اثر تماشاگری

عبارت «اثر تماشاگری» به این پدیده گفته می‌شود که هر چه تعداد حاضران یک صحنه بیشتر باشد، احتمال کمک آن‌ها به فردی که پریشان و نیازمند کمک است کمتر خواهد شد. هنگامی که شرایطی اضطراری پیش آید، ناظران و شاهدان صحنه، در صورتی که اندک یا تنها باشند، احتمال این که به کمک بشتابند بیشتر است.
بیب لاتن و جان دارلی، طی یک سری مطالعات کلاسیک دریافتند که مدّت زمانی که طول می‌کشد تا فردی به کمک برخیزد و اقدامی بکند به تعداد حاضران در صحنه بستگی دارد. در یک آزمایش، افراد در یکی از سه موقعیت زیر قرار داده شدند: تنها در یک اتاق، به همراه دو شرکت کننده دیگر، یا به همراه دو همدستی که وانمود می‌کردند شرکت کننده عادی هستند و همدیگر را نمی‌شناسند.
پرسشنامه‌ای در اختیار شرکت کنندگان قرار داده می‌شد و از آن‌ها خواسته می‌شد به تکمیل آن بپردازند. به هنگام پر کردن پرسشنامه، دودی در فضای اتاق می‌پیچید. هنگامی که شرکت‌‌کنندگان تنها در اتاق بودند، ۷۵٪ آنان وجود دود را به آزمایش گیرندگان اعلام کردند. امّا هنگامی که شرکت‌کنندگان به همراه دو نفر دیگر در اتاق بودند تنها ۳۸٪ آنان وجود دود را گزارش کردند. و در گروه آخر، دو نفری که همدست بودند با هم راجع به برخاستن دود صحبت می‌کردند و سپس آن را نادیده می‌گرفتند. در این حالت تنها ۱۰٪ از شرکت‌کنندگان اصلی وجود دود را گزارش کردند.

مثالی از اثر تماشاگری

معروف‌ترین مثال اثر تماشاگری در کتاب‌های مقدماتی روان‌شناسی، ماجرای قتل زنی جوان به نام کاترین جنوویز است. در روز جمعه ۱۳ مارچ ۱۹۶۴، کاترین ۲۸ ساله از کار به خانه باز می‌گشت. هنگامی که به ورودی آپارتمانش نزدیک شد، به وسیله مردی با چاقو مورد حمله قرار گرفت.
علیرغم فریادهای کمک‌خواهی کاترین، هیچیک از ده‌ها نفری که در آپارتمان‌های مجاور زندگی می‌کردند و صدای فریادهای او را می‌شنیدند به پلیس تلفن نکردند. حمله در ساعت ۲۰/۳ دقیقه صبح صورت گرفت و نخستین تلفنی که به پلیس شد در ساعت ۵۰/۳ دقیقه بود.

توضیحاتی برای اثر تماشاگری

دو عامل مهم در اثر تماشاگری نقش دارد. نخست، حضور افراد دیگر باعث پخش مسئولیت می‌گردد. چون دیگران هم حضور دارند، افراد برای اقدام کردن، فشاری بر روی خود حس نمی‌کنند زیرا این گونه تصور می‌شود که مسئولیت اقدام کردن، بین تمام ‌آن‌ها مشترک است.
دلیل دوم، نیاز به رفتار صحیح و از نظر اجتماعی قابل قبول است. هنگامی که کسی دیگری اقدامی نمی‌کند افراد معمولاً این را نشانه لازم نبودن یا مناسب نبودن واکنش تلقی می‌کنند. پژوهشگران دیگر دریافتند که اگر شرایط و موقعیت، مبهم و نامشخص باشد احتمال مداخله حاضران کمتر خواهد شد. مثلاً در مورد کاترین، بسیاری از ۳۸ شاهدی که وجود داشتند گفته بودند که فکر می‌کردند «یک مشاجره عشقی» است و تصور نمی‌کردند که واقعاً کسی در حال کشته شدن باشد.

مرکز روانشناسی اکسیر شهرک غرب