گروه پرسش و پاسخ روانشناسی در تلگرام
گروه تلگرام مشاوره رایگان مرکز مشاوره و روانشناسی اکسیر با هدف اطلاع رسانی و کمک به افراد جامعه در راستای اهداف و مفاهیم مشاوره ای و تقویت باورهای صحیح انسانی ایجاد و شروع به فعالیت نمود.
در این قسمت پرسش هایی از طریق کاربران ارسال شده و توسط کارشناسان بخش مشاوره مرکز مشاوره و روانشناسی اکسیر در ساعات مشخص پاسخ داده می شود و نیز متون کاربردی و جذاب به همراه تصاویر مفهومی عرضه می شود که می تواند انگیزه های مثبت را در جامعه و خانواده تقویت کند و افراد نیاز ها و سوالات خود را در آن بیابند.
تیم تخصصی مشاوران اکسیر به صورت رایگان جواب گوی سوالات شما در زمینه های:
مشاوره خانواده (ازدواج، طلاق و خیانت، زوج درمانی، سرد مزاجی، کودک)
مشاوره فردی (استرس، افسردگی، وسواس و پرخاشگری)
مشاوره تحصیلی (کنکور، انتخاب رشته، برنامه ریزی درسی)
مزایای گروه پرسش و پاسخ روانشناسی مرکز مشاوره اکسیر
دسترسی آسان
دیگر لازم نیست برای رسیدن به مطب روانشناس مسافتی را طی کنید. تنها مسیر شما فاصله شما تا گوشی موبایل تان است. در خانه و یا در محل کار، مشکلی برای دسترسی به مشاوران و روانشناسان ما نخواهید داشت.
حق انتخاب دارید.
شاید گاهی نگران این بوده اید که روانشناس شما، آشنایان و یا دوستان شما را بشناسد و این حس عدم امنیت در مورد اطلاعات خصوصی را در بر دارد. دیگر نیازی نیست که حتما روانشناس و یا مشاوری در شهر محل زندگی خود داشته باشید.
امنیت بالا
اطلاعات شما کاملا محرمانه بوده و حتی در صورتی که تمایل نداشته باشید مشاور شما نیز هویت شما را نمی داند. تصور کنید با یک آشنا در سالن انتظار یک روانشناس برخورد کرده اید! مطمئنا حس خوبی برای شما و آن شخص به دنبال ندارد. با استفاده از این گروه از این اتفاقات جلوگیری می کنید و با خیال راحت فقط بر روی سلامت روان خود تمرکز می کنید.
سلام شوهرمخیلیبداخلاقهوبدهنهدستبرندارههمشباهامقهرعنمیشههمباهاشحرفزدمیگهبه تو چه دوسدارمو…چکارکنمازدستش
سلام خسته نباشید واسه چی وقتی پیش شوهرم نیستم حشری میشم شوهرم شهرستانی فقط هفته ای ی بار رابطه داریم سؤالم اینجاس واسه چی وقتی پیش شوهرم نیستم بد جور حشری میشم خواهش میکنم کمکم کنید از هر کی پرسیدم جواب ندادن گفتن نمیدونم چکار شدی
سلام خدمت شما دوست عزیز
شاید تصاویر تحریک کننده ای رو میبینید و یا میل جنسیتون زیاده و با یک هفته در کنار هم بودن ارضا نمی شید. بهتره این موضوع رو با همسرتون در میان بذارید تا بتونید راه حل درستی براش پیدا کنید. یا همسرتون بیشتر پیش شما بیاد و یا شما بتونید در کنار همسرتون باشید.
سلام من ۱۲ سال است کهه با همسرم ازدواج کردم و زندگی خیلی خوبی داشتیم که تا چند وقت به دلیل مشکلات بدهی تصمیم گرفتیم با هم بدهی ها رو صاف کنیم و آنطور شد که بعد سال ۹۸ خانمم ات
نگار اخلاق ور فتارش مثله قبل نبود تا اینکه به دلیل کرونا منو از کار اخراج کردن و یه. مدت طولانی بیکار. شدم وخانممم سر کار میرفت و واین وضعیت هر روز بدتر بدتر میشد رابطه زناشویی ۲ ماه یبار. به زور بعد سر کوب زدنه همسرم و کنایه هاش شروع شد ومن هم که این رفتارها رو که ازش میدیدم انگار پیشعگه خودم فکر میکردم که دیگه منو دوست نداره ونمبخواد با بمونه که شد یه شب. بحث بالا گرفت وبهش گفتم دیگه نمیخواد سر کار بری و همسرم با تندی جوابمو داد و گفت که تو نمیتونی بگی به من چیکار کنم چیکار نکنم و من عصبانی شدم و دوبار به بازوش زدم وشروع کرد به جیغ داد زدن وهمه همسایه ها و برادرش داخل خانه من آمدند که من رو کتک بزنن و دند وحتی چاقو برداشتن که من را با اون چاقو تهدید کردن الان چند ماهی از ااون واقعه میگزره واصلا هیچ تعاملی نداره به خونه بیاد و ذگداره همینجوری میره سره کار بدون هیچ اعتنایی به من و یه بچه ۵ ساله هم دارم دیگه این چند روز اصلا دیگه بیخیال منن شده ومن نمیدونم چیکار کنم وچندر بار به من گفته تو درید بشو نیستی چون اون حرکات رو ازش میدیم عصبی میشدم الان موندم که چا
ه کاری انجام بدم دیگه واقعا فهمیدم دیگر هیچ حسی به من نداره
سلام.خسته نباشید با تشکر از همدلی شما. بنده به همراه همسر و برادرم ۵ ماه پیش تو دریا نزدیک بود غرق بشیم و من هنوز وحشتناک ذهنم درگیر اون اتفاق و چون همسرم گفته بود بریم جلوتر از ساحل و من مخالفت کرده بودم و این اتفاق افتاد همیشه اون رو مقصر میدونم،چون هرکاری کردم نتونستم فراموش کنم.از دیدن دریا و شمال رفتن به شدت میترسم حتی برادرم که همراهم بود رو نمیتونم ببینم هر چیزی که منو یاد اون روز میندازه به شدت پریشان حالم میکنه.ممنون میشم کمکم کنید.
سلام خدمت شما دوست عزیز
با توصیفات شما میشه این برداشت رو کرد که شما دچار اختلال ptsd (اختلال استرس پس از سانحه) هستید.ptsd اختلالی هستش که شما حتی با یادآور شدن صحنه های گذشته دچار استرس و اضطراب زیادی میشید و در زندگی عادیتون اختلال ایجاد میکنه.
برای درمان بهتره زودتر اقدام کنید و پیش روانشناس متخصص برید. روانشناسی که در این زمینه تجربه داشته باشه.
باسلام و وقت بخیر
من دختری ۲۴ ساله هستم که باپسری۳۱ با اطلاع مادرم در به قصد ازدواج در ارتباط بودم و رابطه ی ما اوایل در تفاهم کامل قرار داشت و حتی فرد مقابلم انتظار داشت من بیشتر سراغ اورا بگیرم اما پس از مدتی من وابسته تر شدم و او به خاطر مسائل کاری و خانوادگی کمتر با من صحبت میکرد من گاهی اوقات درک میکردم اما مواقع دیگر ناراحت میشدم باید بگم اطمینان دارم که همیشه دوستم داشت چون وقتی صحبت میکردیم یا بخصوص هم رو میدیدم متوجه میشدم که حسش عمیق است اما وقتی از نبودنش گلایه میکردم بجای دلجویی این را میگفت که تابستان و بهار ازاین هم سرش شلوغ تر خواهد شد و باید درک کنم،اواخر من ب مسافرتی رفته بودم و در جمع ده روز او تنها سه بار به من پیامک زد من دوست داشتم با او تلفنی صحبت کنم اما هرسری که من موقعیتش را داشتم برای او این امکان وجود نداشت وقتی به او گلایه کردم گفت باید از سفرم لذت ببرم و چرا اینقدر حساسم و باز یادآوری کرد که در بهار وتابستان سخت تر هم خواهد شد ،در پرانتز بگویم که من فردی هستم که وقتی ناراحتم دوست دارم فرد آرامم کند وزود حل کنیم اما او از بحث فرار میکند حتی اگر خودش گلایه داشته باشد مطرح نمیکند ،خلاصه آن روز هم من را قانع نکرد و گفت باید به باشگاه برود من ناراحت شدم که من میتوانم کار یا خانواده اش را درک کنم اما کاش او بخاطر من ده دقیقه دیرتر به باشگاه برود تا من را آرام کند بعد من پبامی نوشتم تحت این عنوان که سعی در فراموش کردنش دارم و مدام حس تنهایی دارم پس بهتر است تنها باشم (باتوجه به اینکه قبل یک سری در مورد همین مسائل که او خیلی مرا منتظر گذاشته بود حتی در سرقرار خواب میماند و نمیامد و من ناراحت شده بودم و چند بار ندانسته زنگ زده بودم اما او پیش خانواده اش بود و بعد از من گله مند بود که چرا درک نمیکنم؟درسته من نمیدانستم او درکنار خانواده اش است اما اشتباهمو قبول کرده بودم او گفته بود ما تفاهم نداریم من گفتم قبول دارم تفاهم نداریم دراین مورد، گفتم ایا بهم بزنیم؟گفت نه از روی لجبازی یک چیزی گفتم بعد من دیگر پیام ندادم تا خود او با لحنی سیار خوش پیام داد و دلجویی کرد) اما این سری آخر در پیامی که عرض کردم این را گفتم که باتوجه به اینکه قبل هم ب این نتیجه رسیده بودی که تفاهم نداریم بهتراست جداشیم اما او پاسخی نداد و الان ده روز است که میگذرد ،راستش منطقم مبگوید بهتراست که فراموشش کنیم چون ما هم رو درک نمیکنیم از طرفی بشدت به او علاقه دارم و حتی به خواستگار هایم نمیتوانم فکر کنم ،شما جه پیشنهادی دارید؟آیا فراموشش کنم؟ یا منتظر پیامش شوم و شما فکر میکنید پیامی بدهد؟یا باید من از او بپرسم که چه تصمیمی گرفته است و مرا بلا تکلیف نگذارد؟
با سلام
بنده تازه عقد کردم و بعد از اولین رابطه دچار پوچی و ناراحتی شدم و حسی به همسرم ندارم در حالی که هم رابطه ی خوبی داشتیم و هم اینکه قبل رابطه خیلی دوسش داشتم
از این وضعیت به شدت نارحتم آیا این وضعیت گذرا است؟ در ضمن بنده اختلال وسواس فکری هم دارم و قرص سرترالین مصرف میکنم
در ضمن بنده قبل سکس خیلی شاداب هستم و با خانومم خوشم و راضی هستم از همه چی ولی بلافاصله بعد از ارضاء شدن دچار بی حسی میشم دیگه خانومم و حرفاش جذابیتی نداره برام و چون وسواس فکری دارم کلی فکر بد میاد به سرم کلی شک میکنم که خانوممو دوس دارم یا نه و کلی فکر منفی دیگه
درحالی که ۴ سال با خانومم دوست بودم و اینکه خودم پا پیش گذاشتم برای ازدواج
لطفا کمکم کنین زندگیمو نجات بدم