نسل امروزه
در مورد شرایط رشد، بلوغ، آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان این نسل سوءتفاهمات بزرگی وجود دارد که فقط اشاره مختصری به آنها میتواند عمق فاجعه را نشان بدهد.
نخستین و مهمترین اشتباه در زمینه تعلیم و تربیت نوباوگان این نسل، جابجایی دریافت اولیا و مربیان از شرایط جبر و اختیار در نظام آموزش و پرورش این نسل است. مانند بسیاری از پدیدههای دیگر، متولیان امر تعلیم و تربیت در حوزههایی صاحباختیار هستند و در حوزههایی خیر. حوزههای گروه دوم را حوزههای «جبر» مینامیم.
مثلا استعداد تحصیلی هر دانشآموز شامل مجموعهای از ظرفیتها، گرایشها، علایق و توانمندیهاست که به صورتی ژنتیک و خداداد در او وجود دارد و هیچکس نمیتواند نوع استعداد را تغییر دهد. در این زمینه متولیان آموزش و پرورش اعم از اولیا و مربیان باید با سنجش استعداد تحصیلی کودکان و نوجوانان، این تواناییها را شناسایی و آنها را به سمت انتخاب رشتههای مناسب راهنمایی کنند. پس در امر استعداد و نبوغ، دست مسوولان تعلیم و تربیت کاملا بسته است و هرگونه تلاش در مسیر غیرمنطبق با استعداد تحصیلی فرد، محکوم به شکست خواهد بود.
فرض کنید پدر و مادر «ابنسینا» تلاش میکردند فرزندشان نقاش بزرگی شود یا اولیای «کمالالملک» میکوشیدند از فرزندشان پزشکی توانا بسازند، حاصل این تلاشهای غیرطبیعی و نادرست، عدم توفیق کودک و نوجوان، شکست فعالیتهای اولیا و مربیان، سرخوردگی معلمان و متعلمان و محرومیت کشور از ظهور نوابغی چون ابنسینا و کمالالملک بود.
والدین نسل امروزه
متاسفانه بیشتر پدرو مادران براساس علایق شخصی خود یا احیانا آرزوهای ناکام شخصیشان برای فرزندانشان، از پیش، شغل و رشته تحصیلی تعیین میکنند غافل از آنکه با ایجاد چنین فضای جبر و خشنی، نهتنها امیدی به دستیابی به موفقیتهای تحصیلی و شغلی برای آنها وجود نخواهد داشت و زندگی شغلی ملالآور، به دور از لذتی را به آنها خواهد چشاند، بلکه سرمایههای ملی نیز تلف خواهد شد. اتلافی که یکی از نشانههایش، کارگریزی و تعطیلگرایی است، به این ترتیب، همه از چنین میدانی ناکام خارج میشوند؛ از پدر و مادر و معلم گرفته تا خود فرد، از اعضای خانواده و کسانی که با او در ارتباط هستند گرفته تا کشور در سطح کلان.
به این نخستین اشتباه که اختیاری فرض کردن فضای جبری است، دومین اشتباه را میافزاییم که عبارت است از جبری دانستن فضایی که حقیقتا در اختیار ماست. این حوزه همان حوزهای است که اغلب از پرداختن به آن غفلت میکنیم و در پارهای از موارد عدم توفیقاتمان را به حساب قضا و قدر و قسمت و سرنوشت میگذاریم. این بخش، چیزی نیست جز حوزه عمومی تعلیم و تربیت، روانشناختی اجتماعی و اخلاق.
همانگونه که بارها نیز گفته شده، در این حوزه بسیاری از ما نمونههای رفتاری به کودک و نوجوان ارائه میکنیم که سر منشأ بسیاری از تفکرات، گرایشها، ذهنیتها، احساسها و رفتارهای اوست، اما ما از آنها بیخبر هستیم. مثلا استفاده از پستانک، نوعی وعده دروغ و حیلهگری را در سطحی ابتدایی به کودک میآموزد و زدن میزی که کودک با آن برخورد کرده است، وی را از همه چیز و همهکس متوقع میکند.
مقاله مرتبط: نسل به نسل پر توقع تر
مقاله مرتبط: نحوه برخورد در یک خانواده ی چند نسلی
نسل بدون قدرت
در چنین مواردی درمییابیم کاملا اختیار تربیت و پرورش فرزند خود را داشتهایم اما در مورد آن مرتکب اهمال و سستی شدهایم و این همان جنبه اختیاری ماست که مانند جنبه جبری با آن برخورد کردهایم. فرزندانی که در نظام تربیتی، تحتتاثیر این چنین سوءتفاهماتی رشد میکنند، از خشونت پنهانی رنج میبرند که ناشی از وادار شدنشان به کاری است که در آن استعداد و علاقه ندارند یا نشانه رها شدن در شرایطی است که طبیعت انسانی بیرحمانه آنها را متاثر میکند. کودکان و نوجوانان نسل جدید، باوجود آنکه به نظر میرسد نسبت به نسلهای قبل در رفاه بیشتری به سر میبرند، چون تحتتاثیر این کجفهمیها از جبر و اختیار پرورشی قرار گرفتهاند، به مراتب فشار بیشتری را تحمل میکنند.
اگر به شرایط موجود، ضعف قدرت «نه» شنیدن ناشی از نظام فرزندسالار را هم اضافه کنیم و کودکان و نوجوانانی را در نظر بگیریم که پدر و مادر مانند دو خدمتکار دائم در حال انجام امور و رفع مشکلاتشان هستند و فرصت تجربه حل مشکلات و آموختن چگونگی مواجهشدن با دشواریها را نمییابند، با نسلی مواجه میشویم که فشار مشکلات محیطی را تحمل میکنند اما نمیدانند چگونه از این فشار بگریزند چون راه مقابله با آنها را فرانگرفتهاند و تجربه استقلال ندارند. مجموعا فرزندانی که در این شرایط تربیتی رشد و بلوغ پیدا میکنند، تحتتاثیر استرسها و فشارهای روحی و روانی قابلتوجهی هستند که نسل آنها را از نسلهای دیگر متمایز میکند؛ نسلی که بسیار پرخاشگر و خشن است اما ذرهای اراده، قدرت،توانایی، انگیزه و مهارت مقابله با مشکلها و حل آنها را ندارد. به راستی شما چه واژهای را برای نامیدن این نسل پیشنهاد میکنید؟
ثبت ديدگاه