به گفته ی دبورا ریچاردسون، استاد روانشناسی در دانشگاه جورجیا رجنتس امریکا، آن کسانی که باید از آن ها بترسیم غریبه ها نیستند، بلکه نزدیکترین و عزیزترین کسان ما هستند! به گزارش مدیکال دیلی، ریچاردسون پس از تحقیق و مشاهده دقیق، در نهایت ثابت کرد که ضرب المثل قدیمی، “همیشه به کسی که عاشقشی صدمه می زنی” نه فقط از نظر احساسی بلکه از نظر علمی هم درست است. با این حال، هنوز رمز و راز و علت این مساله به درستی روشن نیست.
علم می گوید درست است
او اسم این پدیده را “پرخاشگری روزمره” گذاشته و می گوید که در واقع کسانی که نزدیکتر به قلب ما هستند قادر به وارد کردن آسیب بیشتر از طریق کلمات و اعمال نیز هستند. محققین در این مطالعه سابقه پرخاشگری روزمره را از سال ۱۹۷۴ تجزیه و تحلیل کرده و نتایج مطالعه در Current Directions in Psychological Science منتشر شده است.
ریچاردسون اذعان می کند که این حیطه دشواری برای مطالعه است از آنجا که ما همیشه از نیت خود آگاه نیستیم. به عنوان مثال مردم به خود نمی گویند که ” من واقعا متنفر هستم از این شخص بنابراین الان میرم یک سری شایعه در موردش پخش می کنم!” بنابراین در این مطالعه او تنها قادر به سنجش پرخاشگری های آگاهانه بوده است. با این حال، ریچاردسون اطلاعات زیادی نیاز نداشت تا به این نتیجه ای برسد که ما همیشه گمان می کردیم اینگونه باشد: “ما نسبت به کسانی که عشق می ورزیم بدجور بی رحمیم!”
چرا نسبت به عزیزمان بدجنسی می کنیم؟
ریچاردسون تقریبا در مورد تمایل ما به صدمه زدن به عزیزانمان مطمئن است اما او هنوز در مورد علت این مساله مطمئن نیست. او دو تئوری را مطرح می کند اول اینکه بیشتر وقت ما با عزیزانمان صرف می شود و دوم اینکه روابط با آن ها مهم تر هستند. او پرخاشگری روزمره را به سه دسته زیر تقسیم کرده است:
- مجزای مستقیم
- غیر مستقیم
- منفعلانه
– پرخاشگری مستقیم:
این شکل از پرخاشگری شامل فریاد زدن، ضربه فیزیکی، رویارویی و آزار کلامی و عملی است. این شکل در مردان شایعتر از زنان است، اما در هر دو جنس می تواند این نوع از آزار دیده شود. پرخاشگری مستقیم معمولا در مورد خواهر و برادر و دیگر افراد خیلی نزدیک استفاده می شود و کمتر احتمال دارد در مورد دوستان مورد استفاده قرار گیرد. ریچاردسون حدس میزند ممکن است به این دلیل باشد که این روابط قوی تر هستند و در نتیجه افراد در طول رویارویی احساس امنیت بیشتری می کنند: “من می توانم با خواهر و برادرم مقابله کنم، و من در امنیت کامل هستم وقتی که این کار رو می کنم، لازم نیست غیر مستقیم یا منفعلانه اعتراض کنم، خواهر و برادر من همیشه خواهر و برادر من خواهند بود!”
– پرخاشگری غیر مستقیم:
پرخاشگری غیر مستقیم با صدمه زدن به کسی بدون رویارویی رخ می دهد. این شکل شامل تهمت زدن، شایعه پراکنی، و یا از بین بردن اموال کسی است. این مساله بیشتر از پرخاشگری مستقیم اتفاق می افتد و به طور مساوی توسط هر دو جنس انجام می شود. هنگامی که نوبت به دوستان می رسد، پرخاشگری غیر مستقیم ارجح ترین سلاحی است که انتخاب می شود. ریچاردسون معتقد است که ممکن است به این خاطر باشد که این شکل از پرخاشگری قابل انکار است و به راحتی می توان آن را غیر عمدی جلوه داد و مثلا گفت: “اوه، من نمی خواستم به شما صدمه بزنم!”
– پرخاشگری منفعلانه:
این شکل از پرخاشگری شامل لجبازی، مانند نادیده گرفتن تماس های تلفنی، “سکوت درمانی!” و یا تاخیر عمدی برای یک جلسه می تواند باشد. این شکل از پرخاشگری تمایل به خسته کردن هدف خود دارد به خاطر اینکه به راحتی به عنوان تظاهری از خشم قابل شناسایی نیست. این مساله اغلب در شبکه های دوستی متراکم، مانند دانش آموزان دبیرستانی اتفاق می افتد. این مهم است که پرخاشگری نباید با “ابراز وجود” اشتباه گرفته شود. ابراز وجود برای بیان نیازها یا نگرانی های خود لازم است. روانشناسان افراد را به مقابله و برخورد موثر با مسائل تشویق می کنند، اما نه به شکل پرخاشگرانه.
مقاله این تحقیق: journals.sagepub
ثبت ديدگاه