مغز انسان دارای میلیاردها سلول عصبی است. این سلول ها برای برقراری ارتباط با یکدیگر و دیگر سلول ها در سرتاسر بدن، پیام های عصبی رد و بدل می کنند. پیام های عصبی ماهیت الکتریکی ــ شیمیایی دارند.
ما در اینجا بیشتر با ماهیت الکتریکی پیام عصبی کار داریم و به آن سیگنال الکتریکی می گوییم…
زبان مغز
در هر لحظه، میلیاردها سیگنال الکتریکی در سلول های عصبی ما، در حال رفت و آمد هستند. مجموع این سیگنال های عصبی، سبب ابجاد میدان الکتریکی در مغز و اطراف آن می گردند. اکنون که می دانیم سلول های عصبی و قسمت های مختلف مغز، از طریق سیگنال الکتریکی با هم ارتباط برقرار می کنند، می توانیم بگوییم زبان مغز، سیگنال الکتریکی یا همان فعالیت الکتریکی مغز است.
امواج مغزی و روش های پردازش سیگنال
برای اینکه بفهمیم مغز چگونه کار می کند و چه می گوید، باید زبان او را ترجمه کنیم. روش های مختلفی برای ترجمه زبان مغز (فعالیت الکتریکی مغز) وجود دارند که به آن ها در مجموع، روش های پردازش سیگنال گفته می شود.
یکی از روش ها این است که این فعالیت الکتریکی را به فرکانس های مختلف تجزیه کرده و سپس آن ها را بر اساس فرکانس و کارکردشان، دسته بندی کنیم. در این حالت، به این سیگنال های دسته بندی شده بر اساس فرکانس، امواج مغزی گفته می شود.
امواج مغزی
امواج مختلف مغزی و کارکردهای آن ها عبارتند از:
- موج دلتا (۳-۵/۰ هرتز)
- موج تتا (۷-۴ هرتز )
- موج آلفا (۱۲-۸ هرتز)
- موج اس.ام.ار (۱۵-۱۲ هرتز)
- موج بتا (۳۷-۱۴هرتز )
- موج گاما (۳۸ هرتز به بالا )
– دلتا (۳-۵/۰ هرتز)
آهسته ترین موج مغزی است و در طی خواب عمیق (بدون رویا) غلبه دارد و برای ترشح هورمون رشد و ترمیم بافت های بدن مفید است.
– تتا (۷-۴ هرتز)
یادگیری عالی، احساس سکون و آرامش پذیری زیاد، برنامه ریزی مجدد ذهن، خیال پردازی، تفکر بدون خودسانسوری، فراخوانی خاطرات ناراحت کننده و رنج آور، ذخیره شده در حافظه کارکردهای موج تتا هستند.
– آلفا (۱۲-۸ هرتز)
هنگامی که آرام هستید و پردازش اطلاعات ذهنی زیادی ندارید، هنگامی که چشمان خود را می بندید، مغز شما امواج آلفای زیادی، به ویژه در ناحیه پس سری، تولید می کند. همچنین هنگام تفریح و لذت بردن از محیط اطراف، غلبه با موج آلفاست.
امواج آلفا در زمان و شکل مناسب، دستیابی به عملکرد بهینه، کاهش اضطراب، تقویت سیستم ایمنی، تفکر مثبت، یکپارچگی ذهن و بدن، شهود، درون اندیشی، تعادل هیجانی، احساس سرخوشی، آگاهی درونی و افزایش ترشح سروتونین را باعث می شوند.
– اس.ام.ار (۱۵-۱۲ هرتز)
امواج SMR، باعث استحکام بخشیدن به ذهن و بدن، پردازش و تمرکز در آرامش، ایجاد هماهنگی بین محیط و فرد، کمک به خواب رفتن و تنظیم حرکات بدن می شود.
– بتا (۳۷-۱۴ هرتز)
کنش های پیچیده ذهنی (مثل سخن گفتن، بحث کردن و …)، تفکر انتزاعی فوق العاده، هشیاری، تمرکز، پایداری هیجانی، محاسبات ریاضی و افزایش متابولیسم با غلبه موج بتا در مغز بروز می کند.
– گاما(۳۸ هرتز به بالا)
موج گاما، سازمان دهنده مغز و هماهنگ کننده و یکپارچه کننده اطلاعات، از قسمت های مختلف بدن است. غلبه این موج با حافظه خوب، سرعت انتقال زیاد اطلاعات، پردازش سطوح بالای اطلاعات و یادگیری مسائل پیچیده همراه است.
الکتروانسفالوگرافی کمی یا QEEG
با قرار دادن تعدادی الکترود، می توان این امواج را دریافت، ثبت و سپس با استفاده از کامپیوتر تحلیل کرد. QEEG وسیله ای است که این کار را انجام می دهد. الکتروانسفالوگرافی کمی (Quantitative Electro Encephalo Graphy) وسیله ای برای ارزیابی و اندازه گیری امواج مغزی و خصوصیات مربوط به آن هاست.
در این روش ارزیابی، تعدادی الکترود (عموما ۱۹ عدد) که روی کلاهی با نظم و قانون خاصی تثبیت شده اند، روی سر قرار گرفته امواج مغزی را دریافت می کنند. QEEG، امواج مغزی را در حالت های مختلف چشم بسته، چشم باز و انجام یک تکلیف شناختی، مانند خواندن، ثبت کرده و سپس این امواج به وسیله کامپیوتر، بر حسب فرکانس تفکیک شده و بر اساس شدت فعالیت در رنگ های مختلف، نمایش داده می شوند.
(تصاویر در قالب سرهای رنگی که Brain Map نامیده می شوند، ارائه می گردند؛ علاوه بر این تصاویر، کامپیوتر، جداول و نمودارهای دیگری نیز ارائه می دهد که کاربردهای خاص خود را دارند.)
اندازه ای استاندارد و نرمال
مطابق با مطالعاتی که صورت گرفته، اندازه امواج مختلف در مغز، دارای استاندارد و حد نرمالی است که تنها براساس جنس و سن تغییر می کند. به این معنی که برای داشتن عملکرد مناسب، هریک از امواج در فرد با مقادیر نرمال مشخص می شود کدام یک از امواج و در کدام نقطه از سر، دارای فعالیت نامناسب است.
امواجی که فعالیت مناسب داشته باشند، با رنگ سبز و امواج با فعالیت نامناسب، با رنگ های بنفش و نیلی و آبی (فعالیت کمتر از حد نرمال) و زرد و نارنجی و قرمز (فعالیت بیشتر از حد نرمال) مشخص می شوند. با بررسی این نقشه ها و مقایسه ی آن ها با الگوی نرمال و مرجع، می توان کارکرد مغز را بررسی و مطالعه کرد.
از آن جا که هر یک از اختلالات و مشکلات ذهنی و روانی، بر اثر وجود اشکال در عملکرد مغز و در نتیجه کم و زیاد شدن امواج مغزی به وجود می آیند، لذا QEEG مغزی که کارکرد طبیعی دارد، با مغزی که دچار مشکل کارکردی شده است، تفاوت دارد. با مقایسه اعداد بدست آمده برای هر موج و نتیجه QEEG بدست آمده با وضعیت طبیعی، می توان نوع مشکل را تشخیص داد.
مقایس های دیگر دستگاه، برای ارزیابی کیفیت عملکرد
این دستگاه مقیاس های دیگری هم برای ارزیابی کیفیت عملکرد دارد که عبارتند از:
- توان نسبی: نسبت بین امواج مختلف را اندازه می گیرد. اگر موجی در مقایسه با امواج دیگر نسبت کمی داشته باشد، تحت نفوذ و سلطه آن ها قرار خواهد گرفت و تاثیر خود را بر عملکرد از دست خواهد داد.
- عدم تقارن (Asymmetry): اختلاف ولتاژ بین نواحی مختلف را بررسی می کند. آیا پالس های الکتریکی در نواحی مختلف مغز، برای داشتن عملکرد مناسب، بیش از اندازه بزرگ یا بیش از اندازه کوچک هستند؟
- انسجام (Coherence): کوهرنس مشخص می کند که مغز چه مقدار از انرژی را بین قسمتهای مختلف به اشتراک گذاشته است . این مقیاس بررسی می کند که آیا مغز توانایی برقراری ارتباط مناسب با خودش را دارد یا نه. کوهرنس زیاد، نشانه آن است که بعضی از قسمت های مغز، آنچنان در هم گیر کرده اند که برای قطع این ارتباط و برقراری ارتباط با سایر قسمت های مغز، توانایی مناسبی ندارند؛ و کوهرنس کم نشانه ی آن است که منابع مغز از اتصال مناطق مختلف، ناتوان هستند.
- فاز (phase): سرعت حرکت سیگنال های الکتریکی در سطح سر را تعیین می کند. آیا سرعت حرکت انرژی الکتریکی مغز برای داشتن عملکرد بهینه مناسب است یا خیر؟
QEEG چه مزیت هایی بر EEG دارد؟
داده هایی که از طریق الکترودها بدست می آید و ثبت می شوند، آنقدر زیاد هستند که یک درمانگر نمی تواند تمام آن ها را تفسیر کند. QEEG، این داده ها را تجزیه و تحلیل می کند و در قالب نقشه های رنگی مغز یا نمودارها و جداول خلاصه می کند…
- QEEG برخلاف EEG، به ارزیابی عملکرد مغز می پردازد.
- QEEG، با ایجاد نقشه های زنده و پویا (متحرک) از مغز و مقایسه آن ها با داده های پایه، از دقت تشخیصی بالایی نسبت به مصاحبه های بالینی برخوردار است. براوردها نشان می دهد که توافق بین درمانگران در مورد اختلالاتی نظیر ADHD در حدود ۴۰% است؛ در حالی که دقت QEEG حدود ۹۰% است.
- تعیین نوع و دوز دارو؛ در بسیاری از بیماری های روان پزشکی، چندین دارو با عملکردهای متفاوت وجود دارد. عموما روانپزشک با جایگزین کردن داروها در دوره های خاص، به داروی موثر دست می یابد. QEEG می تواند از همان ابتدا، داروی موثر را پیشنهاد دهد و روند درمان را تسریع بخشد.
- افتراق اختلالات ارگانیکی و کارکردی
کاربردهای QEEG
– تشخیص:
در اصل QEEG برای تشخیص کج کاری های موضعی یا کلی مغز به کار می رود. به وسیله QEEG، می توان بیماری های مغزی ــ عروقی، آسیب های مغزی، AD/HD، اختلالات یادگیری، اضطراب، افسردگی، تومورهای مغزی، صرع، اسکیزوفرنی، دمانس و آلزایمر را با دقت ۸۰ تا ۹۰درصد تشخیص داد.
– تشخیص افتراقی:
برای مطمئن شدن از وجود جراحات داخلی مغز، سکته،حملات قلبی و یا نارسایی ریه ها، که منجر به هیپوکسی مغز می شود، زمانی که تشخیص صرع یا تومورها مورد شک واقع شود، در مواردی که به وجود کج کاری مغز به علت سوء مصرف مواد شک داریم، هنگامی که تغییر در علائم اختلالات هوشیاری (نارکولپسی، کما، حواس پرتی) یا عملکرد سیستم عصبی (سردرد، استفراغ و آفازی) دیده شده باشد.
– درمان و پیگیری:
پیگیری سندرم های ارگانیکی مغز، پیگیری نتایج شیمی درمانی و پرتو درمانی و ترک داروهای روان گردان یا غیر مجاز، پیگیری بیماری های عفونی مانند آنسفالیت و یا مننژیت، بررسی وضعیت بیمار پس از جراحی و تعیین داروهای مؤثر با اثربخش ترین دوز و کمترین عوارض منفی. در بسیاری از موارد QEEG راهکارهای درمانی نیز ارائه می دهد.
– سنجش:
سنجش توانمندی های هنری، ورزشی و شناختی و ذهنی مانند بهره هوشی (IQ)، تمرکز، توجه، میزان هماهنگی ذهن و بدن و … . از آن جا که QEEG، به ارزیابی عملکرد مغز می پردازد و نیز توانمندی های ذهنی هر فرد، با عملکرد مغزی او، ارتباط مستقیم دارد، لذا با استفاده از این روش، می توان برآوردی از این توانمندی ها به دست آورد.
- در QEEG می توان با نرم افزارهای موجود، خیلی از آرتیفکت ها را حذف کرد.
- در QEEG برنامه ای خاص وجود دارد که می توان از طریق آن، Spike های موجود در نوار را جدا کرده و منشا آن ها را روی نقشه رنگی مغز نمایش داد.
- QEEG همراه با LORETA (فضای نرم افزاری تعریف شده خاص می باشد)، وضعیت مغز را در برش های مختلف تصویری نشان داده و در ۹۵% موارد، با FMRI همخوانی دارد و نمای ۳ بعدی از ضایعات احتمالی موجود در ساختمان های عمقی مغز را به ما می دهد.
- QEEG قادر به تشخیص امواج صرعی به صورت بسیار دقیق بوده و محل کانون صرعی را با دقت بسیار بالا، نشان می دهد.
- با QEEG می توان (با اختلاف حداکثر ۱mm از محل ضایعه) ناحیه «برودمن» درگیر در اختلالات مغزی را مشخص کرد.
آمادگی لازم برای تست
- شستشوی سر با شامپو و حداقل ۳ بار، در روز انجام تست ضرورت دارد.
- از روغن، ژل، حالتدهنده، نرمکننده یا اسپری برای موها، و نیز مواد آرایشی روی پیشانی استفاده نشود.
- از بافتن و بستن موها اجتناب کنید.
- در روز تست از گوشواره یا زیورآلات استفاده نکنید.
- اگر از عینک برای مطالعه استفاده میکنید، حتماً آن را به همراه داشته باشید. از لنز استفاده نکنید، زیرا ممکن است باعث ناراحتی شما شده و در نتیجه در گرفتن یک تست خوب اخلال ایجاد کند.
- از مصرف مواد تحریک کننده مانند قهوه، چای، سیگار، نوشیدنی های کافئیندار و … اجتناب کنید. همچنین لازم است از مصرف داروهای غیرقانونی و خریداری شده از منابع نامعتبر، غذاها، گیاهان و یا چای گیاهی که روی خواب/ آرمیدگی یا بیداری/ گوش بزنگی تأثیر می گذارند، در روز انجام تست پرهیز شود.
- هرگونه سابقه و پرونده مربوط به تست های عصب شناختی و نتایج مصاحبه های روانشناختی قبلی را به همراه داشته باشید.
- قبل از انجام تست، به اندازه کافی استراحت کرده و سرحال باشید. یک خوراک مختصر قبل از تست نیز مفید خواهد بود.
هنگام انجام تست، شما روی یک صندلی به راحتی می نشینید و کلاهی دارای ۱۹ الکترود (نحوه قرارگیری آن ها مطابق استانداردهای بین المللی است) روی سر شما قرار داده می شود. برای افزایش هدایت الکتریکی و دقت در ثبت امواج، از ژل مخصوص استفاده می شود.
الکترودها امواج تولید شده در مغز شما را در وضعیت های مختلف (مانند چشم بسته و چشم باز) دریافت کرده و به کامپیوتر انتقال می دهند..
ثبت ديدگاه