سه عنصر، از رایج ترین خصوصیات طرز فکر اعتیاد آور عبارتند از:

  • انکار
  • دلیل تراشی
  • برون فکنی

معنای واژه ی انکار که در اینجا به کار رفته است، ممکن است به اشتباه فهمیده شود. به طور معمول، انکار کردن چیزی که در واقع اتفاق افتاده، دروغ گویی محسوب می شود؛ اگر چه بخشی از طرز فکر اعتیاد آور، دروغ گویی است، انکار در طرز فکر اعتیاد آور با دروغ گویی متفاوت است. دروغ گویی، پنهان کردن و تغییر دادن عمدی و آگاهانه حقایق و درستی هاست. یک دروغ گو می داند که دروغ می گوید.

انکار در طرز فکر اعتیاد آور، نه آگاهانه و نه عمدی است و معتاد ممکن است خالصانه فکر کند که حقیقت را می گوید. انکار و به همین شکل دلیل تراشی و برون فکنی، مکانیزم هایی ناخودآگاه هستند. اگر چه آن ها به وضوح تغییر حقایق هستند، اما برای معتاد حقیقت محسوب می شوند.

رفتار معتاد فقط با توجه به طبیعت ناخودآگاه این مکانیزم ها، قابل درک می شود…

طرز فکر اعتیاد آور

نقش ادراک اشتباه

واکنش معتادها، بر مبنای ادراکات ناخودآگاه آن هاست. اگر این ادراکات درست بودند، رفتار آن ها کاملا قابل درک می شد.

با توجه به اینکه خود انگاره در اختلالات اعتیادی، نقش بسیار مهمی دارد، خودانگاره غیر واقعی معتادها بزرگ ترین مشکل است.

تمام مکانیزم های دفاعی معتادها، بالقوه ناخودآگاه هستند و عملکرد آن ها، حمایت کردن از معتاد در مقابل آگاهی های غیر قابل تحمل، غیر قابل قبول و وحشتناک است.

اینکه مکانیزم دفاعی روانی، می توانند بدون اطلاع بخش خودآگاه ذهن عمل کنند، نباید تعجب آور باشد. به طور قطع، دفاع جسمی بدن، بدون اطلاع فکر ما صورت می پذیرند.

برای مثال وقتی که دچار یک آسیب می شویم، مغز استخوان ساختن گلبول سفید پلاکت ها و سایر عوامل انعقادی ساختن لخته، برای جلوگیری از دست رفتن خون هوشیار شدن سیستم ایمنی، تمامی این فرایندهای پیچیده در حالی انجام می شوند که ما از وقایعی که در بدنمان رخ می دهد، خبردار نمی شویم. حتی اگر اطلاع داشته باشیم، قادر نیستیم جلوی رخ دادن آن ها را بگیریم.

مکانیزم های دفاعی روانی تفاوتی ندارند. آن ها به اختیار و دستور ما وارد عمل نمی شوند. ما از نحوه ی عملکرد آن ها آگاه نیستیم و تا زمانی که یک معتاد از طریق بازپروری از آن ها آگاه نشود، نمی تواند کاری برای متوقف کردن آن ها انجام دهد.

انکار به عنوان یک دفاع

در خصوص یک فرد معتاد، چه چیزی آن قدر ترسناک است که مکانیزم های روانی معتاد، ترجیح می دهند به انکار واقعیت بپردازند؟ پاسخ این است که آگاهی از معتاد بودن به الکل یا مواد مخدر، قابل قبول نیست، چرا؟

  • شخص ممکن است احساس کند اگر به او برچسب الکلی یا معتاد زده شود، بدنام می شود.
  • شخص ممکن است اعتیاد را به عنوان یک ضعف شخصیتی یا فساد اخلاقی در نظر بگیرد.
  • شخص ممکن است فکر کند این ترسناک است که دیگر هرگز نتواند از الکل یا مواد مخدر استفاده کند.
  • شخص ممکن است نخواهد قبول کند که ناتوان است و بر خودش کنترل ندارد.

دلیل تراشی و برون فکنی

دلیل تراش و برون فکنی دست کم دو عملکرد اصلی دارند:

  • آن ها انکار را تقویت می کنند.
  • آن ها کمک می کنند که وضع فعلی،‌ حفظ شود.

  – دلیل تراشی:

معنای دلیل تراشی، ذکر کردن دلایل خوب به جای دلایل درست است. یعنی دلایلی با ظاهر موجه است. معنای این حرف این نیست که تمام دلیل تراشی ها، دلایل خوبی هستند؛ برخی از آن ها به تمام معنا احمقانه هستند، اما آن ها می توانند طوری ارائه شوند که به نظر معقول آیند.

یک اصل کلی این است که هرگاه افراد بیش از یک دلیل برای انجام دادن کاری ارائه کنند، احتمالا دلیل تراشی می کنند، معمولا برای هر کاری، تنها یک دلیل واقعی وجود دارد.

  – برون فکنی:

معنای برون فکنی این است که ما به خاطر چیزهایی از خودمان که در واقع مسئولیتشان به عهده خودمان است، دیگران را سرزنش کنیم. مثل دلیل تراشی، برون فکنی دو نقش دارد:

  • انکار را تقویت می کند.
    1. من معتاد به الکل نیستم؛ او من را وادار به مشروب نوشیدن می کند.
    2. اگر تو هم رئیس من را داشتی، مواد مصرف می کردی.
  • کمک می کند که وضعیت فعلی حفظ شود.
    1. چرا من عوض شوم؟ تقصیر من که نیست، وقتی بقیه تغییر کنند، من نیاز پیدا نمی کنم مشروب بنوشم یا مواد مخدر مصرف کنم.

 

منبع:

طرز فکر اعتیادآور، آبراهام تورسکی، ترجمه پوریا صرامی فروشانی ، انتشارات ارجمند.

مرکز روانشناسی اکسیر شهرک غرب