من و مشاور – علی ۶ ساله
علی ۶ ساله با مشکل پرخاشگری همراه والدین به کلینیک اکسیر مراجعه کرده است.
شرح حال مراجع از زبان مادر
افسردگی پس از زایمان داشتم و درمان نگرفته بودم و سالها مزمن شده بود.رابطه بین من و پسرم خیلی بد شده بود دیگه تحمل کاراشو نداشتم و گاهی به جایی منو می رسونه که کتکش می زدم همسرم سهل گیره و این منو عصبانی تر می کرد مرتبا باج میداد و به حرفهای علی گوش می داد فرزندم مدتی بود لجبازی های شدیدی با من و همسالان داشت در مهد کودک دوستاش را می زد.همسرم مضطرب بود رابطه زناشویی من تحت تاثیر رفتارهای علی قرار گرفته بود و دایما سر علی با همسرم دعوا داشتم خسته شده بودم و نا امید و همه راهها رو امتحان کردم و جواب نگرفتم.کلی کتاب خوندم و دوره های فرزندپروری رو گذروندم تا اینکه از طریق یکی از همکارانم با کلینیک اکسیر آشنا شدم طی یک جلسه ارزیابی فرزندم رو به ١٠ جلیه بازی درمانی ارجاع دادند که روی رابطه والد و کودک و خشم های کودکم کار شد.طی جلسات روی کنترل خشم،رفتار پرخاشگرانه و لجبازی کار شد.هر جلسه درمانگر تکنیک هایی رو به ما آموزش می داد کم کم با خوب شدن علی شرایط خیلی بهتر شد من آرومتر شدم و رابطه با همیرم خیلی بهتر شد.برای درمان فردی خودم و همسرم به روانشناس بزرگسال ارجاع داده شدیم و خیلی حالم خوب شد.و به مرور زمان مشکلاتم با کودکم رفع شد.
نظر دکتر مونا فلسفی درمانگر علی
مراجع با مشکل پرخاشگری کودکش مراجع کرد.تست cbcl گرفته شد که نتیجه پرخاشگری و اضطراب کودک بود.
رفتارهای مادر و رابطه زناشویی مختل روی رفتارهای کودک تاثیر گذاشته بود.طی جلسات بازی درمانی و فرزندپروری سبک فرزندپروری والدین تغییر داده شد و بازی درمانگر روی خشم های حل نشده کودک از طریق تکنیک های بازی درمانی و تخلیه خشم در میز شن کار کرد و طی ٢ ماه نتایج خوبی حاصل شد.پس از اطمینان از بهبود خلق و کارکرد مراجع، به پیشنهاد درمانگر و با توافق والدین مراجع، ۱ جلسه پیگیری به فاصله تقریبی ۲ ماه پس از آخرین جلسه برای مراجع تعیین گردید.
من و مشاور – مبینا دختری ۷ ساله
از زمان شروع مدرسه با مشکلاتی مواجه شده که در ادامه شرح مبینا را از زبان مادرش بخوانید.
مبینا از ابتدا دختر بسیار محبوب و خواستنی خانواده و فامیل بود و من و پدرش از گل نازکتر بهش نگفته بودیم و با شروع سال تحصیلی مشکلات مبینا شروع شده و من و پدرش به قدری بهم ریختیم که خودم خواب راحت ندارم. مبینا از روزی که معلمش سر کلاس بهش تذکر داده و گفته کاردستی ات خوب نیست و مقوا رو جلوش انداخته و بعد بچه ها بهش خندیدن و از فردای اون روز میخواد بره مدرسه دلشوره داره و میگه نمیخوام برم و دم در مدرسه یک بار و وقتی سر کلاش میره بار دیگه استفراغ میکنه و وقتی بچه ها دیدن که استفراغ کرده ازش دوری کردن و مبینا اضطرابش هر روز بیشتر و بیشتر شده و سر صف نمی ایسته و تا موقعی که معلم بیاد مادر رو مجبور میکنه سر کلاس بشینه.
نظرخانم نفیسه مطلق درمانگر مبینا
در ابتدا با والدین با اهداف ایجاد محدودیت های واقع بینانه در خانه، ایجاد فضای گفتمان در خانه و تلاش واسه تنظیم اضطراب مادر انجام شد. در ادامه با اجرای تکنیک هایی مبینا تونست احساساتشو بیان کنه و به مادر و من بازگو کنه، با معلم مدرسه صحبت شد و موارد لازم گوشزد شد. در جلسات بعدی با تمرین های مایندفولنس اضطراب کودک تنظیم شد و پس از ۶ جلسه حالت تهوع و دل درد و استفراغ قطع شد و با همکاری مادر و ناظم و حساسیت زدایی منظم و ریشه یابی دلیل ترس از پیش بچه ها بودن، کودک توانست که سر صف بایسته و کارکردهای مورد انتظار رو پیدا کرد و در ادامه با ۴ جلسه درمان توانستیم نتایج کسب شده رو تثبیت و الگوی اضطرابی مادر و کودک رو تنظیم کنم.
من و مشاور – سوگل دختری ۴ ساله
که با شکایت جدا نشدن از مادر و ارتباط برقرار نکردن با افراد به کلینیک اکسیر مراجعه کرده است. در ادامه شرح حال ایشان را بخوانید.
شرح حال از زبان مادر:
سوگل تحت هیچ شرایطی از من جدا نمیشود و با هیچ کسی ارتباط برقرار نمیکند. فقط نزد مادرم تنها و بدون حضور من میماند. زمانی که منزل خانواده همسرم میرویم، با هیچ یک از افراد خانواده ارتباط برقرار نمیکند و تمام مدت به من میچسبد و یا گریه میکند. همسرم از این موضوع بسیار ناراحت و ناراضی است و مدام من را مقصر میشمارد و اغلب میگوید که چطور با خانواده خودت صمیمی است ولی با خانواده من نه، پس حتما تو نمیگذاری و نمیخواهی. به همین دلیل رابطه با همسرم هم دچار چالشهای زیادی شده است و از این بابت بسیار خسته و کلافه هستم. سوگل حتی در پارک و مکانهای عمومی هم همین رفتار را دارد. از کنار ما تکان نمیخورد و با هیچ کودکی بازی نمیکند، زمانی که به پارک میرویم هرگز از ما جدا نمیشود و با وسیلهها بازی نمیکند مگر آنکه ما کنار او بایستیم. مشکل دیگری که دارد این است که وقتی مهمان به منزل ما میآید داخل اتاق میرود و هرگز بیرون نمیآید که این رفتار وی سبب خجالت من و پدرش میشود. هرچه بخواهد فورا برایش فراهم میکنم و یا اگر خواستهای داشته باشد حتی اگر علیرغم میل خودم هم باشد اما گوش میدهم، زیرا تصور میکنم هنوز برای نه شنیدن خیلی کوچک است و یابد تمام و کمال در اختیار او باشیم، اگرچه پدرش با این موضوع مخالف است و سر همین موضوع نیز ما مشاجرههای بسیاری داریم. واقعیت خیلی خسته و کلافه شدهام، جدا از خراب شدن رابطه با همسرم، بسیار نگران خودش هستم و همین باعث شد تا تصمیم بگیرم به مرکز مشاوره مراجعه کنم. در اینترنت سرچ کردم و با مرکز اکسیر آشنا شدم. تماس گرفتم و یک وقت ارزیابی برای ما گذاشتند. ارزیاب بعد از مصاحبه کردن با ما و دیدن دخترم، برای انجام دادن یک تست که مربوط به سوگل میشد، ما را به بخش روانسنجی ارجاع دادند. پس از انجام تست و ارزیابی مجدد، تشخیص اضطراب جدایی برای سوگل دادند و به همین دلیل به بازی درمانی ارجاع دادند.
درمانگر سوگل پس از بررسی های لازم ،گفتند علاوه بر اضطراب جدایی، سبک فرزندپروری هم ضعفهایی داره که نیاز هست در جریان درمان حضور فعالانه و همکاری لازم جهت برطرف کردن ضعفهای موجود را داشته باشید. همچنین گفتند علاوه بر سوگل شما هم خیلی مادر مضطرب و کنترلگری هستید، تمایل دارید حتی تمام کارهایی را که سوگل توانایی انجام دادن آنها را دارد، به جای او انجام دهید و تن دادن بیش از حد به خواستههای او سبب شده تا هرگز نخواهد که مستقل باشد و در هر موقعیتی از شما بخواهد که حضور داشته باشید. بنابراین در طی جلسات در کنار بازی درمانی با سوگل، برخی جلسات با من هم صحبت میکردند و حتی جلساتی هم من و هم همسرم حضور داشتیم تا تکنیکهای صحیح فرزندپروری را به ما آموزش دهند. واقعیت خیلی ناامید بودم چون سوگل حتی با درمانگرش هم صحبت نمیکرد و هیچ تمایلی نداشت وارد اتاق بشود و هر جلسه از من میخواست که کنار او بمانم، حدود ۵ الی ۶ جلسه به همین منوال گذشت و هر بار درمانگرش به من میگفتند نگران نباشید و کمی صبور باشید. ایشان با روشهای گوناگون و با استفاده از ابزارهای مختلف او را جذب و اعتمادش را جلب کردند، تا جایی که خود سوگل پیگیر جلساتش بود و هربار شوق رفتن را در او میتوانستم ببینم. این روند سبب شد تا وضعیت سوگل هر روز بهتر از قبل باشد، زمانی که به مکانهای عمومی مانند پارک یا سرزمین عجایب میرفتیم ،دیگر راحت به سمت وسیلهها میرفت و از ما نمیخواست کنارش بمانیم، رابطه هاش با خانواده همسرم که تبدیل به یکی از بزرگترین مشکلات خانوادگی ما شده بود، بهبود یافته بود، تا حدی که بدون حضور من و پدرش حتی برای چند ساعت منزل آنها تنها میماند. هنگامی که مهمان برای ما می آمد، دیگر به اتاق نمیرفت و کنار ما میایستاد و شور و اشتیاق وی برای پیوستن به سایر کودکان را کاملا میتوانستیم مشاهده کنیم تا حدی که زمانی که به وی پیشنهاد مهدکودک رفتن دادم، استقبال کرد. بعد از گذشت ۲۰ جلسه بازی درمانی که هفتهای دو مرتبه شرکت میکرد، علاوه بر سوگل، اضطراب خودم هم کاهش پیدا کرد و با نکاتی که به ما گفتند توانستیم عدم توافقمون در فرزند پروری و ضعف هایی که وجود داشت را نیز رفع کنیم و همین باعث شده بود تا ارتباط با همسرم هم ترمیم شود. در حالی که تمام علائم نگران کننده وی برطرف شده بود، تنها مشکلی که همچنان به چشم میخورد عدم علاقه وی برای صحبت کردن با سایرین بود، به همین دلیل درمانگر او به جهت تقویت مهارتهای اجتماعی پیشنهاد بازیدرمانی گروهی را دادند و سوگل ۵ جلسه بازی درمانی شرکت کرد و مهارتهای وی به مراتب بهتر شدند و دیگر میتوانست ارتباط موثرتری با سایرین و به خصوص همسالان برقرار کند.
نظر خانم فرناز رضایی درمانگر سوگل :
مراجع با شکایت جدا نشدن فرزند از مادر و ارتباط برقرار نکردن با سایر افراد و به وجود آمدن مشکلات خانوادگی به علت رفتارهای مذکور فرزند، به کلینیک اکسیر مراجعه کردند و پس از شرکت در جلسه ارزیابی و انجام تستهای مربوطه، تشخیص اضطراب جدایی و سبک ناکارآمد فرزندپروری را گرفتند و به بازیدرمانگر ارجاع داده شدند.
پس از ۲۰ جلسه بازیدرمانی که هفتهای دو مرتبه برگزار میشد، علائم اضطرابی وی برطرف شد و توانست بدون حضور مادر نزد سایر افراد خانواده بماند و دوری مادر را حتی برای چند ساعت تحمل نماید. همچنین ترس وی برای وارد نشدن به جمع همسالان نیز برطرف شد و اکنون دیگر میتوانست به کودکان بپیوندد. در طی جلسات و در جهت بهبود علائم مراجع صبوری و همکاری والدین بسیار تاثیرگذار بود. در کنار پرداختن به اضطراب ایشان، به اضطراب مادر نیز پرداخته شد و سبکهای فرزندپروری کارآمد نیز به آنها آموزش داده شد. در پایان ۲۰ جلسه، به جهت تقویت کردن مهارتهای اجتماعی مراجع را وارد جلسات گروهدرمانی کردیم و درصدد رفع ضعف موجود برآمدیم و پس از پایان ۵ جلسه گروهدرمانی، وی میتوانست ارتباط موثر برقرار کند و همین موضوع بر اعتماد به نفس وی نیز تاثیر مثبت داشت.
دریافت وقت مشاوره آنلاین
ثبت ديدگاه