دلبستگی
دلبستگی در بین تمام جانداران به چشم میخورد اما درعینحال، دلبستگی در انسان، تفاوت عمدهای با دیگر جانداران دارد. «کُنراد لورَنز و تین برگن» در این زمینه تحقیق کردند. آنها با مطالعه رفتارهایی که باعث حفظ و بقای موجود زنده میشود؛ فهمیدند نوزاد انسان نسبت به نوزادان گونههای دیگر، کمتر رشد یافته است. به همین دلیل کودک انسان برای ایجاد دلبستگی در زمان حساس و محدودی میتواند رفتارهای اجتماعی و شناختی را یاد بگیرد و توانمند شود و همچنین نیازمند کنشهای اطرافیان و محیط پیرامون خودش است که از همینجا، توجه به سمت محیط پیرامون و نقش مراقب و مادر در شکلگیری دلبستگی کودک جلب میشود.
دلبستگی در شرایط مناسب میتواند مشوق رشد و در صورت وجود شرایط نامطلوب، مختلکننده رشد باشد.
سبک دلبستگی یکی از مهمترین عوامل در تعاملات بین فردی است که در دوران کودکی با توجه به محیطی که در آن پرورش یافتهاند، شکل میگیرد. دلبستگی را تمایل کودک به داشتن رابطهای صمیمی با افراد نزدیک و داشتن احساس امنیت در حضور آنها تعریف میکنند. دلبستگی زمانی شکل میگیرد که مادر یا مراقب اصلی کودک بهعنوان پایگاهی امن برای او باشد تا به هنگام تهدید یا خطر بتواند به سمت او برود و از طرفی بهراحتی بتواند به کشف جهان بپردازد و در صورت عدم حضور مادر نیز نگران شود.
برای اینکه متوجه شوید سبک دلبستگی شما چیست اینجا کلیک کنید.
عوامل مؤثر بر ایجاد دلبستگی در کودکان
مهمترین عاملی که در سبک دلبستگی کودک نقش دارد، شیوه ارتباط او با مراقب اولیه است. میزان ابراز محبت به کودک، توجه به نیازهای اولیه و برآورده کردن آنها، کیفیت حضورتان و میزان توجهی که به کودک دارید بهخصوص در دو سال اول زندگی، اهمیت زیادی دارد چرا که دلبستگی در کودکان زیر دو سال بسیار اهمیت دارد.
مراحل دلبستگی بالبی
به عقیده بالبی برای تأمین سلامت روانی کودک برقراری روابط گرم و دائمی بین او و مادرش یا کسی که بتواند بهطور شایسته جایگزین وی شود ضروری است. چنان روابطی که مورد رضایت هر دو طرف بوده و از آن لذت برند به نظر بالبی برای رشد هیجانی و عاطفی انسانها هم یک دوره حساس وجود دارد و معتقد است تجارب عاطفی در برخی مراحل زندگی ممکن است اثر حیاطی و طولانیمدتی بر جای گذارد بررسیهای بالبی نشان داده است که شش ماه دوم سال اول زندگی بهویژه سه ماه آخر دوره حساسی برای برقراری روابط دلبستگی است.
مقاله مرتبط: سبک های دلبستگی و اختلالات شخصیت
بالبی شکلگیری این ارتباط عاطفی را در چهار مرحله تقسیم میکند:
مرحله پیش دلبستگی (واکنش نامتمایز نسبت به دیگران تولد تا سهماهگی)
کودکان در آغاز واکنشهای غیرانتخابی به انسانها دارند تا قبل از سه هفتگی نوزادان خندههای بازتابی دارند آنها صداها و بوی مادر را تشخیص میدهند ولی کاملاً به وی دلبسته نیستند زیرا به سر بردن با افراد ناآشنا واکنشی را دنبال ندارد.
دلبستگی در حال شکلگیری (تمرکز بر روی افراد آشنا سه تا ششماهگی)
کودکان در این مرحله به تدریج لبخند خود را به افراد آشنا محدود میکنند ولی هنوز در مقابل جدایی از مراقب یا والدین واکنش اعتراضآمیز نشان نمیدهند.
دلبستگی واضح (تقربجویی فعال ششماهگی تا سهسالگی)
بالبی معتقد است کودکان در این مرحله به یک سیستم تصحیح شونده به وسیله هدف مجهز میشوند و از این طریق حضور و غیاب موضوع دلبستگی را کنترل میکنند در حدود هشت ماهگی اضطراب جدایی تجلی مییابد تا پیشازاین رابطه کودک و مراقب از طرف کودک وابستگی و از طرف مادر دلبستگی است اما بعدازاین مقطع این رابطه از هردو طرف بهصورت دلبستگی در میآید و این حالت ناشی از شکلگیری پیوند عاطفی است.
تشکیل رابطه متقابل (رفتار مشارکتی بعد از سهسالگی)
در پایان سال دوم زندگی، رشد سریع بازنمایی ذهنی و زبان به کودک امکان پیشبینی رفتوآمد مراقب را میدهد در این مرحله کودک به جای تعقیب از مذاکره و مشارکت استفاده میکند.
مقاله مرتبط: تاثیر دلبستگی اجتنابی بر روابط
علائم و نشانههای دلبستگی نا ایمن در نوزادان
- از تماس چشمی اجتناب میکند
- لبخند نمیزند
- هنگام بغل شدن علاقهای نشان نمیدهد
- تلاش شما را برای آرام کردن، تسکین دادن و ارتباط رد میکند
- به نظر نمیرسد توجه کند یا مراقب باشد که شما چه زمانی آنها را تنها میگذارید
- بیوقفه گریه میکند
- غانوغون (زمزمه) یا تولید صدا نمیکند
- با چشمانشان شما را دنبال نمیکند
- بازیهای تعاملی یا به بازی با اسباببازیها علاقهای ندارد
- زمان زیادی صرف تکان دادن یا به آرامش رساندن خودشان میکنند
چه رفتارهایی باعث ایجاد مشکلات دلبستگی میشود؟
- کودک گریه میکند و هیچکس پاسخ نمیدهد یا راحتی کودک را فراهم نمیکند.
- کودک گرسنه است یا خودش را خیس کرده و مراقبان ساعتها به این موضوع توجه نمیکنند.
- هیچکس به کودک نگاه نمیکند صحبت نمیکند و لبخند نمیزند بنابراین کودک احساس تنهایی میکند.
- کودک خردسال فقط به وسیله اعمال یا نمایش دیگر رفتارهای شدید توجه به دست میآورد.
- کودک خردسال یا نوزاد مورد بدرفتاری یا سوءاستفاده قرارگرفته است.
- بعضی زمانها نیازهای کودک برآورده شده و زمانهای دیگر برآورده نشده. کودک هرگز نمیداند چه چیزی را انتظار داشته باشد.
- کودک یا نوزاد در بیمارستان بستریشده یا از والدینش جداشده است.
- نوزاد یا کودک خردسال از یک پرستار به دیگری منتقل میشود (میتواند ناشی از تصویب دادگاه یا از دست دادن یکی از والدین باشد).
- والدین به خاطر افسردگی، بیماری یا مشکل سوءمصرف مواد ازنظر احساسی در دسترس نیستند.
بهطورکلی سبک دلبستگی ایمن، بهترین سبک ارتباطی است که در سازگاری بیشتر فرد در زندگی نقش مهمی ایفا میکند. باید توجه داشت سبکهای دلبستگی کودکان بر شخصیت آنها در آینده تأثیر میگذارد و درصورتیکه دلبستگی ایمن نباشد، ممکن است منجر به بروز اختلالات شخصیت، افسردگی و اختلالات خلقی نیز شود.
با مشاوره روانشناسی میتوانید از شیوههای صحیح فرزند پروری و تربیت کودکان در سنین مختلف آگاهی پیدا کنید و دنیایی زیباتر و آیندهای بهتر برای فرزندتان رقم بزنید. اگرچه برای درمان و ترمیم مشکلات دلبستگی مانند اختلال دلبستگی واکنشی هرگز دیر نیست اما هرچه زودتر شما نشانههای دلبستگی ناایمن کشف و گامهای درمانی بردارید بهتر است. با تشخیص زود هنگام شما میتوانید از مشکلات خیلی جدیتر اجتناب کنید. مشکلات دلبستگی در نوزادان با کمک و حمایت درست اغلب بهآسانی اصلاح میشود.
ثبت ديدگاه