بسیاری از افرادی که اختلالا شخصیت دارند در نگاه اول کاریزما و جذابیت بالایی دارند و اغلب تا با چنین افرادی وارد رابطه و معاشرت و دوستی نزدیک نشوید، تشخیص اینکه فرد دچار اختلال شخصیت است، بسیار سخت است. اما سوال اینجاست که چرا ما جذب چنین افرادی می شویم، گاه دانسته و گاه نادانسته، آیا جذابیت این افراد باعث می شود یا خیر، چیزی درون ماست و نیازهای ماست که ما را به سمت این گونه افراد سوق می دهد. در زیر دلایل اینکه ممکن است ما به سمت افراد دچار ناهنجاری شخصیت برویم توضیح داده شده است.
به نظر می رسد که من در نگاه اول فریب می خورم
همه ی ما سعی می کنیم به بهترین شکل وارد موقعیت های جدید شویم، به ویژه آن هایی که مربوط به جنس مخالف است. زمانی که درگیر یک نامزد رمانتیک می شویم، می دانیم که در حال نشان دادن جذاب ترین و دوست داشتنی ترین چهره مان هستیم. نقایص، عادات بد و همه ی روابط مخرب گذشته به دقت مخفی می شوند. همه ی ما ظاهرمان را هنگام خواستگاری جدید به دقت مدیریت کنیم. افراد بزرگسال مبتلا به ناهنجاری شخصیتی هم همین کار را می کنند.
به نظر می رسد که من « دید تونلی/ کانونی» دارم
چه چیزی در این فرد، اولین بار شما را هیجان زده کرد؟ در برخورد نخست با فردی که شما جذب او شده اید، کدام رفتار یا خصوصیت ضربان قلب شما را بالا برد، یا باعث شد شروع کنید، به خیال پردازی در مورد آینده و با هم بودنتان به صورت بالقوه؟ آیا صرف زیبایی فیزیکی بود یا قد یا اندام ورزشکاری او؟
همه ی ما دکمه های کشش داریم. اشکال کلیدی یا جنبه های ظاهری، شخصیتی، یا رفتاری که ما را به وسوسه های رمانتیک می کشاند و و در عین حال راه توجه ما را به دیگر اشکالی که باید ما را متوقف کنند تا دوباره فکر کنیم می بندند. اگر یک جنبه فیزیکی یا رفتاری معین نامزد بالقوه تان شما را شیفته و مدهوش کرد، شما مستعد دید کانونی هستید، یعنی تمایل به نادیده گرفتن علایم اخطار دهنده دارید.
من همچنان سوژه های نادرست مشابه را دنبال می کنم
اگر شما در خانه ای بزرگ شده اید که یکی از والدینتان (به ویژه والد جنس مخالف شما) رفتارهای نادرستی دارد و شما به این رفتارهای او عادت کرده اید یا به او کمک کرده اید رفتارهایش را کنترل کند، ممکن است به جستجوی فردی با نموداری از خصوصیات بیمارگونه مشابه بروید. هر چند ممکن است احمقانه به نظر برسد، شما احتمالا به رفتاری جذب شده اید که به بر هم زدن رابطه تان منتهی می شود. همه ی ما با این نقل قول آشنا هستیم که، رفتاری که ما در آغاز دوست داریم همان رفتاری است که در انتها از آن متنفر می شویم.
من می خواهم که مورد نیاز معشوقم باشم
دوستان و اعضای خانواده ممکن است از شما بپرسند چرا شما همیشه بازنده ها را انتخاب می کنید، دلیلش این نیست که شما باهوش نیستید، یا قادر به قضاوت خوب نمی باشید، بلکه فقط به این خاطر است که نیازمند نجات دادن افراد و تغییر شکل نامزدتان هستید. در این مورد فکر کنید. آیا شما دنبال جذب کسی هستید که آسیب پذیر است و کمی هم به خاطر روابط و زندگی زخم خورده شده است. این نیاز از کجا ناشی می شود؟ زمان اغلب برای کار مراقبت ساخته شده اند. انگار این بخش قوی و پایداری از کد ژنتیکی زن است. اغلب ما مراجعه کنندگان خانم را می بینیم که پدر ضد اجتماعی، خودشیفته، الکی شان را رها می کنند، فقط برای اینکه به آغوش یک جفت ضد اجتماعی، خود شیفته، الکی دیگری پناه ببرند. مجددا ما به کاراکتر آشنای مان بر می گردیم و بسیاری از ما به نقش سرپرستی به طور ناخودآگاه روی می آوریم. البته مردان نیز نسبت به این محرک ایمن نیستند. اگر بخواهید برای درمان فرد مبتلا به ناهنجاری شخصیتی زندگی کنید، شدیدا سرخورده می شوید.
من بیشتر از این ارزش ندارم
افرادی که خود را بی ارزش می دانند اغلب کارشان به شریک های عشقی ختم می شود که بعدها موجبات بدبختی شان را فراهم می کنند. آیا این احتمال وجود دارد، که شما فردی با علایم روشن بیماری را انتخاب کنید؟ (مثلا خود شیفته ای دارای رفتار خشونت آمیز یا خیانتکار) فقط به این خاطر که معتقدید تا حدی شایسته ی آن هستید؟
اگر وارد رابطه ای با فرد دارای اختلال شخصیت شوید، فقط به خاطر اینکه با کسی بودن بهتر از تنها بودن است، خودتان هم یک فرد وابسته خواهید بود. عزت نفس پایین و وابستگی اغلب دستشان در دست هم است. زمانی که عزت نفس ما نازک و شکننده باشد، برقراری ارتباط با دیگران فقط برای تایید شدن ممکن است، ما را دچار سرخوردگی کند.
من تلاش می کنم یک خلا را در خودم پر کنم
گاهی می بینیم شریک های عشقی افراد مبتلا به اختلال شخصیتی ابتدا به خاطر این وارد چنین روابطی می شوند، که عمیقا جذب یک جنبه ای از شخصیت این افراد شده اند که در خودشان وجود ندارد. همه ی ما ممکن است در نگاه اول جذب چیزی شویم که در خودمان نداریم یا آن گونه نیستیم. اگر شما زیاد برون گرا باشید ممکن است جذب افراد ساکت شوید.
مشکل در اینجاست، تحقیق و مطالعه فراوان نشان می دهد که هر چند قط بهای متضاد ممکن است جذب یکدیگر شوند اما نهایتا ما با آن هایی سازگارتریم که شخصیت شان با ما یکی باشد.
من از جدا شدن شدیدا احساس گناه می کنم
بسیاری از افراد نمی توانند از فرد مبتلا به ناهنجاری شخصیتی دل بکنند، زیرا به دلایلی معتقدند که ۱- آنها در مشکلات نامزدشان تقصیر کارند و ۲- نامزد یا همسر نمی تواند بدون آنها سرکند و این هم تقصیر آنهاست.این ایده کاملا غلط است. فرد مبتلا به ناهنجاری شخصیتی قبل از اینکه با شما آشنا شود هم این مشکل را داشته است و بعد از شما هم همچنان خواهد داشت.
شاید این فقط مشکل همسر یا نامزد من نیست
دلیل دیگر برای جذب شدن به فرد مبتلا به ناهنجاری شخصیتی وجود این احتمال است، که خودتان هم آشفتگی شخصیتی داشته باشید.
اگر شما در رابطه وابسته باشید، نمی توانید خودتان را مطرح کنید و به خودتان اجازه می دهید، به طرق مختلف مورد استثمار واقع شوید و مدت ها در رابطه حتی وقتی نه مثبت است و نه سالم، باقی بمانید.
نفهمیدم چی شد، یک اتفاق بود
گاهی یک رابطه با فرد مبتلا به ناهنجاری شخصیتی، فقط یک اشتباه است و هیچ چیزی در مورد الگوی جذب شدن به چنین افرادی را به دست نمی دهد.
معمولا کار شما به قرار گذاشتن با چنین کاراکترهای عجیبی ختم می شود و از خود می پرسید: چگونه چنین چیزی برای من اتفاق افتاد؟
به خاطر داشته باشید، تشخیص ناهنجاری شخصیتی در چرخه ای از سختی قرار دارد. فراموش نکنید که فرد مبتلا به ناهنجاری شخصیتی در مدیریت ظاهر اولیه بسیار ماهر است.
ثبت ديدگاه