اختلال سلوک در کودکان
اختلال سلوک نوعی اختلال جدی رفتاری و عاطفی است که می تواند در کودکان و نوجوانان رخ دهد. کودک مبتلا به اختلال سلوک ممکن است الگوی رفتاری مخرب و خشونت آمیز را به نمایش بگذارد و با پیروی از قوانین دچار مشکل شود.
عوامل ایجاد کننده اختلال سلوک
از جمله عواملی که اغلب اوقات با خطر ابتلای کودک به اختلال سلوک مرتبط است، خصوصیات خود کودک، والدین وی و تعامل کودک و والد است. برای مثال محققان دریافتهاند که مشکلات تحصیلی و هوشی عوامل پیشبینیکننده بروز اختلال سلوک هستند. اما بسیاری از کودکان با تواناییهای ضعیف تحصیلی هستند که دست به اعمال ضداجتماعی نمیزنند.
از دیگر جنبههای خطرساز در کودک میتوان به نارساییهای شناختی و زیستی اشاره کرد. در همین راستا بایستی درباره شیوه کودک برای معنا دادن به محیط خود (پردازش شناختی) به عنوان یک عامل دخیل در اختلال سلوک شناخت دقیقتری کسب کنیم.
جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره اختلالات دوران کودکی می توانید اینجا کلیک کنید.
نارسایی شناختی در اختلال سلوک
کودکان پرخاشگر اغلب نقایص شناختی دارند. آنان فاقد مهارتهای حل مسأله هستند و در مقیاسهای توانایی ارائه راه حلهای گوناگون برای مسائل، نمره پایین میگیرند. همچنین به نظر میرسد که کودکان مبتلا به اختلال سلوک نسبت به کودکان غیرمبتلا، بیشتر احتمال دارد برای حل مشکلات بینفردی به راه حلهایی بیندیشند که در نظر دیگران پرخاشگرانه است و کمتر احتمال دارد که به راه حلهای مناسب اجتماعی فکر کنند.
کودکان پرخاشگر هنگامی که به تعاملات اجتماعی فکر میکنند، دستخوش تحریفات شناختی میشوند. این تمایل را در یک سلسله پژوهش اثبات کرد. او به کودکان تصاویر ویدئویی نیم تنه کودکی را نشان داد که در حال انجام کاری با پیامد منفی بود. در تعدادی از نوارها نیت هنرپیشه (کودک پرخاشگر) که باعث پیامد منفی میشد، مبهم بود. سپس از کودکان شرکتکننده در تحقیق خواسته شد رفتار هنرپیشه را توجیه و تبیین کنند. بررسیها نشان داد که پرخاشگرها بیش از کودکان غیرپرخاشگر احتمال داشت که در نوارهای ویدئویی مبهم، نیت هنرپیشه را خصمانه بدانند؛ یعنی هنرپیشه به عمد باعث پیامد منفی شده است! برعکس، غیرپرخاشگرها بیشتر احتمال داشت اعمال مبهم را تصادفی قلمداد کنند.
مقاله مرتبط: اختلالات رفتاری رایج در کودکان
نمونه تحریف شناختی
برای تشریح این تحریف شناختی مثالی میزنیم. فرض کنید دستگاه پخش جیبی جدیدی دارید. در راه مدرسه مدت کوتاهی آن را به دوستتان قرض میدهید. وقتی آن را برمیگرداند، گوشیهایش دیگر خوب کار نمیکند. چه بلایی بر سر آن آمده است؟ درصد زیادتری از کودکان پرخاشگر در مقایسه با کودکان غیرپرخاشگر احتمال دارد بگویند که آسیب به عمد ایجاد شده است؛ مثلاً ممکن است بگویند «این کار را کرد که مرا عصبانی کند» یا «از روی حسادت این کار را کرد». غیرپرخاشگرها بیشتر تمایل دارند خرابی گوشی را به علل دیگری غیر از نیات خصمانه کودک دیگر نسبت دهند و ظاهراً بیشتر تمایل دارند بپذیرند که به هرحال چنین اتفاقهایی رخ میدهد.
به طور خلاصه، یافتههای تحقیق مذکور به این نتیجه رسید که کودکان پرخاشگر نوعی سوگیری اسنادی خصمانه دارند: وقتی موقعیت مبهم است، آنان معمولاً انگیزههای منفی را به سایرین نسبت میدهند. این تحریف ممکن است کودک پرخاشگر را وادار به مقابله به مثل کند و به یک دور باطل منجر شود.
درمانهای خانوادهمحور اختلال سلوک
والدین به دلیل نفوذ و تماس بیشـتر بـا کودکـان مـیتواننـد در اجرای مداخلات رفتاری در محـیط طبیعی زنـدگی کـودک نقـش بسزایی داشته باشـند. بـه همـین دلیـل در دهـههـای اخیـر توجـه روزافزونی به گنجاندن آموزش مدیریت والدین در طرحهای درمانی اختلالات روانشناختی شـده اسـت.
خـانواده شـبکهای از ارتباطات است که در آن والدین و کودکان در فرآیندی دوسـویه بـا هم تعامل دارنـد. در ایـن مجموعـه، طـرفین قادرنـد تـأثیرات بـس شگرفی بر یکدیگر داشته باشند. با تأمل در کیفیت روابط والـدین و کودک و موشکافی در آن میتوان به نقش حساس آنها در ارتباط با کودک پی برد.
در دهههای اخیر روانشناسان تأکید بسیاری بر روابط کودک بـا مراقبانش داشتهاند. آنها واکنشهای متقابل را اساس رشد عـاطفی و شناختی کودک ذکر کردهاند. همانطورکه واکنشهای والد قـدرت اثرگذاری بسیاری بر کودک دارد، رفتارها و خلق و خوی کودک نیز میتواند بر رفتار و عواطف والد نسبت بـه فرزنـدش تـأثیر فـراوان داشته باشد.
مطالعات مختلفی کارآمـدی برنامـههـای آمـوزش والـدین را آزمایش کردهاند. بازبینیهای متعدد نشان میدهد که آموزش والدین بــه طــور کلی تــأثیر مثبتـی بــر والــدین و کــودک دارد. شــماری از نویدبخشترین رویکردها در خصوص درمـان اختلال سلوک نیـز مستلزم مداخله در مورد والدین و اعضای خانواده کودکـان اسـت.
مقاله مرتبط: درباره خانواده درمانی
آموزش مدیریت والد
در پژوهشی دریافت غالبـاً میتـوان از چگـونگی تعامل والد ـ کودک به عنـوان پـیشبینـیکننـده مشـکلات رفتـاری کودکان استفاده کرد. تعاملهایی که معمولاً همراه با خصومت متقابل، بدبینی و مهار بیش از حد خشونت هستند، در بسیاری از آسیبهـای دوران کودکی دخیل هستند.
نتایج پژوهشی نشان داد آموزش مـدیریت بـه والـدین باعث کاهش بیشفعالی، نافرمانی و رفتار پرخاشگرانه کودک دچار اختلال نقص توجه ـ بیشفعالی میشود، همچنین رفتار والـدگری را بهبود و استرس والدین را کاهش میدهد.
آموزش مدیریت والد: آموزش مدیریت والد (PMT) که براساس یادگیری اجتماعی طراحی شده، راهکارهای مؤثر و قابل استفاده در درمان کودکان دچار رفتارهای ناسازگارانه است. در PMT به والدین آموزش داده میشـود کـه چگونـه تعــاملات مثبــت بــا کودکانــشان را افــزایش داده و از تعارضات بکاهند و از روشهای نامناسـب فرزنـدپروری بپرهیزند.
آموزش مدیریت والدین، دربرگیرنده تقویـت مثبت، اعمال نظـم و مقـررات غیـرخـشن، نظـارت و سرپرستی مؤثر و حل مشکلات به صورت مسالمتآمیز است. هدف اینگونه برنامههای آموزشی افزایش رفتارهای مثبت در والدین، کاهش تکنیکهای انضباطی خشن (مانند محروم کردن) و جایگزین کردن تکنیکهای غیرخشن و به کارگیری مهارت حل مسأله است. آگاهی والدین از محورهای اصلی این برنامه درمانی در تنظیم رفتارها و اصلاح سیستم تربیتی و ارتباطیشان (در رابطه با کودکان) اثرگذار است.
برخی از مهمترین محورهای این برنامه درمانی که بایستی با مشارکت و آگاهی والدین انجام گیرد، بدین شرح است:
- کاهش ارتباط با همتایان بزهکار
- کـاهش روشهای نامناسب فرزندپروری
- آمـوزش مهـارتهـای حـل مسأله و آموزش مدیریت والـدین
- مهارتهای خودتنظیمی، مهارتهای کنار آمدن و ابراز وجود
- مهـارتهای کنترل خشم
- نظـارت و نظـاممند
ثبت ديدگاه