صحبت با کودکان درباره مرگ
یکی از سختترین کارها برای پدر و مادران صحبت با کودکان درباره مرگ است. برای بسیاری از بزرگسالان صحبت و فکر درباره مرگ ناراحت کننده است؛ و این ناراحتی وقتی که با کودکشان بخواهند در این باره صحبت کنند بیشتر میشود. آنها میخواهند کودکشان را از درد و رنج حفاظت کنند. با این حال، مرگ بخشی از زندگی است که کودکان باید درباره آن بدانند. بسیاری از والدین سعی میکنند خود را متقاعد سازند که کودکان نمیدانند که چه اتفاقی افتاده است زمانی که کسی به شدت بیمار یا رو به مرگ است.
کودکان خیلی چیزها را میشنوند و بیشتر از چیزی که ما فکر میکنیم میدانند. آنها حساس به محیط اطراف خود هستند و میتواند تغییرات در امور روزمره، خلقوخو و نگرش بزرگسالانی که در اطراف آنها هستند را احساس کنند. آنها نمیدانند که مرگ ممکن است دائمی باشد اما آنها میتوانند حس کنند که چیزی بسیار غم انگیز اتفاق افتاده است. اگر مریض در خانه تحت مراقبت باشد، کودک میبیند که دکترها و پرستارها در رفت و آمد هستند و کودک متوجه میشود که موضوعی غیرعادی در حال وقوع است؛ و اگر موضوع برای کودک توضیح داده نشود میتواند برایش بسیار ترسناک و گیجکننده باشد. برخی از والدین فرزندان خود را از خانه دور میکنند. آنچه که کودکان نیاز دارند آسایش و امنیت خانه و تماس نزدیک با خانواده است. دور کردن او از خانه فقط باعث اضطراب و پریشانی وی میشود.
روش صحبت با کودکان درباره مرگ
بهترین راه برای صحبت با کودکان درباره مرگ و کمک به کودکان برای مقابله با مرگ ارائه اطلاعات براساس سطح رشدی وی است. زمانی که به کودکان توضیح مناسب داده نشده است، تخیلاتشان چیزی بدتر از حقیقت را میسازد. چیزی که به کودک سه ساله گفته میشود بسیار متفاوتتر از چیزی است که به ۱۳ ساله گفته میشود. برای کودکان کمتر از ۵ سال، میتوان به آنها گفت بدن فرد از کار میافتد و آنها دیگر نمیتواند نفس بکشد، غذا بخورند، فکر کنند یا حرف بزنند.
به کودکان دبستانی مستقیم تر و راحت تر میتوان اطلاعات داد؛ اما آنها ممکن است خود را بابت مرگ دیگران سرزنش کرده و خود را مقصر بدانند و باید به آنها اطمینان داد که این اتفاق تقصیر آنها نیست.
مقاله مرتبط: پاسخ به سوال کودکان در رابطه با مرگ
نوجوانان معنای کامل مرگ را درک میکنند؛ اما این بدین معنا نیست که بتوانند با تحولات عاطفی بعد از آن کنار بیایند. نوجوانی، به طور کلی، دوران احساسات سرکش و آشفته است. شناخت و ابراز احساسات در پی مرگ برای آنها دشوار خواهد بود. صحبت درباره احساسات برای آنها راحت نخواهد بود. ولی عمل کردن برای آنها راحتتر است به همین دلیل ممکن است بی احتیاطتر و تکانشی تر عمل کنند. برخی از آنها ممکن است از خانواده فاصله گرفته و به دوستان خود تمایل پیدا کنند و برخی دیگر بیشتر به خانواده خود وابسته شده و نگران آنها باشند.
برخی از دستورالعملهای کلی برای صحبت کردن با کودکان در مورد مرگ:
- حقیقت را بگویید، از کلمه مرگ استفاده کنید. به کودک نگویید که خوابیده و یا به سفر رفته است؛ زیرا مشکلات خواب در کودک را به دنبال خواهد داشت.
- با زبان ساده و ملموس و مناسب سن کودک به او اطلاعات دهید.
- صبور باشید، به آنها گوش دهید و آنها را قضاوت نکنید. به سؤالاتشان پاسخ دهید و اشکالی ندارد اگر بگویید “نمیدانم” مکالمه خود را کوتاه کنید و فرصتی برای هضم آنچه به وی گفتهاید در اختیارش قرار دهید.
- به آنها اطمینان دهید که تقصیر آنها نیست.
- به آنها آرامش،عشق دهید و در ناراحتی حامی او باشید.
- به آنها بگویید که افراد به طروق مختلف سوگواری میکنند و تنها یک راه وجود ندارد.
- آنها را آماده کرده و به آنها آموزش دهید که چه کاری باید انجام دهند و چه انتظاری از آنها میرود.
- در سن مناسب اجازه دهید که کودکان را وارد تصمیمگیریها کرده و اجازه دهید برخی امور را آنها برنامهریزی کنند.
- اشکالی ندارد اگر اجازه دهید کودک گریه شما را ببیند. با این کار به آنها اجازه گریه کردن را میدهید.
- با خواندن کتاب درباره مرگ به کودکان برای درک بهتر و پیشبرد گفتگو درباره این موضوع کمک خواهید کرد.
ثبت ديدگاه