کمک به کودکان مضطرب
چگونه میتوانیم به کودکان مضطرب کمک کنیم؟ مقابله با اضطراب، مهارتی است که یادگیری آن چندین سال طول میکشد و به همین خاطر کودکان به تنهایی نمیتوانند با اضطراب مقابله کنند.
در این مقاله جملاتی را میخوانید که هرکدامشان میتوانند کودکان مضطرب شما را آرام کنند. وقتی کودک دچار اضطراب میشود، این جملات به او کمک میکند اضطرابش را تشخیص بدهد، بپذیرد و آن را از بین ببرد.
مقاله مرتبط: این جملات را به کودک مضطرب نگویید
جملاتی برای کمک به کودکان مضطرب
۱- ” میتونی احساستو بکشی؟”
برخی از کودکان نمیتوانند احساساتشان را با کلمات بیان کنند. اگر از فرزندتان بخواهید اضطرابش را نقاشی کند، راحتتر به احساسش پی میبرید. نقاشی کردن نوعی برونریزی احساس محسوب میشود و حال فرزندتان را هم بهتر میکند.
۲- ” من دوستت دارم؛ مراقبت هستم “
اینکه کسی که کودک دوستش دارد به او بگوید که مراقبتش خواهد بود، قویترین احساس امنیت را در او ایجاد میکند. اضطراب باعث میشود کودک احساس کند جسم و روحش در خطر است. اینکه به او یادآوری کنید که مراقبش هستید و اتفاق بدی برایش نخواهد افتاد، کمک زیادی به مقابله با اضطراب میکند.
۳- ” فرض کن یک بادکنک را باد میکنی؛ یک نفس عمیق بکش و آن را تا ۵ ثانیه بیرون بده “
عمیق نفس کشیدن به کودکان مضطرب کمک شایانی میکند. اگر به یک کودک مضطرب بگویید نفس عمیق بکشد، احتمالاً با این جواب مواجه میشوید: ” نمیتوانم!”. به همین خاطر باید این عمل مؤثر را به یک بازی تبدیل کنید. وانمود کنید یک بادکنک دستتان گرفتهاید و در حین باد کردن آن صداهای بامزه دربیاورید. با این کار کودک را ترغیب میکنید نفس عمیق بکشد و در نتیجه واکنشهای طبیعی بدنش به استرس را خنثی میکنید. اگر این کار را خوب انجام بدهید حتی ممکن است فرزندتان را به خنده بیاندازید!
۴- ” این جمله را تکرار کن: من میتونم “
از کودکتان بخواهید این جمله را ۱۰ بار با تن صدای مختلف تکرار کند. آیا میدانید دوندههای ماراتن از این تکنیک برای حفظ تمرکز در حین مسابقه استفاده میکنند.
۵- ” فکر میکنی چرا اینطور شد؟ “
این جمله برای بچههای بزرگتر جواب میدهد که میتوانند علت احساسشان را بیان کنند.
۶- ” بعدش چی میشه؟ “
اگر فرزندتان بخاطر اتفاق یا رویداد خاصی مضطرب است، به او کمک کنید درباره آن اتفاق و چند روز بعدش فکر کند. اضطراب دید انسان را کوتاه میکند و باعث میشود دید انسان نسبت به آینده ناامیدانه بشود.
۷- ” ما کنارت هستیم “
یکی از ترسهای کودکان مضطرب جدایی است. احساس جدایی میتواند اضطراب را در کودکان تقویت کند. حتی اگر قرار است برای مدتی از فرزندتان دور باشید، به او یادآوری کنید که همیشه به فکرش هستید و او را کنار خودتان احساس میکنید.
۸- ” بیا فریاد بزنیم “
اینکه در فیلمها میبینید جنگجوها قبل از رفتن به میدان فریاد میزنند، دلیل علمی دارد! فریاد زدن باعث ترشح اندورفین میشود و ترس را از بین میبرد. شما هم همین کار را بکنید و از کودکتان بخواهید جملات مثبت را فریاد بزند. میتوانید از جملات مثبت شخصیتهای کارتونی محبوب فرزندتان استفاده کنید.
۹- ” اگر ترس یه هیولا باشد، الآن چه شکلیه؟ “
اگر به اضطراب نوعی شخصیت بدهید، این احساس بیگانه و ناخوشایند را برای کودک قابل لمس میکنید. به محض اینکه کودک این شخصیت را احساس کند و دربارهاش نگران بشود، میتواند بهتر احساساتش را بیان کند.
۱۰- ” نمیتونم برای … صبر کنم “
دنبال یک رویداد مثبت در آینده نزدیک بگردید و هیجانتان برای آن رویداد را به فرزندتان نشان بدهید. این نوع هیجان کاملاً مسری است و میتواند به دفع اضطراب کمک کند.
۱۱- ” نگرانیت رو چند دقیقه کنار بگذار “
با این جمله باز هم از تصویر سازی ذهنی استفاده میکنید. از کودکتان بخواهید اضطراب و نگرانی را چند دقیقه یک گوشه بگذارد و به کار موردعلاقهاش بپردازد. حالا این کار میتواند هر چیز لذت بخشی باشد؛ از گوش دادن به موزیک و بازی کردن تا خوردن خوراکی مورد علاقه. سپس سراغ نگرانی بروید و آن را از همان جایی که گذاشتهاید، بردارید. این تکنیک بیشتر در موقعیتهایی کاربرد دارد که کودک نگران اتفاقی در آینده است.
۱۲- ” این احساس دائمی نیست “
برای فرزندتان توضیح بدهید که اضطراب یک احساس مقطعی است و زیاد دوام نمیآورد. از او بخواهید تا وقتی این احساس از بین میرود، خودش را آرام کند. به او کمک کنید بدنش را در وضعیت راحت قرار بدهد تا ذهنش هم آرام بشود.
مقاله مرتبط: روانشناسی اضطراب کودکان
۱۳- ” هر سؤالی داری بپرس “
اجازه بدهید فرزندتان هرچقدر که میخواهد درباره ترسها و نگرانیهایش سؤال بپرسد. به سؤالهایش پاسخ بدهید تا بتواند عامل ترسش را بهتر بشناسد. همین شناخت کمک زیادی در کاهش اضطراب میکند.
۱۴- ” بیا با هم بشماریم “
این تکنیک حواسپرتی نیاز به هیچ پیشزمینهای ندارد. کافی است به همراه کودک مضطرب شروع به شمردن یکی از اجزای محیط اطراف تان کنید؛ کسانی که لباس رنگی پوشیدهاند، تعداد گلهایی که میبینید یا هر چیز دیگر. این تمرین نیازمند مشاهده و تفکر است که هر دو حواس فرزندتان را از اضطراب پرت میکنند.
۱۵- ” بعد از دو دقیقه به من اطلاع بده “
از کودکتان بخواهید به ساعت نگاه کند و بعد از دو دقیقه شما را باخبر کند. این تکنیک ساده اما قدرتمند این امکان را به کودکان مضطرب میدهد که روی چیز دیگری بهجز منبع ترسش تمرکز کند.
۱۶- چشمات رو ببنند و … را تصور کن “
تجسم و تصویرسازی یکی از قویترین تکنیکها برای مقابله با ترس و اضطراب است. به کودک مضطرب کمک کنید تا یک فضای آرام و شاد را تصور کند. اگر موفق بشوید توجه کودک را جلب کنید، علائم فیزیکی اضطراب خیلی زود از بین خواهند رفت.
۱۷- ” منم بعضی اوقات میترسم “
همدلی نه تنها در موقعیت اضطراب بلکه در سایر موقعیتها هم یکی از بهترین راهحلهاست. اگر میخواهید به فرزندتان یاد بدهید چطور با اضطراب مقابله کند، بهتر است از همدلی شروع کنید و از تجربیات خودتان برایش تعریف کنید.
۱۸- ” چک لیست آرامش بساز “
اضطراب قسمت کارکردهای منطقی مغز را از کار میاندازد. به فرزندتان کمک کنید یک چکلیست آرامش بسازید تا وقتی مضطرب شد از آن استفاده کند. با چند بار تمرین میتوانید نحوه استفاده از این چکلیست را به کودکتان یاد بدهید. برای ساخت چکلیست هم میتوانید از تکنیکهایی که در همین مقاله یاد میگیرید، استفاده کنید.
۱۹- ” بقیه هم مضطرب میشن “
به کودکتان نشان بدهید که همه انسانها ممکن است مضطرب بشوند و بترسند. شما میدانید اضطراب یک مسئله انسانی است اما کودکتان این را نمیدانید. درک این موضوع که اضطراب مثل شادی جهانی و همگانی است، تأثیر زیادی روی واکنش کودک دارد.
۲۰- ” بدترین اتفاق ممکن چیه؟”
بعد از اینکه کودکتان بدترین اتفاق ممکن را گفت، درباره احتمال وقوع آن صحبت کنید. سپس از کودکتان بخواهید بهترین اتفاق ممکن را تصور کند. درنهایت هم درباره محتملترین اتفاق صحبت کنید. هدف این تمرین این است که به کودکتان کمک کنید در حین اضطراب واقعبین باشد.
۲۱- ” نگرانی بعضی وقتا چیز خوبیه “
گفتن این حرف برای کودکان مضطرب کمی عجیب و حتی اشتباه به نظر میرسد؛ اما اگر این جمله را به موقع و درست بکار ببرید به کودکتان نشان میدهید که احساساتش ایرادی ندارد و یک امر طبیعی است.
۲۲- ” الآن تو مغزت چی میگذره؟ “
یکی از کتابهای قصه فرزندتان را بردارید و ابرهایی که بالای سر شخصیتها کشیده شده را به او نشان بدهید. از او بخواهید افکارش را درست به همین شکل بیان کند یا بنویسد. با این کار این فرصت را به کودک مضطرب میدهید که از دید سوم شخص به افکارش نگاه کند.
۲۳- ” بیا دلایل را پیدا کنیم “
یک کاغذ بردارید و دلایل کودک برای حفظ اضطراب و نگرانی را روی آن بنویسید. در یک ستون دیگر هم دلایلتان برای فراموش کردن نگرانی را بنویسید. این تمرین به کودک مضطرب نشان میدهد که نگرانیهایش واقعبینانه هستند یا نه.
۲۴- ” بیا بحث کنیم “
این تمرین برای بچههای بزرگتر بسیار جذابتر است چون تجربه و مهارت کافی برای بحث با والدینشان دارند. یک بحث دو طرفه اما گرم با کودک مضطرب بکنید و بگذارید فرزندتان دلایلش را با شما در میان بگذارید. بعد از این تمرین راحتتر میتوانید تکنیکهای مقابله با اضطراب را انتخاب کنید.
۲۵- ” اولین چیزی که نگرانت میکنه، چیه؟ “
اضطراب میتواند یک تپه را به یک کوه بزرگ تبدیل کند. یکی از بهترین تکنیکها برای مقابله با اضطراب این است که کوه مشکل را به تکههای کوچک تقسیم کنید. با این کار کودک را متوجه میکنید که همه یک ماجرا یا اتفاق باعث نگرانی نیست و عوامل اصلی اضطراب یک یا دوتا هستند.
۲۶- ” اسم همه کسایی که دوست داری رو بنویس “
اضطراب بدترین قاتل عشق است. اگر این جمله را درست بدانید، عشق هم میتواند بدترین قاتل اضطراب باشد! با تهیه یک لیست از همهکسانی که فرزندتان آنها را دوست دارد، میتوانید اضطراب را با عشق و محبت جایگزین کنید (هرچند برای چند لحظه کوتاه).
۲۷- ” یادته وقتی … “
خاطراتی را به یاد فرزندتان بیاورید که در آنها موفق شده بود به ترس یا اضطرابش غلبه کند. این خاطرات اعتمادبهنفس کودک را تقویت میکند و توانایی مقابله با اضطراب را در آنها به وجود میآورد.
۲۸- ” بهت افتخار میکنم “
به فرزندتان نشان بدهید که بدون توجه به نتیجه تلاشهایش، قدر آنها را میدانید. بههیچوجه در برخورد با فرزندتان کمالگرا نباشید. کمالگرایی والدین یکی از ریشههای اصلی استرس و اضطراب کودکان است.
۲۹- ” بیا با هم قدم بزنیم “
ورزش و تمرینهای سبک میتواند علائم اضطراب را برای چند ساعت از بین ببرد. با ورزش کردن انرژی میسوزانید، ماهیچههای کشیدهتان راحت میشوند و ذهنتان باز میشود. اگر نمیتوانید یا کودکتان نمیخواهد قدم بزند، میتوانید تمرینهایی مثل دویدنهای سریع در خانه، پریدن روی تخت یا طنابکشی را امتحان کنید.
۳۰- ” رد شدن احساست رو ببین “
از کودکتان بخواهید ترسهایش را به شکل یک قطار ببیند که از بالای سرش در حال حرکت است. برای چند لحظه این قطار را متوقف کنید و سپس اجازه بدهید عبور کند و از کودکتان دور بشود.
۳۱- ” من یه نفس عمیق میکشم “
این تکنیک را مقابل کودکتان اجرا کنید و از او بخواهید ادای شما را دربیاورد. از کودکتان اجازه بگیرید و او را در آغوش بگیرید تا صدای نفس کشیدنتان را بشنود و حرکت سینهتان را احساس کند.
۳۲- ” چطوری کمکت کنم؟ “
اجازه بدهید فرزندتان شما را راهنمایی کند و به شما بگوید کدام یک از این روشهای آرامشبخش را ترجیح میدهد.
۳۳- ” این حالت رد میشه “
گاهی اوقات کودکان احساس میکنند اضطرابشان هیچوقت تمام نخواهد شد. در اینگونه موارد بهتر است بجای مقابله با اضطراب به کودک یادآوری کنید که این احساس زودگذر است و کمی بعد از بین میرود.
۳۴- ” بادکنک استرس را فشار بدهد “
یک توپ یا بادکنک بخرید و داخلش را با آرد پر کنید. از کودک مضطربتان بخواهید این بادکنک استرس را هرقدر که میخواهد فشار بدهد. این کار احساس تخلیه هیجانی را در فرزندتان ایجاد میکند.
۳۵- ” به دوستت یاد بده نگران نباشه “
یک شخصیت خیالی بسازید و یک موقعیت اضطرابآور برای او ترسیم کنید. از فرزندتان بخواهید به او کمک کند با ترسهایش کنار بیاید.
۳۶- ” می دونم برات سخته “
به فرزندتان بگویید که میدانید شرایط سختی را تجربه میکند. همین تائید ساده احساس بهتری در او ایجاد میکند و به او نشان میدهد که برایش احترام قائلید.
۳۷- ” عروسک را بردار “
از رایحههای آرامشبخش روی عروسک، گردنبند یا سایر اسباببازیهای کودک استفاده کنید و از او بخواهید آنها را در آغوش بکشد. از اسطوخودوس، مریم گلی، بابونه، چوب صندل یا گل یاس استفاده کنید.
۳۸- ” با من دربارهاش حرف بزن “
بدون پیش داوری و قضاوت به حرفهای فرزندتان گوش بدهید و از او بخواهید درباره چیزی که اذیتش میکند، صحبت کند. صحبت کردن درباره مشکلات این فرصت را به کودک میدهد که یکبار دیگر مسئله را بررسی کند و راهحلهای بهتری برای آن پیدا کند.
۳۹- ” تو خیلی شجاعی “
توانایی کودکتان برای غلبه بر مشکلات را تائید کنید و آنها را تشویق کنید خودشان را باور کنند.
۴۰- ” الآن چه چیزی آرامت میکند؟ “
هر موقعیت اضطرابآور ویژگیهای خودش را دارد. هر بار این فرصت را به کودکتان بدهید که درباره تکنیکهای آرامشبخش تصمیم بگیرد و یکی از آنها را انتخاب کند.
۴۱- ” باهم حلش میکنیم “
فرزندتان را با حضور گرم و صمیمیتان آرام کنید و این اطمینان را به او بدهید که کمکش خواهید کرد. با این کار قدرت مقابله با موقعیتهای نگرانکننده را به او میدهید.
۴۲- ” درباره ترست چی میدونی “
وقتی یک کودک با اضطراب مداوم و پایدار مواجه میشود، باید درباره ترسهایش با هم صحبت کنید. بعد از بروز دوباره اضطراب، میتوانید صحبتهای فرزندتان را بهش یادآوری کنید و از همانها برای آرام کردنش استفاده کنید. این کار ترس کودکتان را میریزد و قدرت مقابله را در او افزایش میدهد.
۴۳- ” بیا بریم جایی که دوست داری “
منظورمان از رفتن استفاده از قوه خیال است. این تکنیک را در روزهای عادی با فرزندتان تمرین کنید تا وقتی مضطرب میشود بتواند آن را پیاده کند.
۴۴- ” از من چی میخوای؟ “
از کودک مضطرب بپرسید دقیقاً چه چیزی از شما میخواهد. ممکن است بخواهد تنهایش بگذارید، بغلش کنید یا یکراه حل برایش ارائه کنید.
۴۵- الآن احساست چه رنگیه؟ “
اگر از کسی که در حال تجربه یک دوره اضطراب است، احساسش را بپرسید احتمالاً به جواب نمیرسید؛ اما اگر همین فرد بخواهید یک رنگ به احساسش بدهد، خیلی راحتتر میتوانید او را درک کنید.
۴۶- ” بذار بغلت کنم “
کودکتان را بغل کنید یا او را روی پایتان بنشانید. تماس فیزیکی احساس آرامش و امنیت را به فرزندتان منتقل میکند.
۴۷- ” یادته اون مشکل رو چطوری حل کردی؟ “
موفقیتهای کودک در مقابله با مشکلات گذشته را به او یادآوری کنید تا تواناییهایش را باور کند.
۴۸- ” این دیوار را هل بده “
فعالیتهای بدنی سخت مثل هل دادن یک دیوار، تخلیه احساسی و هیجانی خوبی در پی دارد.
۴۹- ” بیا یه داستان بنویسیم “
همه بچه در ذهنشان درباره آینده و اتفاقاتی که ممکن است برایشان بیفتد، داستان میسازند. همین داستانها میتوانند باعث بروز اضطراب شوند. داستان آنها را بشنوید، آن را بپذیرید و یک پایانبندی متفاوت برایش پیشنهاد کنید.
ثبت ديدگاه