در معنای لفظی، بر پرتاب کردن رو به بیرون یا رو به جلو دلالت دارد و به فرایند یا اسلوبی اشاره دارد که افراد به مدد آن، ایده ها، تصویرها و امیال را بر محیط بیرونیشان تحمیل می کنند. فرافکنی ، یکی از دفاع های روانی است؛ درست مانند پادتن ها که دفاع از بدن را به عهده دارند.
فرافکنی به معنای نسبت دادن غیرارادی رفتار ناهشیارانه خود به دیگران است؛ به طوری که انگار این ویژگی ها، صرفا در دیگری یا دیگران وجود دارد.
ادبیات، فرافکنی چیست؟
در ادبیات غنی ما نیز فرافکنی در این جمله آورده شده است: “کافر همه رابه کیش خود پندارد.”
برای مثال اگر کسی در درون خویش، احساس حقارت و خود کم بینی کند، ممکن است این ویژگی را به دیگران فرافکنی کند و به این نتیجه برسد که دیگران او را تحقیر می کنند و رفتار درستی با او ندارند. یا فردی که نسبت به دیگران بدبین است، ممکن است رفتار و گفتار دیگران را بد تعبیر کند و به این نتیجه گیری نادرست برسد که دیگران قصد صدمه زدن به او را دارند یا در پی این هستند که (اصطلاحا) زیرآب او را بزنند.
– آنچه را که خودمان هستیم، در دیگران میبینیم:
در فرافکنی، ما فقط آنچه را که خودمان هستیم، در دیگران می بینیم. برای مثال اگر خشم را در خود انکار کنید، افراد تند خو را جلب می کنید؛ چون احساس خشم سرکوب شده، سبب می شود تندخویی اطرافیان را ببینید یا نسبت به افراد تندخو، واکنش های بسیار شدیدی از خود نشان دهید؛ چون فکر می کنید شما فرد خشمگینی نیستید و هیچ گونه خشمی در درونتان نیست.
اگر از تکبر کسی می رنجید، شاید به آن دلیل است که تکبر را در وجود خود نمی پذیرید و آن را انکار می کنید. البته بدین معنا نیست که ما نسبت به ویژگی های منفی در خود یا دیگران، بی تفاوت باشیم. طبیعی است که ویژگی های منفی مانند حسد، تکبر، پرخاشگری، رقابت جویی خصمانه و مانند آن، واکنش های منفی در ما بر می انگیزد؛ اما اگر این ویژگی ها در خودمان باشد و از آن بی خبر باشیم، مطمئنا واکنش های منفی ما بسیار شدیدتر از کسانی خواهد بود که نسبت به این ویژگی های منفی وجود خود، آگاهی دارند.
علت استفاده از فرافکنی
فرافکنی یکی از مکانیسم های دفاعی ناخودآگاه، علیه اضطراب محسوب می شود. در این معنی، خواسته ها و انگیزه های غیر قابل پذیرش که با شناخت آن ها در “خود”، ممکن است موجب ناراحتی شود، به دیگران نسبت داده می شود.
با این وسیله دفاعی، فرد می کوشد تا تمایلات نامناسب و ناپسند خویش را به دیگران نسبت دهد و در نتیجه، خود را عاری از هرگونه عیب و نقص بداند و خود را از احساس گناه، برهاند. با این وسیله دفاعی، فرد در مورد دیگران با مقیاس خویش قضاوت می کند. مثلاً فرد خسیس، دیگران را متهم به خسیس بودن می کند. انتقاد و سرزنش مداوم از دیگران و نسبت دادن صفات و خصوصیاتی به افراد دیگر، غالباً ناشی از وجود این کیفیات در فرد نسبت دهنده است.
– دلیل تراشی:
اینگونه فرافکنی، اساساً نوعی دلیل تراشی است. پسری که در حال دعوا و کتک کاری با دیگری است، معمولاً او را برای شروع دعوا مورد سرزنش قرار می دهد. هرچند فرافکنی بسیار متداول بوده و بی شک در کاهش دادن تنش ها در فرد ناراحت و ناکام مؤثر است؛ اما استفاده مداوم از آن برای فرد، خنثی می شود؛ زیرا در درجه نخست، هیچ گونه کمکی به حل مشکل اساسی فرد نمی کند و در درجه دوم، استفاده مداوم از این وسیله دفاعی، ممکن است فرد را در اوهام و تخیلات فرو برده و نهایتا با عدم شناخت مسئله راهکاری اشتباه برای حل آن اتخاذ کند.
از سوی دیگر معمولا رنجش ما از دیگران، به سبب جنبه های حل نشده خودمان است. بنابراین، بیشتر اوقات، مطالبی را که به عنوان قضاوت یا راهنمایی به دیگران می گوییم، در واقع به “خودمان” می گوییم. ما نقطه ضعف های خود را به دیگران نسبت می دهیم و مطالبی را به دیگران می گوییم که در درون خود ماست. هنگامی که درباره دیگران پیش داوری می کنیم، در حقیقت درباره خود پیش داوری کرده ایم.
– تداوم بخشیدن به یک افسانه:
به علاوه در بسیاری از موارد، توصیه هایی که به دیگران می کنیم، نشانه این است که خودمان به آن توصیه ها نیاز داریم و بخشی از درون ما، تشنه این توصیه هاست و آن را می طلبد. خصلت های فرافکنی شده به دیگران، خصلت هایی است که در سایه ما به سر می برند و سایه آن بخشی از روان است که در اعماق خودآگاهی یا بین آگاهی و ناخودآگاهی قرار دارد. تا هنگامی که وجود برخی جنبه ها را در خود انکار می کنید، به این افسانه تداوم می بخشید که سایرین ویژگی هایی دارند که شما ندارید. هنگامی که کسی را تحسین می کنید، این فرصت را پیدا می کنید که یکی از جنبه های خود و او را پیدا کنید.
می گویند روزی حکیمی با ملانصرالدین قراری داشت تا با هم به مناظره بنشینند؛ هنگامی که حکیم به خانه ملا رسید، او را در خانه نیافت و بسیارخشمگین شد. تکه گچی برداشت و بر درخانه ملا نوشت: “نادان ابله.”
ملانصرالدین به خانه آمد و این نوشته را دید و با شتاب به منزل حکیم رفت و به او گفت: “قرارمان را فراموش کرده بودم؛ مرا ببخشید تا به منزل آمدم و اسم شما را بر در منزل دیدم، به یاد قرارمان افتادم.”
فرافکنی مثبت و منفی
علاوه بر فرافکنی های منفی، باید به فرافکنی های مثبت نیز توجه کنیم؛ آن ها نیز یادآور جنبه هایی در ما هستند. اگر شجاعت یک قهرمان را تحسین می کنید، به این دلیل است که میزان شجاعتی را که می توانید در زندگی ابراز کنید، در او می بینید. بیشتر افراد عظمت خود را فرافکنی می کنند و اگر شما عظمتی را مشاهده می کنید، در واقع عظمت خودتان را می بینید.
چشمانتان را ببندید و به این نکته بیندیشید؛ اگر عظمت فرد دیگری را تحسین میکنید، آنچه می بینید عظمت خودتان است و اگر آن را نداشتید، نمی توانستید آن را در دیگری تشخیص دهید. شاید شما به شیوه ای متفاوت این ویژگی را نشان می دهید. بنابراین می توان گفت وقتی به کسی عشق می ورزید، در واقع به دلیل خصلت هایی است که آن فرد دارد و این خصلت ها جایی در تاریک خانه وجود شما پنهان شده اند؛ کافی است چشمانتان را باز کنید و به خود بنگرید.
البته چون نمی توانیم خودمان را بنگریم، به آینه ای نیاز داریم. شما آینه من هستید و دیگران آینه شما. بزرگان دین به ما گفته اند که مومن آینه مومن است. مطمئنا چیزهایی که در خودتان دوست دارید یا ندارید در دیگران می بینید. با شناسایی و در آغوش کشیدن این جنبه های خود، می توانید با خود و دیگران ارتباط بهتری برقرار کنید. به قول دوست عزیزم آقای فرخی در وبلاگ جاودانه ها: “اگر با صداقت بدی هایت را دیدی، بسیاری از دغدغه هایت حل می شوند.” یا آنجایی که می گوید: “اگر انسان ها در گفتن عیوب یکدیگر غرض ورزی نکنند، خیلی زود همه اصلاح می شوند.”
چند تمرین ساده که باید مستمر انجام شوند
اکنون بهتر است چند تمرین ساده، اما مستمر را انجام دهیم:
- اگر متوجه شدید که نسبت به رفتار دیگران واکنش شدیدی از خود نشان می دهید، می توانید از خود بپرسید خوب، درست است که فرد الف رفتارهای نامناسبی دارد؛ ولی چرا من باید تا این اندازه نسبت به او حساسیت نشان دهم و از او متنفر باشم؟! پس حتما اشکالی در من وجود دارد که تا این اندازه حساس هستم و از طرفی، اگر دیگران را افرادی در حال رشد ببینید، به جای نشان دادن واکنش های منفی شدید، با آن ها مدارا خواهید کرد و با خود خواهید گفت رفتارهای نامناسب آن ها از تاریخچه زندگی آن ها بر می خیزد و اگر زندگی فرصت های مناسبی در اختیار آنان قرار دهد، مطمئنا اصلاح خواهند شد.
- به مدت یک هفته خود را زیر نظر بگیریم؛ اگر از کسانی رنجیده ایم، دلایل رنجش و رفتاری که باعث این رنجش شده را یادداشت کنیم. سپس برگذشته خود مرور کنیم؛ آیا تاکنون این رفتارها یا ویژگی های منفی در ما دیده شده است یا خیر؟
- نظر خود را درباره نزدیکان، دوستان، افراد خانواده و همکاران بنویسیم و در صورت امکان، از آن ها نیز نظر خواهی کرده و یا لااقل قبل از قضاوت قطعی، کمی به افشای واقعیت فرصت دهیم تا حقیقت روشن شود.
- برای بهتر شدن زندگی، به دیگران چه توصیه ای می کنیم؟ فهرستی از پندارها، قضاوت ها و توصیه هایی که به دیگران می کنیم، تهیه کنیم. آیا تمام تصورات و قضاوت هایمان نسبت به دیگران صحیح هستند؟ آیا این توصیه ها برای خودمان مناسب نیستند؟ شاید این توصیه ها برای ما نیز مفید باشند. پس کافی است به توصیه هایی که به دیگران می کنیم، ابتدا خود عمل کنیم تا به نتیجه مثبت فرافکنی دست یابیم…
زن برادر من شوهر ش رو مثل خودش کرد بچهاش هم همین طور ، من شاید الان بجای برادر ویا زن برادرم باشم
انگشتش طرف منه الان تقصیرهاش افتاد گردن من منظورم تصویر هست