مدارک زیادی از درمان های غیر انسانی بیماری های روانی ، در طول تاریخ وجود دارد. قضاوت کردن در مورد مداخلات روانشناختی جدید، بسیار آسان است؛ اما مطالعه در مورد تاریخ و سیر تکاملی درمان بیماری های روانی، می تواند به داشتن چشم انداز وسیع تر متخصصان این حوزه، کمک کننده باشد.
مرکز روانشناسی اکسیر تمام خدمات خود از جمله مشاوره خانواده، مشاوره ازدواج، مشاوره طلاق، مشاوره جنسی و … را به افرادی که تحت پوشش بیمه بانک های طرف قرارداد اکسیر هستند رایگان ارائه می دهد. جهت کسب اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید.
۱۰ روش درمان قدیمی بیماری های روانی
– لوبوتومی: اختلال در مدارهای مغزی
یکی از معدود درمان های روانپزشکی که برنده جایزه نوبل شد، لوبوتومی (جراحی و برداشتن قسمتی از مغز) می باشد؛ که هم اکنون به ندرت مورد استفاده قرار می گیرد. لوبوتومی اولین روش درمانی در روانپزشکی بود، که در جهت کاهش رنج ناشی از اخلال در مدارهای مغزی، که موجب بروز نشانه هایی در افراد می شد، طراحی شد. دیری نپایید که کارشناسان متوجه شدند این روش به اندازه کافی و در توجیه خطرات آن، موثر نمی باشد.
لوبوتومی به وضوح نشان داد که درمان بیماری های روانی، می بایست قبل از اینکه به طور فراگیر مورد استفاده قرار بگیرند، به طور کامل آزمایش شوند. با این حال لوبوتومی موجب شد تا متخصصان حوزه روان، در مورد ارتباط میان سیگنال های عصبی و بیماری روانی، پژوهش هایی را انجام دهند.
– اخلاق درمانی: احترام به بیماران روانی
در قرن ۱۸ میلادی، بعضی بر این باور بودند که بیماری روانی یک موضوع اخلاقی است که می تواند به وسیله مراقبت های انسانی و القای انضباط اخلاقی درمان شود. سازو کارهای این نوع درمان شامل بستری شدن، ایزوله کردن فرد و بحث در مورد باورهای غلط وی بود. علیرغم محدودیت های این نوع درمان و با اینکه در تیمارستان ها انجام می شد، احترامی که در این شیوه به بیماران گذاشته می شد و تلاش های این روش برای درک نیازهای ابتدایی بیماران، تاثیر و تحولی در اروپای غربی داشت.
بخش بزرگی از روانپزشکی مدرن، ریشه در این رویکرد اخلاقی دارد.
گرفتن وقت مشاوره از اکسیر
۷۷۸۸۲۸۱۷
۷۶۷۱۰۶۹۳
– سوراخ کردن جمجمه: حفره هایی در مغز شما
شاید یکی از اولین روش های درمانی برای بیماری های روانی، سوراخ کردن جمجمه باشد که شامل باز کردن یک حفره در جمجمه به وسیله مته، میخ و یا حتی اره می باشد. براساس تخمین ها این نوع درمان مربوط به ۷۰۰۰ سال پیش است. با وجود اینکه هیچ سندی در مورد نحوه انجام این نوع درمان وجود ندارد، کارشناسان حدس می زنند در این روش بخش کوچکی از استخوان جمجمه به منظور کاهش سر درد، غلبه بر بیماری های روانی و یا جلوگیری از تسلط نیروهای شیطانی بر روح فرد، برداشته می شد. امروزه ممکن است عمل سوراخ کردن جمجمه در موارد صدمات و ضربه مغزی انجام شود.
– گرفتن خون (حجامت)، شستشوی معده، پاکسازی: تنظیم مزاج
کلادیوس گلن، طبیب یونان باستان، معتقد بود تقریبا تمام بیماری ها از به هم ریختن مزاج و املاح بدن انسان ناشی می شوند. در سال ۱۶۰۰ میلادی پزشک انگلیسی توماس ویلیس، این رویکرد را به اختلالات روانی تعمیم و چنین استدلال کرد که در ورای اختلالات روانی یک ارتباط بیوشیمی داخلی وجود دارد.
تصور می شد حجامت، پاک سازی و حتی شستشوی معده به درمان بیماریهای روانی و تنظیم مزاجی افراد کمک می کند.
– آیین های مرموز: جن گیری و دعا
به دلیل فهم غلط از شالوده زیستی بیماری های روانی، علائم اختلالات خلقی، اسکیزوفرنی و سایر پریشانی های روانی، در بسیاری از فرهنگ ها، تسلط شیاطین بر روح افراد پنداشته می شدند. در نتیجه آیین های مرموزی چون جن گیری، دعا خوانی و سایر مراسم مذهبی، در بعضی موارد برای کاهش رنج ناشی از اختلالات روانی برای مبتلایان و خانواده هایشان استفاده می شد. ادامه دارد.
– درمان های جسمانی: حمام آب یخ و بستن دست و پا
درمان اخلاقی درمانی شایع در قرن ۱۸ میلادی بود. اما حتی در آن زمان نیز پزشکان به طور کامل بیماری های روانی و جسمانی را از یکدیگر متمایز نساخته بودند. در نتیجه بسیاری از درمان ها، رویکردی کاملا جسمانی نسبت به بهبود بیماری های روانی و علائم آن ها داشتند. این روش ها شامل حمام آب یخ، ایزوله کردن و بستن دست و پا و ایجاد محدودیت های جسمی برای بیماران بود.
– دیوانه خانه ها: قرنطینه کردن بیماران
دیوانه خانه ها اماکنی بودند که افراد دارای اختلالات روانی، در آن ها ظاهرا برای درمان، اما در واقع برای دور بودن از چشم خانواده و جامعه، اسکان داده می شدند.
ازدحام بیش از حد جمعیت در این مراکز، منجر به نگرانی در مورد کیفیت مراقبت از افراد بستری شده و موجب افزایش آگاهی از حقوق مبتلایان به بیماری های روانی گردید. حتی امروزه نیز، بیماران روانی ممکن است دوره های بستری در بیمارستان را تجربه کنند، اما جامعه نظارت بیشتری بر کیفیت مراقبتی که افراد در این مراکز دریافت می کنند، اعمال می کند.
– کمای دیابتی: راه اندازی مجدد مغز
ایجاد بیهوشی به وسیله پایین آوردن قند خون، علی الخصوص در دهه ۱۹۳۰ به عنوان درمانی برای بیماری های روانی مورد توجه قرار گرفت. زیرا اعتقاد بر این بود که تغییرات سطح انسولین، سیستم عصبی مغز را تغییر خواهد داد. این روش درمانی برای دهه ها توسط پزشکانی که قویا اصرار بر نتایج مثبت آن بر روی بیماران داشتند، ادامه یافت.
این نوع بیهوشی برای ۱ تا ۴ ساعت به طول می انجامید و سرانجام این روش درمانی در دهه ۱۹۶۰ از بین رفت.
– درمان با مِترازول: مقدمه ای بر الکتروشوک
با تکامل فهم بیماری های روانی، بسیاری از پزشکان اعتقاد پیدا کردند که تشنج ناشی از وضعیت هایی مانند صرع و بیماری های روانی مانند اسکیزوفرنی هم زمان اتفاق نمی افتند. بنابراین تشنج هایی ساختگی به وسیله داروهای محرکی چون مترازول برای کاهش بیماری های روانی مورد استفاده قرار گرفت. استفاده از مترازول از سال ۱۹۸۲ توسط سازمان غذا و داروی آمریکا ممنوع اعلام شد و کم کم عدم اثربخشی این نوع تشنج ها و نتایج درمانیشان مشخص گردید.
همچنین پژوهشگران بعدها متوجه شدند که حقیقتا صرع و اسکیزوفرنی همزمان اتفاق نمی افتند.
روش های درمانی مرتبط با تشنج نیز بعدها منجر به مطالعه بر روی روش درمانی موثرتری با نام الکتروشوک گردید.
– تب درمانی: یک بیماری عامل درمان بیماری دیگر
یونانیان باستان تصور می کردند که دوره هایی از تب، در بعضی موارد موجب درمان سایر علائم در بیماران می شود. اما این موضوع تا اواخر دهه ۱۸۰۰ که از تب، به عنوان روشی برای درمان بیماری های روانی استفاده شد، عملا کاربردی نداشت.
روانپزشک اتریشی، ژولیوس وگنر، یک بیمار مبتلا به سفلیس را به بیماری مالاریا آلوده کرد و در نتیجه تب، موجب درمان جنون ناشی از سفلیس در فرد شد. پس از آن سایر بیماری ها برای ایجاد تبی مختصر به جهت درمان بیماری های روانی، مورده استفاده قرار می گرفتند.
تصورات غلط درباره بیماری های روانی
افراد اغلب می ترسند از این که به دنبال درمان، برای بیماری های روانی خود باشند؛ زیرا نگران این هستند که دیگران در مورد آن ها، چه فکری می کنند. آیا رئیس من از ارتقای من خودداری خواهد کرد؟ خانواده و دوستانم چه فکری راجع به من خواهند کرد؟ این ها همه پرسش های شایعی است که مردم از آن می ترسند.
جزئیات و تعریف بیماری روانی
در یک نتیجه، به دلیل لکه ننگی که بیماری های روانی دارند، افراد کمک گرفتن از متخصص را به تعویق می اندازند. بیماری روانی، اصطلاحی گسترده، برای توصیف تعداد زیادی از بیماری های روان پزشکی است که توانایی تفکر، احساس و رفتار شخص جهت عملکرد مناسب در تکالیف روزمره زندگی را مختل می نمایند. بسیاری از بیماری های روانی، در اواخر نوجوانی یا اوایل جوانی، یعنی مقارن با زمان ورود به دانشگاه شروع می گردند.
بعضی از مردم، فقط یک دوره واحد، از بیماری روانی را تجربه می کنند؛ در حالی که در عده ای دیگر، ممکن است نشانه های روانی، حالت دوره ای داشته باشند. تخمین زده می شود، ۲۰ درصد مردم، در دوره ای از زندگی خود، بیماری روانی را تجربه کنند. در ادامه تصورات غلطی که درباره بیماری های روانی در بین عوام رایج است، آورده شده است.
شما یا از لحاظ ذهنی، یا سالم هستید یا بیمار
وجود این طرز فکر، در وهله اول باعث می شود بیماری روانی را به عنوان “مایه ننگ” بدانیم. به طور کلی در بین افراد عامه، اعتقاد بر این است که تا زمانی که سابقه خانوادگی بیماری روحی وجود نداشته باشد، فرد سالم است؛ اما تنها عوامل بیولوژیکی مهم نیستند. عوامل خارجی مانند محیط و تربیت، می تواند سلامت روان فردی را به دنبال داشته باشد یا عاملی برای شروع مشکل در وی شود.
فردی که دارای یک شغل عالی، یک همسر دلسوز، و یک خانواده دوست داشتنی است نیز می توانند از یک بیماری روحی رنج ببرد؛ و تا زمانی که خودش این امر را برای شما فاش نکند، متوجه این موضوع نخواهید شد. علائم مشکلات برای هر کس در طیفی از خفیف تا شدید قرار می گیرد.
رفتار خشونت آمیز
اخبار اغلب تیراندازی های مدرسه یا سایر حوادث خشونت آمیز را به بیماری روانی ارتباط می دهد. اگر چه اغلب نشان داده شده است که جنایتکاران دارای بیماری های روانی هستند، اما بسیاری از افراد مبتلا به بیماری های روحی، در واقع تمایلی به رفتار خشونت آمیز ندارند. به گفته انجمن روانشناسی آمریکا، تنها ۷.۵٪ از جرایم، مرتبط با بیماری روانی هستند. عواملی مانند بیکاری، فقر و سوء مصرف مواد، اغلب از بیشترین دلایلی هستند که افراد مرتکب جنایت می شوند.
ناتوانی در حفظ کار و روابط
این باور غلط نیز وجود دارد که افراد مبتلا به بیماری روانی، نمی توانند کار یا روابطشان را حفظ کنند. اگرچه افراد مبتلا به بیماری های شدید روانی، با چالش ها و محدودیت هایی مواجه هستند که می تواند بر توانایی آن ها در کار یا ایجاد ارتباطات اجتماعی با دیگران، تأثیر بگذارد؛ ولی این امر شامل اکثریت افرادی که دارای مشکل روحی و روانی هستند، نمی شود.
اختلالات خلقی مانند افسردگی و اضطراب، ممکن است موجب ایجاد پریشانی و یا بی انگیزگی فرد برای انجام وظایف در محل کار شود؛ اما با دنبال کردن درمان و تمرین تکنیک های آن، فرد همچنان دارای توانایی بالایی برای پیشرفت و انجام کارهایش است. افراد مبتلا به بیماری های روانی نیز قادر به حفظ روابط هستند. ممکن است زمانی اتفاق بیفتد که همه چیز به طرز باور نکردنی ناپایدار باشد، اما حتی روابط بین افرادی که بیماری روحی ندارند نیز می توانند بر اساس بسیاری از عوامل دیگر، به شکست ختم شود.
حل مشکلات با دارو
اگرچه داروهایی برای اختلالاتی مانند اضطراب و افسردگی می توانند کمک کننده باشد، اما این تنها گزینه برای درمان نیست. در واقع، دارو به تنهایی نمی تواند به فرد کمک کند. آن ها ممکن است نیاز به روان درمانی داشته باشند که شامل جلسات بحث با درمانگران حرفه ای، گروه های پشتیبانی می شوند و یا شاید لازم باشد از تکنیک های خودآموزی مانند مدیتیشن و تنفس استفاده کنند.
بسته به عوارض جانبی، داروهای خاص ممکن است همیشه کمک کننده نباشند. به همین دلیل مهم است که با پزشک درباره گزینه های خود و میزان دوز مصرفی که بیشترین سود را برایتان دارد، صحبت کنید.
اقدام به خودکشی برای جلب توجه
تصور غلط دیگر در مورد بیماری های روانی این است که افرادی که خودکشی یا اقدام به خودکشی می کنند، تنها به دنبال جلب توجه هستند. مردم به جای حمایت عاطفی یا ارائه منابعی که می تواند به آن ها کمک کند، بیش از حد مشغول قضاوت آن ها هستند، به جای آن که راه حل مناسبی به آن ها ارائه دهند.
در نتیجه، افراد مبتلا به بیماری های روانی، اغلب در سکوت رنج می برند و احساس بیگانگی می کنند؛ زیرا مردم از درک آن ها امتناع می کنند و ترجیح می دهند آن ها را مورد حمله قرار دهند.
بیماری های روانی فقط عده کمی را درگیر می کند
اختلالات روان پزشکی بسیار شایع هستند. در آمریکا از هر پنج نفر یک نفر، یک بیماری روان پزشکی را تجربه می کند. این بیماری ها افراد را در سنین، سطح تحصیلات، سطح درآمد و فرهنگ های مختلف درگیر می کند.
بیماری روانی همیشگی و معرف شماست
از افراد مبتلا به بیماری روانی، اغلب به عنوان فردی ضعیف یاد می شود؛ اما اگر یک ورزشکار، که از لحاظ جسمی قوی و به طور کلی مناسب و سالم به نظر می رسید، سرطان تشخیص داده می شد، او ضعیف در نظر گرفته نمی شد. مهم است که همان مفهوم را در مورد بیماری روحی به کار ببریم. فقط به این دلیل که کسی یک مشکل روحی دارد، به این معنی نیست که از لحاظ ذهنی ضعیف است.
در واقع، بسیاری از افراد مبتلا به بیماری های روانی، معمولا از لحاظ ذهنی، قوی هستند؛ زیرا استقامت و اراده ای دارند که ذهن خود را برای انطباق آموزش می دهند. اگر چه برخی از بیماری های شدید روانی، مانند اسکیزوفرنی، هنوز درمان نشده اند؛ اما پیشرفت های علمی مختلفی در حال پیشرفت است و بسیاری از بیماری های روحی قابل درمان هستند. مهم است بدانیم که یک مشکل سلامت روان هیچ فردی را تعریف نمی کند و نباید او را با آن مشکل تعریف کرد.
مرکز روانشناسی اکسیر خدمات روانشناختی خود را توسط متخصصین مجرب در زمینه های مختلف از جمله مشاوره فردی، مشاوره افسردگی، مشاوره اضطراب، مشاوره وسواس و … را به صورت حضوری و غیرحضوری به شما عزیزان ارائه می دهد.
رزرو وقت مشاوره
ثبت ديدگاه