طلاق والدین

طلاق والدین و جدایی واقعه‌ای مهم در زندگی کودک است که باعث تغییرات قابل ملاحظه­‌ای در خانواده می‌شود و مسائلی همچون میزان دسترسی کودک به هر یک از والدین، توانایی و قدرت محکم بودن و ارتباط عاطفی مثبت به هر یک از والدین را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

طلاق به ازدواج پایان می­‌دهد و می­‌تواند روابط والدین با فرزندان و همچنین روابط والدین با یکدیگر را تغییر دهد. مسائل اساسی در طلاق مربوط به تقسیم اموال زوجین، حمایت کودک و والدین، حضانت قانونی، سکونت و دیدن کودکان کم‌سن و سال است. هزینه تحصیلات آینده کودکانی که هنوز به سن بلوغ نرسیده و وابسته به والدین خود هستند نیز اهمیت زیادی دارد.

طلاق والدین و فرزندان

طلاق والدین بر فرزندان بسیار موثر است. فرزندان طلاق فشارهای شدیدی را احساس و تحمل می­‌کنند و این در حالی است که فاقد مهارت­‌هایی هستند که شما برای پذیرفتن این فشارها و استفاده از فرصت‌­های موجود برای کاستن از این فشارها به آنها تکیه می‌کنید. پیش‌بینی واکنش فرزندتان نسبت به طلاق والدین غیرممکن است و حتی پس از مشاهده واکنش، همیشه نمی‌توانید معنی واکنش او را درک کنید. درک تجربه فرزندتان از طلاق به شما کمک می­‌کند تا مشکلات را از ابتدا تشخیص دهید و با آنها روبرو شوید.

ممکن است فرزند شما نتواند به طور کامل احساس خود را به زبان بیاورد. می‌توانید با گفتن: «می­‌دانی، بعضی از بچه­‌ها ناراحت هستند چون فکر می­‌کنند آنها باعث جدایی پدر و مادرشان شده­‌اند. می­‌خواهم بدانی که تو هیچ کاری نکردی که موجب طلاق ما بشود.» به او اطمینان خاطر بدهید.

اجازه دوست داشتن هر دو والد را به کودک بدهید. نسبت به پیام­‌های ظریف و غیرکلامی­‌تان که ممکن است فرزندتان را دچار قید و بند عاطفی­ کند، هشیار باشید. اگر هنگامی که با همسر سابق­تان تماس می­‌گیرد، با رفتارتان نشان دهید که نسبت به او بی­‌اعتنا یا غمگین شده‌اید، در نتیجه پس از مدت کوتاهی فرزندتان تلفن زدن و دیدار والد دیگر را متوقف می‌کند و هر وقت والد دیگر (پدر یا مادر) تماس تلفن می­‌گیرد نیز صحبت نمی­‌کند.


مقاله مرتبط: مشکلات و مسائل فرزندان طلاق

مقاله مرتبط: عواقب طلاق برای فرزندان

مقاله مرتبط: کودکان و طلاق


اگر کودک با شما (مادر) زندگی می­‌کند، او را تشویق کنید که با پدر تماس بگیرد. والدی هم که با فرزندش زندگی نمی­‌کند، می­‌تواند این پیام را تقویت کند و به فرزندش بگوید که از صحبت کردن با او خیلی خوشحال است. به کودک بگوید هر وقت که بخواهد می‌­تواند به او زنگ بزند و اگر همان موقع نتواند با او صحبت کند، حتماً در اولین فرصت با او تماس می­‌گیرد.

برای القای پیام‌­های درست، فقط نباید به کلمات­ توجه کنید، بلکه هر بار هم که با فرزندتان درباره همسر سابق­تان یا طلاق صحبت می‌کنید، باید به لحن صدا، رفتار و پیامی که حرکات بدن منتقل می­‌سازد نیز توجه داشته باشید. در ضمن نظارت بر کلامتان را فقط به زمان­‌هایی محدود نسازید که با فرزندتان رو در رو صحبت می­‌کنید. کودکان به گفتگوهای بزرگ­‌ترها نیز توجه دارند و خیلی از گفته­‌های­شان را به ذهن می‌سپارند. بکوشید نگاه­تان به همسر سابق­تان مثبت و ثابت باشد. اگرچه شاید مجبور باشید جلوی خشم­تان و با زحمت زیاد جلوی زبان­تان را بگیرید.

حتی اگر والد دیگر فرزندتان تاکنون کمتر از کارهای او مطلع بوده است، اکنون فرزندتان به ارتباطی باثبات و مداوم با همسر سابق­تان نیاز دارد. اگر او نمی‌تواند یا نمی­‌خواهد با فرزندش صمیمی‌تر شود، حتماً برنامه‌ای ترتیب دهید که فرزندتان با افراد مقتدر و بامحبت مانند دایی، پدربزرگ، عمو، خاله، عمه، مادربزرگ و… معاشرت کند. این افراد ناظر رفتارهای فرزندتان باشند و نقش پدر یا مادر را برای او ایفا کنند.

در ضمن باید با تعیین حدود و به‌کارگیری انضباط مناسب نسبت به رفتار غیرقابل قبول او واکنش نشان دهید. به یاد داشته باشید که به احتمال زیاد فرزندتان واقعاً از دست شما یا والد دیگرش خشمگین است زیرا در تصور او و شاید در حقیقت شما عامل طلاق بوده‌اید. مکان امنی را برای فرزندتان فراهم آورید تا او بتواند باصراحت خشمی را که نسبت به شما احساس می­‌کند، ابراز نماید. کلماتی را که برای ابراز خشم لازم است، به فرزندتان یاد بدهید. به او کمک کنید تا عبارات خشمگین بسازد. مانند: «من از این عصبانی هستم که…»

اگر فرزند شما خردسال است، «کلاه عصبانی» یا لباس «عصبانی» برای او تهیه کنید تا هر وقت احساس خشم می­‌کند، بپوشد تا نشان دهد که به گفتگو نیاز دارد. اگر فرزندتان بزرگ­‌تر است، کلمه رمز یا علامت رمزی را به عنوان نشانه خشم و اعلام نیاز او به گفتگو تعیین کنید. جملات بدون بار عاطفی را به کار ببرید. مثل «به نظر می­‌رسد که کمی از من رنجیده‌ای چون…» بسیار آرام و آگاهانه سخن بگویید و فرزندتان را نیز به همین کار تشویق کنید. همدردی کنید. به فرزندتان بگویید که اگر جای او بودید، شما هم احساس خشم و رنجش می­‌کردید. این برخورد، احساسات فرزندتان را موجه می­‌کند و او را متوجه می­‌سازد که شما، او و احساساتش را درک می­‌کنید. این دعوت بسیاری خوبی برای گفتگوی بیشتر است.

تاثیرات منفی طلاق والدین

اجازه ندهید که کودک­تان از رفتارهای غیرقابل قبول مانند کتک زدن، ناسزا گفتن، گاز گرفتن، پرتاب اشیاء و فریاد کشیدن برای ابراز خشم خود استفاده کند. در این موارد با قاطعیت به او بگویید که رفتارش را تحمل نخواهید کرد. اگر این رفتار را ادامه دهد یا تکرار کند، چه پیامدهایی در انتظارش خواهد بود (به عنوان نمونه محروم کردن، اتاق سکوت یا از دست دادن امتیاز). اگر تکرار کرد، پیامدها را با رعایت نکات زیر اجرا کنید.

۱- راه برقراری ارتباط با فرزندتان را باز می گذارید و به او نشان می­دهید که همواره در کنار او هستید و خشم او نسبت به شما، موجب دوری شما از او نمی­شود.

۲- اگر فرزندتان خشمش را به شما نشان دهد، کم­تر نیاز دارد که آن را متوجه دیگران کند.

۳- گوش دادن به فرزندتان فرصت بسیار ارزشمندی برای شما است تا درباره واقعیت‌ها و تغییرات زندگی خانوادگی­‌تان با او گفت­گو کنید.

برای کاهش احساسات منفی در فرزندتان، توجه کنید که تماس و ارتباط او با همسر سابق­تان مرتب و زیاد باشد. بی­شتر کودکان کودکستانی از مکالمات تلفنی لذت می‌برند، حتی اگر یک دقیقه طول بکشد. بنابراین، در صورت امکان سعی کنید فرزندتان هر روز با والدی که در کنارش زندگی نمی‌کند، تماس تلفنی بگیرد. نوجوانان به اندازه کودکان نسبت به این کار اشتیاق نشان نمی­‌دهند. آنها می­‌خواهند واقعاً مستقل شوند. والدی که با او زندگی نمی­‌کند، می­‌تواند از طریق پیامک، ایمیل، نامه و… برای او پیام بفرستد.

هرگز در حضور فرزند از همسر سابق­تان انتقاد نکنید. دقت کنید که کلمات شما با نشانه­‌های غیرکلامی­‌تان هماهنگ باشد. هنگامی که نارضایتی یا خشم خود را از همسر سابق­تان نشان می‌­دهید، به فرزندتان این احساس را القا می‌کنید که او را طرد کرده­‌اید. به ویژه اگر والد همجنس آنها مورد سرزنش یا تمسخر قرار گیرد. ممکن است لازم باشد مرتب مراقب رفتارتان باشید ولی با این کار عزت نفس فرزندتان را تقویت می‌کنید، سرگشتگی او را در رابطه با طلاق والدین کاهش می‌دهید و وقتی بزرگ‌تر می‌شود، از نگاه منفی شما به همسر سابقتان سوءاستفاده نخواهد کرد.

رعایت نکات مطرح شده به حفظ سلامت روانی فرزندان طلاق کمک شایانی می‌کند. طلاق والدین به تنهایی فشار روانی و استرس زیادی به کودک وارد می‌کند. در چنین شرایطی اگر والدین نیز با ناآگاهی و عدم دلسوزی نسبت به فرزندان رفتارهایی انجام دهند که آرامش روانی کودک را به خطر اندازد و وی را دچار تعارض و آشفتگی عاطفی کنند، بیشترین لطمه به فرزندان وارد می‌شود. در این صورت کودکان با قرار گرفتن در چنین فضایی امکان آسیب‌پذیری زیادی در برابر انواع انحرافات و اختلالات روانشناختی دارند.

مرکز روانشناسی اکسیر شهرک غرب