نارسیسوس

نارسیسوس نام جوان زیبایی است در داستانهای اساطیری یونان که دختری به نام اکو (انعکاس صدا یا پژواک) بالای کوهی بر او عاشق می شود و چون جواب نامساعد می شنود نفرین می کند که او عاشق کسی شود که هرگز نتواند به او برسد و او روزی عکس خود را در آب می بیند و برخود عاشق می شود.

هر روز بر لب برکۀ آب می آید و با خود نرد عشق می بازد و شِکوه می کند که آخر تو که با من دوستی: پس چرا وقتی می آیم می آیی، وقتی لبخند می زنم لبخند می زنی؛ ولی وقتی دستم را دراز می کنم تا دست تو را بگیرم آشفته می شوی و از من می رمی.


مقاله مرتبط: افراد خود شیفته از دیدن خوشحالی شما بیزار هستند

مقاله مرتبط: نشانه های ارتباط با شخص خودشیفته

مقاله مرتبط: افراد خودشیفته از چه می ترسند؟


نارسیسوس آن قدر در فراق بازتاب رخ خویش غصه می خورد و اشک می ریزد تا می میرد.

پس حوریان و پریان صحرایی گرد او می آیند و می گویند «حیف است چنین جلوه ای از زیبایی به زیرخاک رود. بهتر است او را به گُلی تبدیل کنیم که پیوسته در کنار آب بروید و عکس جمال خود را در آب ببیند.» و او را به گل نرگس تبدیل می کنند.(معنی نارسیسوس نیز «نرگس» است.)


مقاله مرتبط: ریشه شخصیت خودشیفته که به ندرت درباره آن صحبت شده است!

مقاله مرتبط: نشانه های خودشیفتگی پنهان در افراد


اصطلاح نارسیسیسم نیز در روانشناسی به معنی «خود شیفتگی» است که یکی از بیماری های روانی است و به کسانی گفته می شود که سخت و به طور بیمار گونه ای شیفته و بیقرار خویش اند.

بر گرفته از کتاب «در قلمرو زرین»

مرکز روانشناسی اکسیر شهرک غرب