فرزندان طلاق
فرزندان طلاق چه مشکلاتی را تحمل میکنند؟ خانواده اولین هسته اجتماع و اساسیترین بنیان جامعه است که نقش مهمی در بهداشت روانی فرزندان و اعضای جامعه دارد. با این وجود امروزه خانوادهها در هر جامعهای دچار آسیبهای متعددی میشوند که یکی از آنها طلاق است.
طلاق والدین یکی از عمدهترین رویدادهای استرسزایی است که کودکان و نوجوانان با آن مواجه میشوند و اثرات کوتاهمدت و بلندمدت اقتصادی، اجتماعی، عاطفی و هیجانی در بزرگسالان و کودکان بر جای میگذارد. در این میان، فرزندان طلاق به خاطر سن پایینتر و مهارتهای ناکارآمد، بیشترین آسیب را متحمل میشوند.
مشکلات فرزندان طلاق
تزلزل پایههای خانواده باعث به وجود آمدن پیامدهای مخرب میشود که فرزندان طلاق به عنوان اولین قربانیان ایـن پیامدها دچار آسیبهای روانشناختی بسیار میشوند. فرزندان طلاق برحسب سن و طول مدت تـنش قبل از طلاق و اثرات محرومیت از والد جدا شده و سایر عوامل مرتبط بـا ایـن محـور، دارای خصوصیات ویژه روانشناختی میشوند. مشکلات افت تحصیلی، رفتاری، عزت نفـس پایین و روابط بینفردی، صرف نظر از عامل جنس و سن، در بین فرزندان طـلاق بیشـتر از بچههای غیرطلاق گـزارش شـده اسـت.
طلاق والدین مجموعه وسیعی از تغییرات و سازماندهیهای مجدد را در خانواده ایجاد میکند که در طول زمان بر سازگاری کودک تأثیر میگذارد. این تغییرات شامل تغییر محل سکونت، روابط خانوادگی و استانداردهای زندگی میشود که نه تنها سازگاری زوجین بلکه تعادل روانی فرزندان و اطرافیان را نیز به خطر میاندازد. یکی از اصلیترین قربانیان این تصمیم والدین کودکان هستند. طلاق همچنین در بسیاری از موارد مشکل اقتصادی، اجتماعی و روانی به همراه دارد. چنین تغییراتی باعث می شود که کودکان احساس خشم، گناه، ناراحتی، ترس و مشکلات انطباقی را تجربه کنند.
مقاله مرتبط: کودکان و طلاق
مشکلات رفتاری
تحقیقات نشان داده است که بین مشکلات زناشویی والدین و مشکلات رفتاری کودکان رابطه قوی وجود دارد. عواملی که غالباً رشد کـودک را به دنبال طلاق کاهش میدهند، شامل افسردگی، مشـکلات رفتاری و پیشـرفت تحصـیلی است. همچنین استرس و پرخاشگری در فرزندان طلاق نیز بیشتر است. مطالعات نشان دادهاند که کودکان طلاق مشکلات درونیسازی و برونیسازی شده بیشتری نسبت به سایر کودکان دارند. اختلالهای برونیسازی شده شامل اختلال کاستی توجه ـ بیشفعالی، اختلال سلوک و اختلال نافرمانی مقابلهای هستند. اختلالهای درونیسازی شده نیز شامل سکوت زیاد، اضطراب، افسردگی، بازداری، ناامیدی، انزوای اجتماعی و شکایات جسمانی هستند.
والـدین نقـش حیـاتی در زنـدگی کودکانشان بازی میکنند و به عنوان اولین و مهمتـرین الگـوی نقـش عمـل مـیکننـد. کودکان از همان سنین اولیه رفتار والدینشان را مشاهده میکنند.
درگیر احساسات
چنـدین مطالعه بینالمللی گزارش کردهانـد کـه اسـتعداد و پیشـرفت آموزشـی فرزندان طـلاق در مقایسه با کودکان خانوادههای سالم پایین است. عاطفه رایجـی کـه ممکـن است کودکان به دنبال طلاق تجربه کنند، احساس «گیر افتادن» بین والدین است. احساس گیـر افتـادن بـه توصیف کودک از احساساتی اشاره میکند که توسط اعضای دیگر خانواده به خصوص توسـط والد متولی و والد غیرمتولی به مسیرهای متضادی کشیده میشود.
احساس گناه
کودک به شدت نسبت به انتقاد، طرد و تنبیه شدن حساس است. او به گونهای رفتار میکند که گویی محور تمام کاینات است و همه چیز به او تعلق دارد. در نتیجه چنین خودمحوری است که او واقعاً باور دارد که نیرو یا علت بسیاری از رویدادهای دنیا است. بنابراین معتقد است که به دلیل کار، فکر، احساسات یا حرف او، شما طلاق گرفتهاید. او احساس گناه میکند. در نتیجه عزت نفسش کاهش مییابد. ممکن است بدون هیچ علت معقولی بارها و بارها عذرخواهی کند یا بچه «خیلی خوبی» بشود و کارهای خیلی خوبی انجام دهد. مثلاً بخواهد خانه را تمیز کند. آماده باشید که بارها و بارها به فرزندتان بفهمانید که جدایی شما تقصیر او نیست.
انکار
کودک در مراحل اول طلاق نمیتواند باور کند که چنین اتفاقی برای او افتاده است و از مکانیزم «انکار» استفاده میکند. ممکن است به خود بگوید: «بابا به زودی به خانه بازمیگردد.» یا از آن متداولتر «مامان و بابا با هم ازدواج خواهند کرد». یا «اگر من واقعاً خوب باشم، مامان و بابا با هم آشتی خواهند کرد.» مکانیزم «انکار» دفاعی در برابر درد از دست دادن است. در این موارد به او نشان دهید که احساسش را درک میکنید. با او همدردی کنید.
ممکن است فرزندتان از یک یا هر دوی شما خشمگین شود اما از ابراز صریح و بیپرده این خشم به شدت بترسد. در این موارد اغلب خشم خود را متوجه چیز دیگری میکند و با همبازیها یا افراد دیگر بدرفتاری میکند. نباید از اینکه خشم و ستیزهجویی فرزندتان بر افرادی مانند خواهر و برادر ناتنی یا فرد مورد علاقه شما متمرکز میشود، متعجب شوید.
در حضور فرزندتان برخورد مثبت و آرامی از خود بروز دهید. کودکان به شادی و قدرت پدر و مادرشان بسیار متکی هستند و از آنها الهام میگیرند. کودکان و همین طور فرزندان طلاق به محیطی امن، آرام و اغلب مثبت نیاز دارند. هیچ کس نمیتواند بیشتر از شما در ایجاد چنین فضایی مؤثر باشد.
ثبت ديدگاه