شخصیت وابسته

 

اگر شما تا به حال زندگی مشترک با فردی وابسته را تجربه کرده اید، می دانید که این گونه زندگی تا چه حد می تواند خسته کننده و رنج آور باشد. رابطه ای که در ابتدا شیرین و جذاب به نظر می رسید، به تدریج به رابطه ای محدود کننده و توان فرسا مبدل می گردد. اگر محبوب شما فردی وابسته است، احتمالا تقاضاهای او از شما به تدریح تا جایی افزایش یافته است که برآورده ساختن آنها غالب اوقات زندگی شما را به خود اختصاص داده است. به نظر می رسد که برای محبوب شما تلاش برای مستقل شدن،‌ آنچنان جایی در زندگی او ندارد. جالب تر اینکه هر چه شما او را بیشتر به سبک استقلال تشویق کنید، احساس عدم امنیت بیشتری کرده، وابستگی او به شما بیشتر و بیشتر می شود. به علاوه محبوب شما ار آنچنان توان عاطفی برخودار نیست که به شما اجازه دهد که قدری هم برای خودتان زندگی کنید. در نهایت چنین چیزی ممکن است به رنجش و خشم شما از رابطه منتهی شود. از سوی دیگر هر گونه حد و مرز ارتباطی برای او را به شما وابسته تر و نیازمندتر می سازد. این چرخه معیوب گاهی می تواند شکل بسیار طاقت فرسا و خسته کننده ای به خود بگیرد. به راستی مشکل اساسی چیست؟ در پاسخ باید گفت که محبوب شما فاقد مهارت یا اعتماد به نفس لازم برای برقراری یک رابطه عاطفی دوسویه و برابر است.

پرسش اساسی در اینجا این است: آیا شما توان برآورده کردن تمام نیازهای او را دارید؟ چنین رابطه ای احتمالا از توازن عاطفی برخودار نیست و نقش شما در این رابطه نقش یک والد و نه یک عاشق است. و چنین چیزی در رابطه با یک فرد وابسته نمی تواند تعجب آور باشد. فرسودگی روانی شدید از ویژگی های رابطه عاطفی با فرد وابسته به شمار می رود. تا جایی که در نهایت هر دو طرف رابطه، با بحران شدید در رابطه عاطفی خود رو به رو شده و متوجه می شوند که رابطه آنها نمی تواند خواسته های شان را برآورده سازد.

به طور خلاصه باید گفت نیازهای عاطفی فرد وابسته چنان زیاد و خسته کننده است که فرد محبوب خود را از پای در آورده و در نهایت رابطه با او را دچار می سازد. فرد وابسته نیازمند توجه؛ محبت؛ مراقبت و حمایت مداوم است و این همان چیزی است که در نهایت محبوب او را از نظر روانی خسته و فرسوده می سازد. به همین جهت باید گفت زندگی با فرد وابسته به این معناست که شما از طاقت و تحمل بالا در مدت زمان طولانی برخودار باشید.

مرکز روانشناسی اکسیر شهرک غرب