تولد نوزاد

کودک شما دیر یا زود درباره تولد نوزاد از شما خواهدپرسید: “نوزاد ازکجا می آید؟” ممکن است کودکتان شما را غافلگیر کند، مثلاً این سؤال را درفروشگاه، درخانه (وقتی بستگان به دیدن شما آمده اند) یا در استخر (وقتی که به دوست حامله ی شما نگاه می کند) بپرسد. باتوجه به نوع و ساختار روابط خانوادگی، والدین می توانند از پاسخگویی درباره نحوه تولد نوزاد طفره بروند و بگویند:”برو از مادر (یا پدرت) بپرس”،”هنوز برای فهمیدن این موضوع خیلی کوچک هستی” یا “وقتی بزرگ تر شدی برایت توضیح می دهم”. اما پدر ومادر با این پاسخ ها، پیامی غیرکلامی را منتقل می کنند که موضوع تولید مثل و تولد نوزاد خارج ازمحدوده و تابو است.


مقاله مرتبط: عاشق نوزاد تازه متولد شده ام هستم، اما چرا انقدر غمگینم؟


ترس والدین درباره پاسخ دادن درباره تولد نوزاد

شاید ترس والدین از پاسخگویی به کنجکاوی های کودکان درباره تولد نوزاد، ازآن جا ناشی می شود که والدین پرسش کودک خود را از دیدگاه پیچیده ی یک فرد بزرگسال می بینند (تمام مسائل مربوط به آمیزش جنسی، عشق، بارداری و زایمان ….). علاوه بر آن والدین نگران این هستند که آیا فرزندشان آن قدر بزرگ شده است که بتواند اطلاعاتی  را که در اختیارش قرار گرفته، بدون سوء درک پردازش کند و حیرت زده نشود؟ اغلب والدین، بیش از حد از فرزندان خود مراقبت می کنند، پاسخگویی سؤالات  آن ها را به حداقل می رسانند و می کوشند که علاقه ی فرزند خود را به موضوع کم کنند. بچه ها خیلی زود متوجه  این بی میلی والدین می شوند.

گاهی اوقات هم والدین به خاطر ارزش ها و عقاید خود، به صحبت با فرزندان شان درباره ی جنسیّت علاقه ای نشان نمی دهند. آن ها پیش خود می گویند: “اگر من این واقعیت ها را به او بگویم و او از این اطلاعات برای تجربه ی جنسی استفاده کند چه؟ یا “نکند فرزند من علاقه ی مرا نسبت به گفت وگو دراین باره، چنین تعبیر کند که من رضایت داده ام وارد تجربیات جنسی زودهنگام و نامناسب شود؟”

اما ترس والدین را می توان با نتایج تحقیقات علمی ارزشمند کاهش داد.

ثابت شده است که ارائه دادن اطلاعات بیشتر به کودکان، باعث افزایش  تجربیات جنسی در آن ها نمی شود. در واقع کودکانی که نسبت به کارکرد بدن خود و مسایل مربوط به جنسیت آگاهی دارند تمایل بیشتری برای به تأخیرانداختن آمیزش جنسی دارند و ترجیح می دهند که درسنین بالاتر به این امر بپردازند. پس والدین می توانند ترس های خود را کنار بگذارند و مطمئن باشند که به نفع بچه هاست اگر اطلاعات جنسی خود را از بزرگسالانی که به آن ها علاقه دارند، یعنی از والدین خود دریافت کنند. بچه ها به هرحال کنجکاوی خود را ارضاخواهند کرد و اطلاعات لازم را از منابعی مانند دوستان، نشریات و تلویزیون به دست خواهند آورد. آن ها از تخیلات خود (که غالباً فراواقعی نیز هست) استفاده خواهند کرد. از این رو والدین باید آموزش جنسی کودکان را برای اطمینان از رشد سالم آن ها تا بلوغ کامل، رهبری کنند.

یکی از کلید های آموزش جنسی موفق این است که همواره به خاطر داشته باشید روند آموزشی فرزندتان تدریجی است و نباید همه ی جزئیات را یک جا دراختیار او قراردهید. درجه ی درک یک کودک ساده تر از یک بزرگسال است و او تنها می تواند مطالب عینی را درک کند. پدر و مادر بهترین کسانی هستند که می توانند درباره مراحل رشد کودکان قضاوت کنند لذا با توجه به ارزیابی قدرت پردازش اطلاعات در کودک، باید به سوال های او درباره واقعیت های حیات، پاسخی مختصر داد.


مقاله مرتبط: اصول تربیت جنسی کودکان


نحوه پاسخ به سوال کودکان درباره تولد نوزاد

در زیر چند پاسخ به پرسش های کودکان درباره ی تولد نوزاد آمده است، آن ها را بخوانید و پاسخ هایی را که با آن ها راحت تر هستید انتخاب کنید.

وقتی کودک زیر پنج سالی می پرسد :”نوزاد از کجا می آید؟” باید به او پاسخی ساده و کوتاه داد. برای ارضای کنجکاوی این بچه ها، به حداکثر دو یا سه جمله نیاز است. اما قبل از این که به او توضیح بدهید، ابتدا نسبت به مورد سؤال کودک خود اطمینان کسب کنید. سوال را برای خودتان  و کودک تان تکرار کنید تا همه چیز روشن و شفاف باشد. به بیان دیگر، ابتدا همیشه سؤال کودک خود را به زبان دیگری بگویید. شما با این کار مطمئن می شوید که به درستی سوال او را فهمیده اید.

لطیفه زیرهمین مفهوم رانشان می دهد:

پسر چهارساله ای نفس زنان  به درون خانه می دود و از مادرش می پرسد: مامان من ازکجا آمده ام؟

مادر هول می شود سعی می کند نفسی بکشد و با نگرانی  پیش خود می گوید چرا حالا؟من که هنوز درباره مسائل اساسی  جنسیت صحبت نکرده ام (هنوز خیلی زود است!) سپس ماهرانه سعی می کند کمی وقت به دست بیاورد و می پرسد “من ازکجا آمده ام ؟منظورت چیه ؟” پسرکه گیج شده است سرش رابالا می کند به مادرش نگاه می کند و می گوید: “دوستم گفت در فلان شهر به دنیا آمده است و من نمی دانم کجا به دنیاآمده ام!”. مادر با خیال راحت آهی می کشد و می گوید: خوب توهم درفلان شهر دیگر به دنیاآمدی.
مادرنجات پیدامیکند!

سناریوی بالا طنزآمیز بود اما سناریوی واقعی دیر یا زود پیش می آید!

والدین باید این نکته را روشن کنند که نوزاد را از بیمارستان نمی خرند، بلکه پزشک، پرستار یا ماما کمک می کند تا نوزاد از بدن مادر خارج بشود. بسیاری از افراد به بچه ها می گویند که نوزاد در شکم مادر رشد می کند. شاید منطقی به نظر برسد که بچه، غذا، شکم و رشد نوزاد را معادل هم  بداند اما این اطلاعات غیردقیق و گیج کننده است و در آینده به سختی می توان آن را اصلاح کرد. بچه ها قبل از این که بتوانند به خاطر رشد ادراک خود اطلاعات جدیدی را جذب کنند، به باورهای قبلی خود پای بند می مانند. پس مفاهیم جدید ودقیق را باید بارها و به شکل های گوناگون به کودکان آموخت تا کاملاً آن ها را فرابگیرند. شما با این روش پایه ی محکمی را بنا می کنید که ادامه ی روند یادگیری را ممکن می سازد این کار با آموزش یک زبان جدید تفاوتی ندارد.

مثال زیر فقط می تواند یک آغاز مناسب را برای شما و کودکتان نشان بدهد .

دختر پنج ساله ای بعد از این که تمام روز خود را در مهد کودک گذرانده است به خانه می آید و می گوید: “مامان نوزادان از کجا می آیند؟” مادر:”تو فکر می کنی از کجا می آیند ؟” دختر: “مطمئن نیستم شاید بیمارستان. مربی ما دارد بچه دار می شود “. مادر: “نوزاد در جای مخصوصی از بدن مادرش رشد می کند تا آماده بیرون آمدن بشود”. دختر: “توی شکم نه؟”. مادر: “نه، جای مخصوص نوزاد “رحم” نام دارد. می توانید به کودکتان نشان بدهید که رحم درست زیر ناف زن قراردارد.

این توضیح، بسیاری از کودکان پیش دبستانی را راضی می کند، اما بعضی از آن ها اطلاعات بیشتری می خواهند و باز هم درباره ی جزئیات آن از شما می پرسند. بعضی هم با اطلاعات کم تری راضی می شوند و موضوع را فراموش می کنند. بسیاری ازبچه ها توضیحات شما را تا چند روز به زبان خودشان تکرار می کنند گاهی هم موقعیت های نامناسبی را برای این کار انتخاب می کنند.

مرکز روانشناسی اکسیر شهرک غرب