از پا می افتید. تا جایی که می توانید نیازهای خودتان را هم در ذهن داشته باشید.
این نکته را هم بدانید که این موضوع هیچ منافاتی با کمک به دوستان و عزیزان تان که به این بیماری مبتلا هستند، ندارد.
ثبت ديدگاه