یک تعریف از خلاقیت، تفکر را به دو دسته تقسیم می کند:
- تفکر واگرا (Divergent Thinking)
- تفکر همگرا (Convergent Thinking)
– تفکر واگرا:
تفکر واگرا تفکری مولد است که در افراد خلاق یافت می شود. هدف محور، کنترل شده، جهت مند و از پیش تعریف شده نیست، علاقمند به جستجوی ناشناخته ها و نوآوری از این طریق است. ملزم به پیروی از قواعد جا افتاده نیست. تفکر واگرا تفکری است که از شناخته ها به سوی ناشناخته ها حرکت می کند.
– تفکر همگرا:
تفکر همگرا دوست دارد که به سرعت از سوی ناشناخته ها وارد حوزه ی شناخته ها شود. به عبارت دیگر، تفکر همگرا بر خلاف تفکر واگرا، جرأت و جسارت چندانی به ماندن و غور کردن در جهان ناشناخته ها ندارد.
تفکر همگرا و واگرا
تفکر همگرا به سرعت پاسخ های نامحدود به هر پرسش را تقلیل می دهد و محدود می کند تا بتواند خیلی زود به پاسخی که گمان می کند به شکل قاطعی صحیح است، برسد؛ در حالی که تفکر واگرا شامل نوعی خیال اندیشی انعطاف پذیر است که می تواند سؤالاتی چند وجهی طرح کند و پاسخ های بسیاری برای آن ها در نظر بگیرد، که هرکدام بتوانند به دلایلی صحیح باشند.
تفکر همگرا برای مسایل تعریف شده که پاسخی روشن دارند، مناسب است؛ در حالی که تفکر واگرا بیشتر مناسب مسائلی است که آنچنان روشن نیستند و تعریف های همواره ناتمامی دارند. تفکر واگرا زمینه را برای سازندگی خلاق آماده می کند؛ زیرا به جستجوی خیال اندیشی، بدون محدودیت های جهت مند می پردازد و بنابراین، انعطاف پذیر و مبتکرانه است. تفکر واگرا تداعی های نو ایجاد می کند، آماده برای تجربه کردن چیزهای نو است و به رها کردن مسائل قبل از بررسی تمام ابعاد آن ها میلی ندارد.
ثبت ديدگاه