رشد روانی کودک از اولین لحظه های تولد

رشد روانی کودک هم در دوران جنینی و هم در اولین لحظه های تولد وجود دارد. کودک وقتی پا به زندگی می گذارد، مجموعه ای از بازتاب های طبیعی را در رفتار خود دارد که البته برای او ضروری است، چون به او کمک می کند شیر بخورد، توجه مادرش را جلب کند و در مجموع زنده بماند.

طی سال اول، کودک کم کم به به سمت رفتارهایی می رود که دیگر بازتاب های طبیعی نیستند بلکه برخی رفتارهایی هستند که او یک بار به طور تصادفی انجام داده و به دلیل نتیجه ای که داشته دوباره آن را تکرار می کند، مانند مکیدن انگشت. همچنین در همین دوران متوجه می شود که روی محیط اطرافش تأثیر دارد: وقتی پاهایش را تکان می دهد، زنگوله ی بالای گهواره به صدا در می آید. وقتی لبخند می زند، اطرافیانش به هیجان می آیند. وقتی رویش را از شکلک های پدر برمی گرداند، پدر بازی را عوض می کند.


مقاله مرتبط: حقایق کوتاه در مورد رشد کودک، روانشناسی رشد کودک


رشد روانی کودک بعد از یک سال زندگی

سال دوم زندگی زمان کشف کردن است. دورانی پر از اطلاعات گوناگونِ محیطی که باید بررسی شوند. بنابراین، کودک انواع و اقسام رفتارها و حرکات را انجام می دهد. او حتی باید توانمندی های خود را بسنجد. خیلی از کارهای ابتدایی که به نظر ما پیش پا افتاده هستند، برای کودک بسیار دشوارند. الان ما به راحتی می توانیم چیزی را ببینیم، دستمان را به سمت آن ببریم، آن را برداریم، از دست دیگر کمک بگیریم، بچرخیم و آنچه برداشته ایم جای دیگری بگذاریم. اما برای کودک هرکدام از این مراحل، هماهنگی زمانی حرکت دادن بدنش و استفاده ی بهینه از دستانش، خود پروژه ای به حساب می آید که باید جزئیات آن را با تمرین کشف کند و مهارت های لازم را طی مراحل رشد به دست بیاورد.

کودک اگر در محیطی غنی از محرک ها باشد، به طوری که در عین اینکه استراحت و آرامش کافی دارد، برای پردازش محیط اطرافش دائم از حواسش و البته مغزش کمک بگیرد و نیز آزادی عمل کافی برای استفاده از اعضای بدنش داشته باشد، گنجینه ای غنی را پایه ی مراحل بعدی رشد خود خواهد ساخت. کودکی که بی توجه به اینکه چقدر اطرافش ممکن است کثیف شود، با آزادی ای که والدین به او داده اند، هرجور دوست دارد غذا می خورد، تنوع مزه ها را تجربه می کند، مواد مختلف را با دست خودش لمس می کند و انواع حالت های گرفتن قاشق را امتحان می کند شاید در همان ابتدا به سبک بزرگترها غذا خوردن را نیاموزد، اما دنیایی از اطلاعات را به طور ضمنی کسب می کند که در آینده بسیار به دردش می خورد. این اطلاعات روی مهارت های حرکتی و هوش او مؤثر خواهند بود.


مقاله مرتبط: نگرش والدین یکی از عوامل مؤثر بر رشد کودک


دو سالگی؛ دنیای متفاوت کودک

همین که کودک بتواند مسائل ساده ی اطرافش را دیگر به طور ذهنی حل کند؛ یعنی مثلا بدون اینکه نیازی به آزمون و خطا داشته باشد، ناگهان کشف کند که می تواند چهار پایه ی کوچکش را از حمام بیاورد و به کمک آن از صندلی بالا برود تا از شکلات های روی میز بردارد، مرحله ی تازه ای در زندگی او و البته والدینش آغاز می شود. کوچولویی که تا دیروز بسیار پذیرا بود، حالا می تواند کشف کند، راه حل پیدا کند و والدینش را به چالش بکشد.

آغاز دورانی شیرین اما سخت برای والدین. او تازه یاد گرفته راه برود، بنابراین برای جابه جا شدن دیگر نیازی به کسی ندارد. دنیای در دسترس او حسابی گسترده تر شده و در کنار آن، او دیگر یاد گرفته حرف هم بزند. قابلیتی فوق العاده که به او امکان آشنا شدن با دنیایی کاملا تازه را می دهد. یک راه ارتباطی جدید و شگفت انگیز، پر از نکته هایی برای آموختن و قوانینی برای کشف کردن. معمولا در این سن اتفاقات دیگری مانند آموزش استفاده از سرویس بهداشتی و از شیر گرفتن هم می افتد که زندگی پر از استرسی را برای کودک به همراه خواهد داشت. این همه برای یاد گرفتن است.

کودک در قالب بازی، بخش غالب اطلاعات را از محیط می آموزد و آموخته های خود را به چالش می کشد و اصلاح می کند. او از همان دوران کودکی مشغول جمع آوری اطلاعات محیطی و جای دادن آنها در طبقه بندی های خاصی در مغز خودش است.

مرکز روانشناسی اکسیر شهرک غرب