درباره خانواده درمانی و روانشناسی خانواده
درباره خانواده درمانی میتوان گفت که علائم فرد را در زمینه بزرگ تر یعنی خانواده، مورد بررسی قرار می دهد. بدون شناخت گروه بزرگ تر و پیچیدگی های گروه، تعاملات پویا و چگونگی شکل گیری این تعاملات در خانواده، ممکن است نتوان به آسانی به فرد بیمار کمک کرد. به عنوان مثال: علائم نوجوانان افسرده ممکن است مربوط به مشکلات زناشویی والدین باشد.
خانواده درمانی مداخله ای است که بر تغییر تعاملات بین اعضای خانواده متمرکز است و در آن تلاش می شود کارکرد خانواده به عنوان واحدی متشکل از تک تک اعضای خانواده بهبود یابد. بالین گری که به خانواده درمانی می پردازد می کوشد الگوهای بین نسلی غیرقابل انعطافی را که سبب ناراحتی در درون افراد یا در روابط بین فردی می شود، درهم بشکند.
در خانواده درمانی می توان دغدغه های هر یک از اعضای خانواده را مطرح نمود. اما این روش درمانی بیشتر بر روی کودکان موثر است. زیرا واقعیت روزمره کودکان مستقیما تحت تاثیر بافت خانواده قرار دارد.
مرکز روانشناسی اکسیر تمام خدمات خود از جمله مشاوره خانواده، مشاوره ازدواج، مشاوره طلاق، مشاوره جنسی و … را به افرادی که تحت پوشش بیمه بانک های طرف قرارداد اکسیر هستند رایگان ارائه می دهد. جهت کسب اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید.
مقاله مرتبط: تبدیل خانواده ناکارآمد به کارآمد
تکنیک های ویژه درباره خانواده درمانی و روانشناسی خانواده
ژنوگرام
ژنوگرام یک درخت خانواده است که توسط درمانگر در خانواده درمانی و روانشناسی خانواده ترسیم می شود.
ژنوگرام عبارت است از ترسیم خانواده ها، در این روش اطلاعات مهمی درباره خانواده ثبت می شود؛ از جمله در مورد سن اعضای خانواده، جنس، تاریخ ازدواج، مرگ و محل زندگی آنان.
ژنوگرام به روابط و رویدادهای گذشته نگاه می کند و این که چه تاثیری بر روش عاطفی فعلی شخص گذاشته است.
اطلاعات حاصل از ژنوگرام برای اعضاء خانواده تفسیر می شوند تا از پویایی خانواده و خویش درک پیدا کنند.
تفسیر سیستمیک
متخصصین در روانشناسی خانواده و خانواده درمانی، اختلالاتی مانند افسردگی را به عنوان نشانه ای از یک مشکل در خانواده بزرگ تر مشاهده می کند.
آموزش ارتباطات
یکی دیگر از اطلاعات درباره خاواده درمانی این است که به افراد نحوه برقراری ارتباط آموزش داده می شود. الگوهای ارتباطی ناسازگارانه در خانواده شناسایی و اصلاح می شوند. به افراد آموزش داده می شود که چگونه گوش بدهند، سوال بپرسند و به صورت غیر دفاعی پاسخ دهند.
سیر تحول خانواده درمانی
اگر می خواهید اطلاعاتی درباره خانواده درمانی کسب کنید باید سیر تحول روانشناسی خانواده و خانواده درمانی را بدانید.
خانواده درمانی در اواسط قرن بیستم به عنوان یک درمان مشهور شناخته شد. بخشی از این تاخیر معلول سلطه طویل المدت روانکاوی بود. روانکاوی آن گونه که فروید بدان شکل داده بود، نقش روابط خانوادگی در رشد شخصیت را قبول داشت؛ هر چند فنون درمانی آن فردگرا بود. “آکرمن” کسی بود که صورت بندی های روان کاری را در بررسی خانواده به کار گرفت و لذا یکی از بنیان گذاران خانواده درمانی به شمار می آید. “آدلر” و “سالیوان” نیز بر این حوزه رشد تاثیر گذاشته اند. نظریه عمومی سیستم ها که توسط زیست شناسی به نام “برتلانفی” پیشنهاد شده است، پدیده های ظاهرا بی ارتباط را مولفه های یک نظام کلی “خود تنظیمی” می داند که دائما در جست و جوی حالت استقرار در موقعیت های متغیر است.
اصول اساسی درباره خانواده درمانی
در مورد خانواده، تاکید بر این موضوع است که اجزا چگونه یک کل را می سازند؟ چگونه سازمان می یابند و چه طور با هم تعادل دارند؟ همچنین دو دیدگاه رفتارگرایی و انسان گرایی، راه را برای ظهور درمان های دیگری در خانواده درمانی هموار کردند. از مشکلات افراد، تفسیرهای سیستمی به عمل آمد و مشکلات آنان تظاهر یک اختلال خانوادگی در نظر گرفته شد. این دیدگاه جدید در مورد مشکلات بالینی بیش از هر جایی در مفهوم بندی اختلالات روانی شدیدی چون اسکیزوفرنی مشهود بود. “تئودور لیدز” و گروه تحقیقاتی وی در سببشناسی اسکیزوفرنی، نقش خانواده را مطرح کرده اند. وقتی زن و شوهری نمی توانند نیازهای روانی و هیجانی یکدیگر را رفع کنند، یکی از آنها اتحاد بیمارگونه ای با فرزندش برقرار می کند و در نهایت اسکیزوفرنی وی را تسریع می کند.
مشاهدات “باون” (۱۹۶۰) روی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی که همراه با پدر و مادرشان برای مدتی در بیمارستان زندگی می کردند، وی را به این نتیجه رساند که کل واحد خانواده بیمار است، نه بیمار.
مقاله مرتبط: نقش خانواده درمانی در اعتیاد نوجوانان
ویژگی های خانواده درمانی
خانواده درمانی و روانشناسی خانواده دارای خصوصیاتی است که آن را از درمان انفرادی متمایز می کند. برای مثال: اعضای خانواده دارای ملاک قضاوت، پیشنیه و زبان مشترکی هستند که ممکن است برای درمانگر ناآشنا باشند.
درمانگر باید با نقش های خانواده و خرده فرهنگ مخصوص آن آشنا شود. سپس از این آشنایی در جهت ارتباط با اعضای خانواده یا رویارویی با آنان استفاده کند. در عین حال درمانگر باید استقلال عاطفی خود را حفظ کند و یک بخش خانواده را به نفع بخش دیگر رها نکند. البته این کار دشواری است. چون اعضای خانواده غالبا درمانگر را وارد منازعات خود بر سر قدرت یا دفاع های خویش در برابر ارتباط آزاد می کنند. یکی از بخش های معمول خانواده درمانی، اخذ شرح حال و سنجش است.
مرکز روانشناسی اکسیر خدمات روانشناختی خود را توسط متخصصین مجرب در زمینه های مختلف از جمله مشاوره کودک، مشاوره فردی، مشاوره افسردگی، مشاوره اضطراب، مشاوره وسواس و … را به صورت حضوری و غیرحضوری به شما عزیزان ارائه می دهد.
روند درمان در خانواده درمانی
مشکل فعلی باید مطرح و بررسی شود. ممکن است پسر خانواده بزهکار باشد یا دختر خانواده روابط جنسی متعددی داشته باشد. بررسی تفسیر هر یک از اعضای خانواده از مشکل، کار جالب و از لحاظ تشخیصی کار مهمی است. معمولا شرح حال خانواده گرفته می شود. وقتی مشکل خانواده در چارچوب خانواده های پدری والدین خانواده و زندگی دوران تجرد و ازدواج آنان مورد بررسی قرار می گیرد، شیوه ارتباط کودکان بهتر و درک آنان بیشتر می شود.
طرح یک چشم انداز کلی از سابقه و پیشینه خانواده پدربزرگ ها و مادربزرگ ها و هدف ها،آرزوها، ترس ها و ضعف های آنان- قوه درک همدلی و تحمل اعضای خانواده را افزایش می دهد. به این ترتیب ملاک قضاوت جدیدی فراهم می آید.
در این نوع درمان، آموزش، پیشگیری و درمان برای کمک به خانوادهها، کل خانواده را دربرمیگیرد. برای حل مشکل خانواده یا یکی از اعضای آن کل سیستم خانواده مورد توجه قرار می گیرد و تلاش می شود علل بروز و عوامل تشدید کننده مشکل در داخل خانواده و در نوع روابط اعضا با یکدیگر مورد بررسی قرار گیرد. این شیوه از درمان مبتنی بر رویکرد سیستم هاست و معتقد است، زمانی می توان به رفع یک مشکل نائل شد که از نیروی تک تک اعضا استفاده کرد و عوامل تنش زا را مرتفع ساخت.
اهداف خانواده درمانی
یکی دیگر از اطلاعات درباره خانواده درمانی تعیین اهداف خانواده درمانی و روانشناسی خانواده است که شامل موارد زیر است:
- تغییر اصول غیرانطباقی که بر خانواده مسلط است.
- بالا بردن آگاهی اعضای خانواده در زمینه راه های مختلف حل مشکل.
- متعادل ساختن تفرد و پیوستگی.
- افزایش روابط مستقیم چهره به چهره و کاهش از سرزنش.
- کاهش یا رفع تعارض و اضطراب در روابط بین فردی.
- تقویت حساسیت نسبت به نیازهای هیجانی اعضای خانواده به وسیله یکدیگر و برآورده سازی نیازها.
- تقویت ظرفیت افراد خانواده برای مقابله با نیروهای مخرب درون و بیرون محیط خانواده.
- نفوذ بر هویت خانوادگی و ارزش های آن، به طوری که اعضای خانواده به سوی رشد و سلامتی گرایش یابند.
زوجین تمیز و شفاف دعوا کنند!
گاهی اوقات زوج ها به دلایل مختلف مانند ترس از طرد شدن، یا بلد نبودن مهارت های ارتباطی به دعوا و جروبحث کثیف روی می آورند. در این نوع دعوا زوجین از گفتن واضح و شفاف ناراحتی خود خودداری می کنند و با گفتن حرف ها و کنایه هایی می خواهند به طرف مقابل نشان دهند که ناراحت هستند. در زیر جملاتی را مطرح کرده ایم که منجر به دعوای کثیف می شود و ضروری است از گفتن آنها در خودداری کنید.
هیچی
معمولا زوج هایی که با هم «کثیف» دعوا می کنند، یا از دعوا کردن می ترسند یا نمی خواهند دعوا به اسمشان تمام شود. به جای اینکه بیایند و بگویند ناراحت یا عصبانی اند، انرژی منفی از خود ساطع می کنند و آرزو دارند از آنها بپرسید: «چی شده؟» اینجاست که همسر شما اولین کلمه جادویی دعوا را به زبان می آورد: «هیچی!»
از آنجا که واضح است اتفاقی افتاده، «هیچی» یعنی خیلی چیزها! «معلوم است که ناراحتم، اما دلم نمی خواهد چیزی بگویم که دعوایمان شود، بنابراین سعی می کنم تو را تحریک کنم تا دعوایی که من می خواهم، راه بیندازی!»
دفعه بعد که همسرتان جواب داد «هیچی»، با این جمله جوابش را بدهید: «این جواب فقط باعث جر و بحث و دعوای ما می شود. هر وقت آمادگی حرف زدن داشتی، من آماده شنیدن هستم.»
حالا هر چی
فرض کنید همسرتان اولین کلمه دعوا را به زبان آورده، «هیچی!» و شما به جای آنکه بگویید: «هر وقت آماده گفتن بودی، من آماده شنیدنم»، می گویید: «می دانم اتفاقی افتاده». اینجاست که همسر شما دومین کلمه دعوا را به زبان می آورد: «حالا هر چی!»
«حالا هر چی» می تواند درست به قلب شما بخورد، این عبارت تحقیرکننده است و احساسات و نگرانی هایتان را بی اهمیت جلوه می دهد.
دفعه بعد که همسرتان گفت: «حالا هر چی»، گول نخورید و آغازگر دعوایی که معمولا خواسته خشم منفع همسرتان است، نباشید. در عوض، خیلی خونسرد به او بگویید: «وقتی همچین حرفی بهم می زنی، احساس می کنم حس من یا چیزی که می خواهم بگویم برایت مهم نیست و این باعث می شود احساس بدی پیدا کنم.»
اگر همسرتان یک عذرخواهی درست و حسابی از شما نکرد، بهتر است راهتان را بکشید و بروید و بگذارید تنهایی حرص بخورد. در غیر این صورت، شما تسلیم دعوایی می شوید که به خواست او شروع شده است.
همیشه و هیچ وقت
«تو هیچ وقت سروقت نیستی!»، «من همیشه باید پشت سرت راه بروم و تمیزکاری کنم»، «من همیشه در مهمانی های کاری تو شرکت می کنم اما تو هیچ وقت با من نمی آیی.» «همیشه» و «هیچ وقت» به ندرت واقعی هستند. وقتی از عباراتی استفاده می کنید که در آن ها «همیشه» یا «هیچ وقت» وجود دارد، در واقع به همسرتان می گویید که او هرگز نمی تواند کاری را درست انجام دهد یا باورتان نمی شود که او بتواند تغییر کند. این موضوع منجر به تسلیم شدن و دست از تلاش برداشتن او می شود.
چرا همسرتان نباید در تمیزکاری به شما کمک کند. وقتی با جای اینکه بگویید: «لطفا زباله ها را بیرون ببر» می گویید: «خیلی دوست داشتم تو زباله ها را بیرون می بردی اما می دانم که نمی بری!»؟ نمی توانید از همسرتان انتظار داشته باشید که با حالت «ثابت می کنم اشتباه می کنی» سازگار شود!
«هیچ وقت» و «همیشه» را از دایره لغات زناشویی تان حذف کنید. به جایش بگویید: «گاهی» یا «بعضی وقت ها»، سعی کنید بر زمان حال متمرکز بمانید و دقیق بگویید: «ناراحت شدم که امروز دیر کردی.»
اجازه دهید همسرتان بداند ایمان دارید که تغییر می کند.
تو هم مثل… بابا، مامان، خواهر یا … هستی
این حرف هم از همان حرف های است که نشان از خشم منفعل همسرتان دارد و می خواهد شما آغازگر یک جار و جنجال باشید. به جای اینکه همسرتان بگوید: «احساس می کنم که از من بهانه گیری می کنی.» به شما می گوید: «تو هم عین مادرت هستی!»
سعی کنید یک نفس عمیق بکشید و فقط بگویید: «خیلی ناراحت می شوم که من را با مادرم مقایسه می کنی.» دعوا راه نیندازید؛ بگذارید بداند شما را رنجانده است.
تو خیلی حساسی، همه چیز رو به خودت می گیری
«تو زیادی حساسی» و «تو همه چیز رو به خودت می گیری» یعنی حساسیت و احساس حقارت خوب نیست. اینها هم عبارات بحث برانگیزی هستند اما ممکن است «فریادی برای کمک خواستن» باشند!
همسر شما شاید می خواهد چیزی بگوید – البته به یک روش بسیار غیرموثر – او نیاز دارد چیزی به شما بگوید که ممکن است ناراحتتان کند و از عکس العمل شما می ترسد.
برخی مشاوران در جلسه های زوج درمانی به مراجعان خود یاد می دهند زمان جر و بحث، در انتخاب کلمه ها و عبارات دقت کنند که ممکن است یک مخالفت ساده و کوچک را به یک دعوای درست و حسابی تبدیل کند چون وقتی تمیز دعوا کنید رابطه تان را سالم نگه می دارید.
سعی کنید تا حد امکان، شفاف و روشن باشید و بدون برچسب زدن به یکدیگر و به زبان آوردن عبارات آزاردهنده، اصل موضوع را بگویید.
رزرو وقت درباره خانواده درمانی
ثبت ديدگاه