اختلال نافرمانی مقابله ای

اختلال نافرمانی مقابله ای (Oppotional Defiant Disorder) از اختلالات رفتار ایذایی به شمار می‌ رود. این اختلال با الگوی ثابت رفتار منفی کارانه، نافرمانی و خصمانه، نسبت به اولیای قدرت (همانند والدین و معلم) و نیز توانایی برای قبول مسئولیت اشتباهات خود و ملامت دیگران مشخص است. مطالعات همه گیرشناسی صفات منفی کارانه در جمعیت غیر کلینیکی، این صفات را در ۱۶ تا ۲۲ درصد کودکان دبستانی گزارش نموده است.

ویژگی اختلال نافرمانی مقابله ای

  • طبق راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌ های روانی ویرایش پنجم (DSM-5)، میزان شیوع این اختلال بین ۲ تا ۱۶ درصد است (انجمن روان‌ پزشکی آمریکا، ۲۰۰۲)؛ که در حدود ۶ تا ۱۰ درصد از آنان نیازمند مداخله هستند.
  • شواهد نشان می‌ دهد اختلال نافرمانی مقابله ای دوران کودکی با اختلالات شخصیتی، مشکلات تحصیلی، اجتماعی در سنین بالاتر مرتبط است. همچنین این کودکان پرخاشگر، از سوی همسالان خود طرد شده، از نظر تحصیلی عملکرد ضعیفی داشته و در معرض خطر بزهکاری در دوره نوجوانی و اخراج از مدرسه قرار دارند.
  • این اختلال ممکن است از ۳ سالگی شروع شود، ولی معمولاً تا ۸ سالگی آغاز می‌ شود. سن بروز آن معمولاً بین ۸ تا ۱۲ سالگی است و شیوع آن قبل از سن بلوغ، در پسران بیشتر است. ولی نرخ شیوع آن در طول دوره نوجوانی در دختران و پسران برابر است.

قصه درمانی در اختلال نافرمانی مقابله ای

ارجمندی راد و همکاران (۱۳۹۲) پژوهشی با عنوان “بررسی اثربخشی قصه درمانی بر کاهش علائم کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای” منتشر کردند. این پژوهش در چهارچوب طرح آزمایشی، ۲۰ نفر از دانش آموزان پایه چهارم و پنجم ابتدایی که بر اساس فهرست رفتاری کودک (BCLC) و فرم گزارش معلم (TRF) با علائم اختلال نافرمانی مقابله ای تشخیص داده شده بودند انتخاب شده، و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. طرح پژوهش از نوع پیش‌ آزمون ــ پس‌ آزمون با گروه کنترل بوده است.

گروه آزمایش به مدت ١٢ جلسه ۴۵ دقیقه‌ ای دو مرتبه در هفته، تحت قصه درمانی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که قصه درمانی موجب کاهش علائم اختلال نافرمانی مقابله ای و بی‌اعتنایی در کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای می‌ شود و قابلیت کاربرد قصه درمانی را در درمان مشکلات رفتاری کودکان نشان داد.

حکایت و قصه در فرآیند درمان عرصه‌ ای را فراهم می‌ آورد که مراجع می‌ تواند قصه‌ی زندگی خودش را به آن فرا افکند و به مضمون قصه، معنای واقعی ببخشد. قدرتمندترین مکانیزمی که در اینجا عمل می‌ کند، شاید همانندسازی باشد. به این معنی که مراجع خودش را در جایگاه و نقش شخصیت اصلی قصه، قرار داده و سعی می‌ کند که آنچه شخصیت داستان انجام داده یا از انجام آن سر باز زده را تقلید کند. چنانچه قصه سربسته بوده و به‌اندازه‌ ی مناسب مبهم باقی بماند، ممکن است مراجع فرافکنی نموده و برای یافتن راه‌ حلی برای تعارض خاصی که در قصه نقل‌ شده است تلاش کند.


مقاله مرتبط : قصه درمانی برای کاهش ناخن جویدن

مقاله مرتبط : قصه درمانی برای ترس از تاریکی

مقاله مرتبط : درمان ترس کودک با یک قصه


قصه درمانی در اختلال نافرمانی مقابله ای

تاثیر قصه در درمان

شاید مهم‌ ترین نقشی که قصه یا اسطوره در درمان ایفا می‌کند، همگانی و جهانی جلوه دادن مشکلاتی است که مراجع با آن‌ ها دست و پنجه نرم می‌کند؛ بنابراین مراجع احساس نمی‌کند که تنها است و مشکلش خاص، منحصر به فرد و غیرقابل حل است.

این همان پدیده‌ ای است که در فرایند گروه‌ درمانی به خوبی شناخته شده و یکی از مزیت‌ های گروه درمانی محسوب می‌شود؛ چرا که همگانی دیدن مشکل و شریک شدن تجارب فردی، همواره یکی از عوامل درمانی بسیار مؤثر گزارش شده است. حکایت یا قصه، در وهله‌ ی اول به مراجع می‌گوید که او تنها نیست که این‌ گونه مشکلات را تجربه کرده است و چنین احساسی دارد، بلکه دیگران هم قبل از او چنین مشکلاتی داشته‌ اند.

فهم این نکته اغلب درد و ناراحتی را به‌ طور معناداری کاهش داده و به فرد کمک می‌ کند تا همانند دیگران، برای یافتن راه‌ حلی برای مشکل خود تلاش نماید…

چهار قلمروی وجود انسان، تحت تاثیر قصه

قصه چهار قلمرو از وجود انسان را تحت تأثیر قرار می‌ دهد:

    • قلمرو شناختی
    • قلمرو عاطفی
    • قلمرو بین فردی
    • قلمرو شخصی

ما به قصه، استعاره و تمثیل نیاز داریم تا چیزی را که قابل دیدن یا لمس کردن نیست، خوب درک کنیم، در غیر این صورت آن را فراموش می‌ کنیم.

براساس نظریه‌ی شناختی ــ رفتاری، پردازش‌ های شناختی نقش بسیار مهمی در راه‌ اندازی، نگه‌ داری و مدیریت احساسات و هیجانات (مثل افسردگی، خشم، پرخاشگری و عصبانیت) در افراد ایفا می‌ کنند؛ بنابراین قصه‌ ها می‌ توانند به شنونده نگرش و نظام باورهای جدیدی ارائه کند و به‌ واسطه‌ ی همین ویژگی، تمثیل و قصه جایگاه ممتازی در شناخت درمانی دارند.

قصه، جان مایه تخیل فعال است و مجموعه‌ ای از حواس کودک را به کار می‌ گیرد. در قصه درمانی یک درمانگر آگاه، هوشمند و خلاق به دلیل آشنایی با ساختار قصه، با دقت علمی بیشتری موضوع را پیگیری می‌ کند و قصه‌ ای مناسب برای نقل برمی‌گزیند و کودکان نیازمند به آرامش را مداوا می‌ نماید…

مرکز روانشناسی اکسیر شهرک غرب