نقد روانشناسی فیلم سینمایی ۱۳ در مرکز روانشناسی اکسیر
فیلم سینمایی ۱۳ به کارگردانی هومن سیدی ساخته سال ۱۳۹۲ است. سیزده دومین فیلم بلند هومن سیدی به حساب می آید. بمانی پسر ۱۳ ساله ای است در سن رشد، که پدر و مادرش در آستانه جدا شدن هستند. مادر خانه را ترک می کند و پدر غرق در کار است. بمانی به دلیل تنهایی و عقده هایی که برایش به وجود آمده به جوان های بزرگ تر از خودش پناه می برد و این باعث تغییر و تحولی در وی می شود که هویت واقعی و اصلی او را تغییر می دهد.
در ادامه فیلم سینمایی ۱۳ می بینیم که …
درست وقتی که این پسر باید به ثبات شخصیتی برسد با افرادی بُر می خورد و با آنها وارد ماجراهایی می شود که باعث بروز اتفاقاتی در زندگی اش می شود. او در سنی که تمام زندگی اش در یک تار مو خلاصه شده، از دو معشوقه خود رانده می شود و در قرعه کشی با برادران ناتنی اش، مردگان نصیبش می شوند و عشق مادرانه نصیب دیگران.
هدف از ساخت فیلم سینمایی ۱۳
هدف از ساخت فیلم سینمایی ۱۳ ، مدنظر قرار دادن مسائل تربیتی و تاثیر درگیری های والدین بر روی فرزندان بوده است. «سیزده» در ارتباط با نوجوان ها و خانواده است. تمرکز فیلم روی یک پسر ۱۳ ساله است که در سن رشد قرار دارد و نام فیلم نیز از سن او گرفته شده است. اختلافاتی که پدر و مادر این نوجوان با یکدیگر دارند او را به بیرون از خانه می کشاند. ورود او به دنیایی که نمی شناسد باعث بروز اتفاق هایی می شود که خودش و خانواده اش را درگیر می کند. حضور این نوجوان در اجتماع باعث می شود که به زندگی جوانان نیز در یک کلان شهر نگاه تازه ای داشته باشیم.
تحلیل فیلم سینمایی ۱۳
همه مسئله فیلم را می توان خلاصه شده در رشد غرایز انسانی در شخصیت بمانی دانست که آن هم به گویاترین شکل ممکن در همان پلانی مشهود است که در یک آسانسور بمانی در وسط قاب، ویشکا آسایش در سمت چپ او و پدرش در سمت راست قرار دارد. این پلان می گوید که همه مسئلهی فیلم، رشد غریزه جنسی از یک سو و رشد غریزه خشونت از سوی دیگر را در بمانی مدنظر دارد.
اما طرح این موضوع، بحث در رابطه با برداشت های متفاوت از پیرنگ اصلی قصه فیلم را در پی داشت که تاثیر رفتار والدین بر چالش های دوران بلوغ پسران را مورد توجه قرار داده است. مسئله بیش از آن که متوجه انتقال پیام اخلاقی در فیلم باشد، متوجه آن است که نوعی رویکرد انسان شناسانه در فیلم مطرح می شود که می خواهد انسان را از بعد دو غریزه سکس و خشونت تعریف کند و همین پیرنگ اصلی را شکل می دهد. این درحالی است که در رویکرد تربیت بومی ما، توجه به بعد روحی انسان، از اصالت بیشتری برخوردار است.
بزرگترین مکانیسم فیلم سینمایی ۱۳ سرکوب است
پررنگ ترین و اساسی ترین مکانیسمی که در این فیلم به چشم می خورد سرکوب است. درسراسر فیلم ما کمتر شاهد صحبت کردن و اعتراض بمانی هستیم و او به جای ابراز خشمش سکوت سنگینی را پیش می گیرد .در واقع در این فیلم احساسات درونی نوجوان به جای کلام ازطریق نمادها به تصویرکشیده شده به طوری که دریکی ازصحنه های فیلم زمانی که بمانی مورد سرزنش پدر قرار می گیرد او تمام خشم ونفرتی را که نسبت به او دارد به یک درخت جا به جا می کند که در تفسیر نقاشی های کودکان از دیدگاه روانشنانسی درخت نماد پدر است که در این فیلم به زیبایی به تصویرکشیده شده.
کلام آخر که در مورد فیلم سینمایی ۱۳ می توان گفت :
نیازهای ارضا نشده بمانی برای برآورده شدن به بیرون کشیده می شود و وقتی آن زن خیابانی را حامی خود می یابد به او علاقمند می شود وهنگامی که از او ناامید می شود تمام خشم سرکوب شده خودرا به آن زن منتقل می کند زمانی که نقطه ضعف زن را یک مواد فروش می یابد آن زمان او را به مواد فروش لو می دهد و به این ترتیب شاهد یک قتل و در واقع وارد ماجرای یک قتل می شود و زمینه آسیب پذیری او گسترش می یابد.
دریافت وقت مشاوره فردی
من تقریبا نه بار این فیلمو دیدم یجوری انگار دارم بچگیمو مرور میکنم
هر ساعت یه محدودیت یه شکست تحقیر و یه مسیر طولانی که جلوته معلومم نیست که به خاسته هات میرسی یا نه
وحشتی که همیشه همراته
شما شخصیت دختر خیابانی رو کلا نادیده گرفتید سیه نظرم اون دختر همون بزرگ شده بمانی هست