راه های مقابله با افراد خودخواه
افراد خودخواه به هر دستاویزی متوسل میشوند تا تصویری که از خودشان در ذهن دارند (خودانگاره)، خراب نشود. این افراد ایدهآلگرا هستند و معمولا دنیای محدودی دارند، دنیایی که از بایدهای خیلی زیادی ساخته شده است. اغلب توصیه میشود مرز مشخصی را در روابط خود با این افراد قائل شوید، چرا که آنها «انرژیخوار» هستند و در صورتی که بلد نباشید چگونه روابطتان را با این افراد مدیریت کنید، انرژی تان را می گیرند.
این در حالی است که اگر ویژگیهای افراد خودخواه را بدانید، مطمئنا بهتر میتوانید درکشان کنید و دلیل رفتارهای نامعقولشان را متوجه شوید. پس در ادامه با ما همراه باشید تا با ویژگیهای شخصیتی این افراد بیشتر آشنا شوید و یاد بگیرید چگونه با آنها رفتار کنید.
تمایلات افراد خودخواه
افراد خودخواه تمایل عجیبی به تحمیل باورهای خود دارند و همهی تلاششان را میکنند تا دیگران را متقاعد کنند که دنیای اعتقادی خودشان برتر است. این افراد اغلب اگر تأییدشان نکنید، از شما بیزار میشوند. دیگران در نظر این افراد به دو دستهی خیلی خوب و خیلی بد تقسیم میشوند. اگر چاپلوسی کنید یا خواستههای شان را برآورده سازید، در دستهی خوبها و در غیر اینصورت در دستهی بدها قرار خواهید گرفت. به عبارت دیگر، آنها این قابلیت را دارند که در یک لحظه دوستتان داشته باشند و در لحظهای دیگر به دشمنتان تبدیل شوند.
افراد خودخواه انتقاد پذیر نیستند
افراد خودخواه تحمل دیدگاههای مخالف را ندارند. این افراد ارزش دیگران را پایین میآورند و آنها را در جایگاه پایینتری نسبت به خودشان میبینند. افراد خودخواه چون اعتماد به نفس ندارند، در عوض سعی میکنند خودشان را با تحقیر کردن دیگران بالا بکشند. این افراد معمولا حاضر نیستند از نقطه نظرات خود کوتاه بیایند و خیلی اوقات روی دیدگاههایی پافشاری میکنند که متأسفانه معتبر و قابل استناد نیستند، چرا که مثلا برای باهوشتر به نظر رسیدن فقط جلد مجلات را میخوانند و نسبت به دانستههای کمعمق خود نیز شدیدا متعصب هستند.
اگر با دیدگاه افراد خودخواه مخالفت کنید، ممکن است شما را سخت به باد انتقاد بگیرند. فراد خودخواه به سختی میتوانند با دیگران همدردی کنند. این افراد اگر هم در مواردی موفق به ابراز همدردی شوند، همدردیشان به دلیل به منفعتی است که نصیبشان خواهد شد.
راه هایی برای مقابله با افراد خودخواه
سعی کنید بفهمید راه انداز رفتار خودخواهانه آنها چیست؟
آگاهی در مورد انگیزه ای که باعث خودخواهی در افراد می شود و شناخت الگوی رفتاری آنها، به شما کمک می کند به رفتار آنها کمتر بها دهید. خودخواهی غریزه ای است که در همه انسان ها وجود دارد. به عنوان مثال، کودکان به طور طبیعی خودخواه هستند، هرچه بزرگ تر می شوند به آنها یاد داده می شود تا احساسات و نیازهای دیگران را درک کنند. افراد سالمند و افراد مبتلا به بیماری نیز خودخواه هستند، زیرا این راهی برای زنده ماندن آنها است. وقتی که شما انگیزه خودخواهی فرد دیگری را کشف کنید، سپس شما می توانید درک کنند که چرا گاهی اوقات این رفتار برای آنها ضروری است.
آشنایی با تصورات غلط در مورد خودخواهی.
تصورات غلطی درباره خودخواهی وجود دارد. به عنوان مثال، طبق گفته بارت، در برخی فرهنگ ها عادی است که باور داشته باشند که داشتن بچه ها یک عمل فداکارانه است، و نداشتن بچه خودخواهانه است. اما برخی افراد به دلایل خودخواهانه ای بچه دار می شوند، مانند یک راه برای دوست داشتن، پیوند نزدیک تر با همسر یا تحقق آرزوی پدر و مادر. به همین دلیل بسیار مهم است که شرایط را با دقت مورد بررسی قرار دهیم و مجددا ارزیابی کنیم که چه چیز خودخواهانه یا فداکارانه است.
تفاوت بین خودخواهی سالم و خودخواهی سمی را یاد بگیرید.
هنگامی که شما به طور مداوم با یک شخص خودخواه سر و کار دارید، اغلب احساس گناه می کنید که چرا خود را در این موقعیت قرار داده اید. به یاد داشته باشید، شما هیچ کاری اشتباه نمی کنید، مراقبت از خود، حقی است که شما دارید. اما افراد خودخواه سمی، می توانند شما را با فکر کردن به شکل دیگر دستکاری می کنند. به همین دلیل ضروری است که عشق به خود را تمرین کنید. همه ما برای حفظ سلامت روان و سلامت خود نیاز به درجه ای از خودخواهی سالم داریم. هنگامی که شما الگوهای سمی خودخواهی را تشخیص می دهید، می توانید آنها را انتخاب کنید و یا آنها را انتخاب نکنید. هر چند وقت یک بار، خواسته ها و نیازهای خود را محقق سازید. شما هم مهم هستید.
محدود کردن مقدار زمانی که با این افراد صرف می کنید و با افراد حامی ارتباط برقرار کنید.
فاصله همیشه کمک می کند. هنگامی که مقدار زمانی که شما با یک فرد خودخواه صرف می کنید محدود می کنید، می توانید آزادی بیشتری را برای مراقبت از شادی خود به دست آورید، به جای آنکه درگیر نیازها و خواسته های شخص دیگر شوید. این روش سهل تری است تا اینکه رابطه خود را با آنها به طور کامل قطع کنید، مخصوصا اگر فرد خودخواه عضوی از خانواده یا همکاری است که به آسانی نمی توانید از او اجتناب کنید. هنگامی که مرزهای سالم را تنظیم می کنید، به آنها یادآوری می کنید که جهان دور آنها نمی چرخد. این امر همچنین فرصتی برای صرف زمان بیشتر با دوستان و اعضای خانواده ای داشته باشید که به شما کمک می کنند تا به رشد و شکوفایی برسید.
مطرح کردن موضوعات مورد علاقه تان در طول مکالمات.
هرچیزی که برایتان جالب است؛ کار با چوب، آشپزی، سیاست،…، در مکالمه با یک فرد خودخواه وارد کنید، بهجای بذل تمام توجهتان به موضوعاتی که او مطرح میکند، درباره موضوعات مورد علاقه خودتان صحبت کنید. برای مثال، اگر او میگوید،” نمیتوانی باورکنی دوست دخترم به من چه گفت!”، اینگونه جواب دهید،” راستی، می دانی بیل گیتس چقدر ثروت دارد؟”. هرچقدر موضوعات تصادفی بیشتری را پیش بکشید و هرچقدر بیربط تر به موضوع مطرح شده توسط او باشد، بهتر است. روی علاقهمندیهای حقیقیتان تمرکز کنید، مهم نیست چه باشد، و ببینید وقتی فهمید به موضوعات خودمحورانه او توجهی ندارید، چگونه سعی میکند از شما فرار کند.
بپذیرید که آنها هیچ توجه و احترامی نسبت به دیگران ندارند.
اولین توصیهای که در رفتار با آنها به شما میکنیم، این است که با خودتان روراست باشید. قبول کنید که فرد خودمحور هرگز نیازهای شما را ترجیح نمیدهد. این دوست یا فردمورد علاقه شما، برای شما ارزش دارد اما بدانید که او توجهی به احساسات و رفاه دیگران ندارد. ممکن است در لحظاتی، سخاوتمند و باگذشت و گیرا بهنظر برسند اما در بیشتر موارد، عدم مهارت یا رغبتشان برای باملاحظه ودلسوز بودن را بروز میدهند. این آگاهی، فهمی روشن از جایگاه شما در این رابطه ارائه میدهد.
ثبت ديدگاه