در این مقاله از اکسیر قصد داریم ۵ مورد از قانون ها و روش های مهار خشم را برای شما عزیزان شرح دهیم…
قانون اول: برای متوقف کردن خشم ،صحنه را ترک کن
وقتی نزدیک است جوش بیاوری، کافی است صحنه را ترک کنی تا اینکه بر اعصابت مسلط شوی. این موقعی نیست که بخواهی مشکل را حل کنی. تو به قدری آتشی هستی که نمی توانی به درستی فکر کنی. خشم بر تو مسلط شده است و مغز قدیمی ات تو را کنترل می کند.
هشدار: صرفاً دور شدن از کسی که از دستش عصبانی هستی، فایده ای ندارد. تو باید در موقع ترک صحنه کاری کنی که آتش خشمت خاموش شود.
قانون دوم: اخمایت را باز کن و آرام باش
روش های وارهیدگی برای افرادی که مشکل عصبانیت دارند، خیلی مهم است. دلیلش ساده است؛ جسم تو همزمان نمی تواند هم بجنگد و هم وارهیده باشد. بیشتر مردم عصبانی خودشان متوجه نمی شوند چقدر تنش دارند، اما دارند. تنش آنان مایه ی خشمشان است.
نگاهت را آرام و ملایم کن. اینقدر چشم غره نرو و اخم نکن. در عوض،بگذار ماهیچه های کوچک دور چشمانت استراحت کند. هر وقت می خواهی تنش را از خودت دور کنی، اول از چشمانت شروع کن تا برایت عادت شود.
نفس عمیق بکش. ده نفس عمیق و آهسته بکش. آنها را با صدای بلند بشمار، یا حتی در ذهنت.
قانون سوم: از کنترل دیگران دست بردار
هدف قدرت و سلطه جویی است، وسیله هم خشم و خشونت است. خشونت همیشه به معنای از کوره در رفتن نیست. اغلب از این و آن می شنویم که می گویند: “نمی دانم چه شد. یکدفعه از خود بیخود شدم.” اما در بیشتر موارد چنین چیزی می شنویم: “به آنچه می خواستم نرسیدم، بنابراین عصبانی شدم.”
مقاله مرتبط : با کنترل خشم از زندگی لذت ببریم
قانون چهارم: تفاوت ها را بپذیر
تا به حال از سه پله ی خشم پایین آمده ای. از خشم کورکورانه و خشم نسبتاً مهار شده و تعقیب و گرفتن رد شده ای. اما قبل از اینکه پایین تر بروی،به قانون چهارم مهار خشم نیاز داری: تفاوت ها را بپذیر…
مردم بیش از آنچه حتی در تصورت بگنجد، درمورد خواسته ها و نیازهایشان عقاید مختلف دارند. تو خیال میکنی همسرت باید دو جا کار کند تا تو بتوانی شغل خودت را رها کنی. تو تصور میکنی غذای مورد علاقه ی همه ی مردم جغوربغور است و احمق است کسی که با تو مخالفت کند. احمق است، پخمه است، بی سلیقه است. اما حدس بزن چیست، تو هم داری زور الکی میزنی تا آنان را تغییر دهی. فراموش کن. از جروبحث با این و آن دست بردار. وقتش است واقعیت را بپذیری. آن ها متفاوت با تو فکر می کنند،کار و عملشان با تو فرق دارد، در مقایسه با تو چیزی متفاوت از زندگی می خواهند. تو باید همه را همانطور که هستند بپذیری.
قانون پنجم: درخواست کن، تحکم نکن
به حد کافی آسان است،درصورتی که تو اقرار کنی روی وقت و پول و جسم و روح دیگران هیچ ادعایی نداری.
منظورم این نیست که فقط بگویی “لطفا” یا “متشکرم” این کمک می کند، اما شاید قلابی باشد.”لطفاً این کار را بکن، وگرنه تو را می کشم.” این خودش تحکم است.
ما قانونی خانوادگی داریم. “هرگز سوالی با جواب بله یا خیر نکن،مگر هر دو جواب را قبول کنی.” منظورم از درخواست این است که تحکم نکن.
بعنوان مثال،تو حوصله ات سر رفته و واقعاً دلت می خواهد به سینما بروی. می پرسی: “عزیزم، چطور است امشب به سینما برویم؟” اگر جواب مثبت بود چه عالیست. خوش بگذرد…
اما اگر جواب منفی بود: “نه، امشب نه. من تازه از سرکار آمده ام و حسابی خسته هستم .” خوب ،حالا چه؟ تو می توانی ناله و گریه و زاری کنی و غر بزنی که: “اوه، عزیزم،حساب مرا هم بکن. از صبح تا حالا توی این خانه پوسیدم. خواهش می کنم برویم. خواهش میکنم” و همینطور التماس تو ادامه دارد. تو می توانی روش تحکم را امتحان کنی. “هی، من همسرت هستم. من هم حقی دارم. من هم به تفریح نیاز دارم. بیا برویم. بیا.” یا می توانی انتخاب همسرت را بپذیری. وقتی او به تو جواب منفی می دهد،یعنی نه. والسلام. چه کسی گفته حرف تو حجت خداست؟ هیچ کس،چون این واقعیت ندارد.به جای تحکم، پاسخ منفی امشب او را قبول کن. معقول باش. دنیا که به آخر نرسیده است.
درخواست کن. دستور نده. بابت آنچه می خواهی بگیری، خدا را شکر کن. اما اگر هم جواب منفی شنیدی، نزاکنت را فراموش نکن.
ثبت ديدگاه