ما در عصر “اخبار جعلی” و “حقایق جایگزین” زندگی می کنیم؛ به نظر می رسد که دروغ گفتن، بخش مهمی از اخبار و سیاست است. به همین دلیل، بیان اینکه دقیقا چه اتفاقی در حال وقوع است، دشوار است. در حال حاضر تفکر انتقادی ، از مهارت های بسیار مهم است.
تفکر انتقادی چیست؟ و چرا مهم است؟
تفکر انتقادی را می توان در قالب توانایی اندیشیدن مستقل و منعطف نیز تعریف کرد.
– تجزیه و تحلیل کردن
جداسازی یا تقطیع کل مطالب به بخش های کوچکتر، برای درک موضوع، عملکردها و ارتباطات.
- من مطالب را جزء به جزء می خواندم.
- من همه چیز را دسته بندی می کردم.
– اجرایی کردن استانداردها
قضاوت کردن بر اساس قوانین و شاخص های شخصی، حرفه ای و اجتماعی مصوب.
- من هر چیزی را بر مبنای …. قضاوت کردم.
– تمایز قایل شدن
تشخیص شباهت ها و تفاوت های بین اشیا یا موقعیت ها و داشتن دقت بالا، برای دسته بندی و رتبه بندی آن ها.
- من تعداد زیادی …. را دسته بندی کردم.
- من اشیا مختلف را گروه بندی می کنم.
– جستجوی اطلاعات
جستجوی مدرک، حقایق یا هر دانشی که از منابع مرتبط حاصل شود و جمع آوری داده های تاریخی، نظری و میدانی از همان منابع.
- من می دانستم که باید از …. مطالعه کنم.
- من به جستجو و یافتن داده اصرار داشتم.
– استدلال منطقی
نتیجه گیری و جمع بندی بر اساس شواهد به دست آمده.
- من بر اساس اطلاعات بدست آمده از …. نتیجه گیری کردم.
- منطق من در این نتیجه گیری، …. بود.
– پیش بینی کردن
پیش بینی اتفاقات و نتایج و عواقب متأثر از آن.
- من وقوع چنین نتیجه ای را برای …. پیش بینی می کردم.
- من برای … آماده می شدم (در انتظار به وقوع پیوستن چنین اتفاقی بودم.)
– تبدیل دانش
تغییر یا تبدیل جایگاه، ریشه و یا کاربرد مفاهیم در موضوعات مختلف.
- من مبانی را بر اساس …. بهبود بخشیدم.
- من متعجب می شدم، اگر موقعیت …. برای این اتفاق مناسب در نظر گرفته می شد.
در واقع، تفکر انتقادی باعث می شود تا شما از توانایی های خود، به منظور پاسخ گویی استفاده کنید. این اتفاق موجب می شود تا انسان به جای اینکه یک دریافت کننده صرف در زمینه اطلاعات باشد، به یک یادگیرنده فعال تبدیل شود.
ویژگی های افراد دارای تفکر انتقادی
- روحیه ی پرسش گری دارند.
- خود نقد پذیرند.
- داوری و قضاوت آن ها به دور از تعصب و لجبازی است.
- هر چیزی را به سادگی و بدون تفکر، نه می پذیرند و نه رد می کنند.
- از منابع مختلف اطلاعات مناسب و دقیقی درباره موضوع مورد نقد به دست می آورند.
- نسبت به مسایل، دید وسیع و دقیقی دارند.
- به جنبه های مثبت و منفی مسئله توجه داشته و یک سونگر نیستند.
- قدرت تجزیه و تحلیل و استنتاج موضوعات مختلف را دارند.
- با ذهن باز و متفکرانه، نسبت به مسایل اظهار نظر می کنند.
- معمولاً قدرت تشخیص درست از نادرست را دارند.
- گوینده ای متفکر و منطقی و شنونده ای فعال هستند.
- در حین این که کل موضوع را در نظر می گیرند، به جزئیات نیز توجه می کنند.
- به این مسئله واقفند که ممکن است حرف یا راه حل دیگران یا خودشان همیشه درست نباشد.
- چون به عاقبت کار می اندیشند، معمولاً فریب وعده های دیگران را نمی خورند.
- معمولاً به راحتی جذب گروه ها و افراد نمی شوند.
پرورش تفکر انتقادی
- نسبت به امور و پدیده های اطرافمان، حساسیت و دقت بیشتری داشته باشیم.
- دیده ها، شنیده ها و مطالعه خود را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم و به سادگی آن ها را نپذیریم و رد نکنیم.
- درباره هر موضوعی، با سوالات مناسب و مرتبط، اطلاعات بیشتری به دست آوریم.
- مسایل، معمولاً راه حل های متفاوتی دارند؛ تحمیل راه حل خود، یا تحمل راه حل دیگران به عنوان یک راه حل قطعی، منطقی به نظر نمی آید.
- درباره مسائل پیش آمده، فکر کنیم و دچار احساسات و هیجان های شدید و کاذب نشویم و از قضاوت عجولانه، تعصب و خودرایی درباره موضوعات مورد بحث، اکیداً بپرهیزیم.
– دیگر روش ها برای پرورش تفکر انتقادی
- قبل از پاسخگویی به مسایل، فکر کرده سپس تصمیم گیری و عمل نماییم.
- مشوق خوبی برای مسئولانه فکر کردن خود و دیگران به خصوص کودکان باشیم.
- از عقاید و نظرات خود، دفاع معقولانه و منطقی کرده و زود تسلیم نشویم.
- به دیگران اجازه بحث و اظهار نظر درباره موضوعات مختلف را بدهیم.
- جلسات گفتگو درباره مسائل اجتماعی و یا روزمره در خانواده و مدرسه ترتیب داده و همه را به شرکت فعالانه در این جلسات، تشویق کنیم.
- برای رشد تفکر انتقادی در کودکان و نوجوانان، مطالعه زندگی نامه افراد نقاد، مفید و مؤثر می باشد.
- فرآیند تفکر کودکان و نوجوان را بررسی و ارزیابی کنیم و در صورت نیاز از راهنمایی آنان دریغ نورزیم.
- به هر سوالی به راحتی پاسخ نگوییم، بلکه با سوال کردن مناسب، مخاطب را در رسیدن به پاسخ کمک نماییم.
- در جلسات بحث و تبادل افکار از برچسب زدن، دستور دادن، سرزنش، نصیحت، قضاوت و مسخره کردن فکر دیگران اکیداً پرهیز نماییم.
- با برقراری امنیت و آرامش روانی و عاطفی و احترام به عقاید و نظرات کودکان و نوجوانان، آنان را به شرکت در بحث و بیان اظهار نظر ترغیب و تشویق نماییم.
- با طرح سؤالات مناسب درباره موضوعات مختلف در خانه و مدرسه نظرات دیگران را جویا شده و آن ها را نیز در بحث و گفتگو شرکت دهیم.
- با دقت و حوصله به نظرات دیگران در خانه و مدرسه گوش کنیم تا بتوانیم با سوالات مناسب، آن ها را برای نتیجه گیری صحیح تر راهنمایی کنیم.
- در صورت عدم مشارکت دیگران در بحث، شاید آن ها موضوع را درک نکرده اند، بیشتر توضیح دهیم تا بتوانند حضور فعال تری داشته باشند.
- در مقابل سؤالی که از ما می کنند، پاسخ از قبل تعیین شده ای نداشته باشیم، تا بهتر بتوانیم به نقد و بررسی تجزیه و تحلیل موضوع بپردازیم.
چگونه مهارت های تفکر انتقادی خود را تقویت کنید
این را در نظر داشته باشید که هیچکدام از ما، همیشه تفکر انتقادی نداریم. ما بعضی اوقات به هر روشی به جز روش انتقادی، فکر میکنیم. به طور مثال هنگامی که کنترل شخصی ما تحت تأثیر خشم، غم یا خوشی قرار میگیرد، روش تفکر ما انتقادی نیست.
از سوی دیگر، اگر چه در حالات روحی مختلف، توانایی تفکر انتقادی تحت تأثیر قرار میگیرد؛ اما خوشبختانه می توانیم با فعالیت های منظم، توانایی تفکر انتقادی را بهبود بخشیده و آن ها را در مواجهه با مسایل اعمال کنیم.
هنگامی که نظریه تفکر انتقادی را درک کردید، مهارت های این نوع تفکر را با تمرین و ثبات بیشتر، بهبود دهید.
این تمرین ساده را امتحان کنید تا بتوانید به صورت انتقادی فکر کنید.
– سوالاتی که باید از خود بپرسید
به چیزی فکر کنید که شخصی به تازگی به شما گفته است. سپس از خود، سوالات زیر را بپرسید:
× چه کسی این مطلب را گفت؟
کسی که او را می شناسید؟ شخصی در جایگاه قدرت و اختیار بالا؟ اهمیت دارد که چه شخصی این مطلب را گفته است؟
× آن ها چه چیزی گفتند؟
آن ها حقیقت را گفتند یا نظراتی دادند؟ آیا آن ها تمام حقایق را گفتند؟ آیا آن ها چیزی را جا انداختند و نگفتند؟
× این مطلب را کجا گفتند؟
در محفل عمومی بیان کردند یا محفل خصوصی؟ آیا اشخاص دیگر نیز شانسی داشتند تا جواب خود را به عنوان پاسخ جایگزین مطرح کنند؟
× چه زمانی این مطلب را گفتند؟
قبل، در حین یا بعد از رویداد مهمی بوده است؟ اصلا زمان آن مهم بوده؟
× چرا آن ها این مطلب را گفتند؟
× آیا آن ها دلایل این اظهار نظر خود را توضیح دادند؟
× آن ها چگونه و با چه حالتی اظهار نظر کردند؟
آن ها شاد، عصبانی، خشمگین یا غیر عادی بودند؟ این مطلب را نوشتند یا گفتند؟ متوجه شدید چه مطلبی پرسیده شد؟
× چه اهدافی را دنبال می کنید؟
یکی از مهم ترین ویژگیهای تفکر انتقادی این است که شما تصمیم گرفته اید چه اهدافی را دنبال کنید و سپس بر اساس گستره ای از احتمالات، تصمیم گیری کنید.
هنگامی که هدف خود را انتخاب کردید، آن را به عنوان نقطه شروع برای تمام شرایط آینده قرار دهید و پس از تفکر بر روی آن تصمیم گیری کنید. در زمان مناسب باید همکاران، خانواده و افراد نزدیک خود را از نیت خویش با خبر ساخته و بر اساس آن، هدف خود را دنبال کنید. شما باید نظم و ممارست خود را در پیگیری کار در هر شرایطی حفظ کنید تا بتوانید فرآیند تصمیم گیری را اجرا نمایید.
آگاه بودن به ویژگی های شخصیتی، تعصبات و اولویت های شخصی خود
با این وجود، مسایلی وجود دارد که در مسیر تصمیم گیری افراد، اثر می گذارند. مجموعه ای از علایق و تنفرها، رفتارهای نهادینه شده و اولویت های شخصی که در طول زمان به افراد اضافه شده است. مطالبی که اشاره شد، مشخصههای انسان ها است.
ما باید در فرآیند تفکر انتقادی به اکثر ویژگی های شخصیتی، اولویت های شخصی و تعصبات خود آگاه باشیم و در هر قدم که لازم هستند به آن ها اجازه ورود دهیم. این اتفاق می تـواند در مرحله قبل از تفکر انتقادی و با در نظر گرفتن تمام شرایط رخ دهد. این مرحله در مرحله ارزیابی مجدد در مواجهه با موانع غیر منتظره باشد.
هر چه ما بیشتر به ویژگی های خود، آگاه بوده و نقاط ضعف و قدرت خود را بشناسیم، تفکر انتقادی ما بسیار کارآمدتر خواهد بود…
چرا ایرانی ها انتقادپذیر نیستند ؟
متهم اول؛ ساختار سنتی خانواده
در خانواده سنتی پاسخی منطقی برای پرسش «چرا»، وجود ندارد. در چنین ساختاری حرف راس هرم قدرتی که معمولا پدر است اغلب بدون هیچ چون و چرایی پذیرفته میشود و سلسله مراتبی که با سن و سال در خانواده مشخص میشوند، مانعی جدی برای نقد کردن و نقدپذیری به شمار میآیند. حرف برادر بزرگتر حتی اگر اشتباه باشد توسط برادر کوچکتر پذیرفته میشود و دیدگاه پدر به عنوان نان آور خانواده و قدرتی که با خشمگین شدن میتواند منابع مالی و البته محبت را از بچهها دریغ کند، در هر شرایطی باید درست شمرده شود. گرچه فرهنگ ایرانی در سالهای اخیر دستخوش تغییرات بسیاری شده و معادلات این هرم خانوادگی هم تغییرات زیادی کرده است، اما بسیاری از ما پس از چند قرن زندگی بدون نقد، هنوز هم در برابر انتقادهای بیغرض اطرافیانمان جبهه میگیریم و آشفته میشویم.
متهم دوم؛ محبت مشروط
روانشناسان امروزی بر محبت بیقید و شرط تاکید میکنند و معتقدند والدین بدون هیچ پیش شرطی باید محبتشان را به فرزندانشان ارزانی کنند، اما در جامعه ایرانی دریافت محبت بیپیش شرط آسان و حتی در بعضی موارد عملی نیست. در بسیاری از خانوادهها، اشتباه به معنی انجام کاری است که اهرم قدرت خانواده با آن مخالف است و انجام این «اشتباه» با قطع محبت همراه میشود. به عبارت دیگر، همه ما در طول سالهای کودکی مشاهده کرده ایم که خطا کردن مساوی بیمحبتی است و یک رفتار اشتباه میتواند تامین نیازهای حیاتی ما را با مشکلی جدی روبرو کند. حالا با وجود حک شدن چنین معنایی در ذهنمان، چطور می توانیم حرف کسی که معتقد است ما اشتباه کرده ایم را بدون مقاومت بپذیریم؟
معادلات نادرست «اشتباه= بد بودن» و «اشتباه= قطع محبت» یکی از اصلیترین دلایلی است که ما را از نقد میهراساند. با این اوصاف حتی با عبور از سالهای کودکی و وارد شدن به روابط جدی اجتماعی، اغلب ما تصور میکنیم فردی که از ما انتقاد میکند، میگوید «تو آدم بدی هستی!»، «تو قرار است بخاطر این اشتباه از حقوقت محروم شوی!» و همین پیش فرضی که ناخودآگاه به ذهن ما میآید، باعث میشود در برابر هر نقد دوستانه و درستی موضع بگیریم، عملکردمان را در مقابل نقد کننده توجیح کنیم و یا با ایجاد تنش و داد و فریاد امتیازی را به دست بیاوریم.
رفتار اشتباه یا شخصیت نادرست؟
اگر شخصیت را به عنوان الگوهای ثابت فکری، احساسی و رفتاری تعریف کنیم، هر فرد، صاحب رفتارهای متعدد، متنوع و بیشماری میباشد و قطعا تنها یکی از رفتارهای وی، نمیتواند گویای شخصیتش باشد.
پس وقتی فرد رفتاری را خارج از معیار یا الگوهای مورد نظر ما و یا سازمان انجام میدهد، نمیتوانیم آن رفتار را به عنوان کل شخصیتش در نظر بگیریم و با برچسب زدن بر کل وجودش به او حمله کنیم.
چطور نقد کنیم؟
با توجه به آنچه که گفته شد، فهمیدن دلیل موضع گرفتن ما در برابر نقد دیگران دشوار نیست. انتخاب شیوهای اشتباه برای مطرح کردن انتقادهاست که سوء تفاهمها را ایجاد میکند و ما را از شنیدن نقد دیگران گریزان میکند. شاید کمک گرفتن از اصول زیر و آشنا شدن با شیوه درست نقد ورزی، به کم شدن فاصلههای ارتباطی شما و همکارانتان کمک بیشتری کند. پس وقتی میخواهید کسی را نقد کنید:
کل شخصیت او را زیر سوال نبرید. بلکه همان جنبهای که از نظر شما نیاز به اصلاح است را مطرح کنید. مثلا برچسب «تنبل» را روی همکاری که روزها ۱۰ دقیقه دیر میرسد نچسبانید و مستقیما در مورد همان ۱۰ دقیقه از دست رفته صحبت کنید.
انتقادتان را توصیفی و شفاف مطرح کنید و برایش توضیح دهید که چرا انتظار دارید روال فعالیتش تغییر کند و یا دیگر رفتار خاصی را ابراز نکند.
هنگام نقد کردن او را نشانه نگیرید، بلکه احساس خودتان را مطرح کنید. نگویید واقعیت این است که تو با دیر رسیدن هایت به من توهین میکنی و مسئولیتت را نادیده میگیری. بلکه بگویید «من احساس میکنم» دیر رسیدنهای تو بر رفتار همکاران دیگرت هم تاثیر میگذارد، یا باعث میشود در روند رسیدگی به کارهای مربوطه صبح مشکل ایجاد شود.
به اندازه تمام آدمها در مورد اشتباه تعریف وجود دارد و هیچ کس نمیتواند درک خود از رفتار درست و نادرست را به عنوان «رفتار درست و نادرست» معرفی کند. پس هنگام نقد کردن فراموش نکنید که از «ادراک» خود صحبت میکنید نه از یک واقعیت مطلق و بیچون و چرا. پس بدون هیچ ارزش گذاری و قضاوتی موضوع را مطرح کنید و تنها بگویید چرا این مسئله برایتان اهمیت دارد و احساستان بعد از رخ دادن چنین اتفاقی چیست.
در هیچ سازمانی نمیتوانید مانع رخ دادن اشتباهات شوید. اما تنظیم و تدوین قانونها و آیین نامههای داخلی، و مشخص کردن مجازات اشتباهات احتمالی، میتواند مشکل را تا اندازهای کمتر کند. در این شرایط شما میتوانید فرد خاطی را تنها به اندازه همان اشتباه مجازات کنید.
سلام و خدا قوت. ای کاش منابع دقیق هم در انتها می دادین. مگر نه اینکه یکی از اولین اصول تفکر نقادانه معتبر سخن گفتن و نوشتن و دادن citation هست. پس چرا منابع ترجمه شده یا تالیف شده مطلب ارائه نمی شوند. ممنون
با سلام و عرض ادب
ممنون از پیشنهادتون. سعی شده تا حد امکان مقالات با ذکر منابع باشه. در ادامه روی این مهم تاکید بیشتری خواهیم داشت.
با تشکر از شما