روانشناسی یادگیری چیست؟
هیلگارد، روانشناس آمریکایی، در یک تعریف جامع، روانشناسی یادگیری را اینگونه تعریف می کند: “یادگیری یعنی تغییر نسبتا پایدار در رفتار، که بر اثر تجربه در توانایی های بالقوه فرد بوجود می آید.”
مرکز روانشناسی اکسیر تمام خدمات خود از جمله مشاوره خانواده، مشاوره ازدواج، مشاوره طلاق، مشاوره جنسی و … را به افرادی که تحت پوشش بیمه بانک های طرف قرارداد اکسیر هستند رایگان ارائه می دهد. جهت کسب اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید.
دید کلی در روانشناسی یادگیری
تفاوت سطح انسان قرن ۲۱، با اجداد غارنشین را چه چیزی پر می کند؟ یادگیری در زندگی انسان چه نقشی دارد؟ آیا یادگیری محدود به مدارس و آموزشگاه ها است؟
نقش یادگیری در همه صحنه های زندگی، نمایان است. یادگیری تنها آموختن مهارتی خاص با مطالب درسی نیست؛ بلکه در رشد هیجانی، رشد شخصیتی و تعامل اجتماعی انسان دخالت دارد. انسان، یاد می گیرد که از چه چیزی بترسد، چه چیزی را دوست بدارد و کجا چگونه رفتار کند. در واقع نوزاد، از همان لحظه تولد، درگیر فرآیند یادگیری می شود و این توانایی است که باعث پیشرفت و تفاوت روزانه او و تفاوت انسان های یک نسل، از انسان های نسل قبل از خودشان می شود.
گرفتن وقت مشاوره از اکسیر
۷۷۸۸۲۸۱۷
۷۶۷۱۰۶۹۳
فرآیند یادگیری، با توجه به اهمیتش، همیشه مورد توجه بوده و در این مورد، دانشمندان بسیاری اظهار نظر، پژوهش و نظریه پردازی کرده و جواب بسیاری از سوالات را روشن کرده اند؛ بطوری که می توان با صراحت و اطمینان در مورد اینکه “یادگیری چیست، چگونه رخ می دهد و عوامل موثر کدام هستند؟” بحث کرد.
ویژگیهای یادگیری از منظر روانشناسی یادگیری
– تغییر در رفتار
یادگیری همره با “تغییر” است؛ به گونه ای که بعد از کسب یادگیری، موجود زنده (از جمله انسان) رفتارش (بیرونی یا درونی) به یک روش یا حالت جدید تغییر می یابد. این تغییر هم در رفتارهای ساده و هم در رفتارهای پیچیده دیده می شود.
– پایداری نسبی
درست است که یادگیری همراه با تغییر است، ولی هر تغییری یادگیری محسوب نمی شود؛ بلکه تغییرات ناشی از یادگیری پایداری (Permanency) دارند و تغییراتی که پایداری نداشته باشند را نمی توان به یادگیری نسبت داد. (نظیر تغییرات ناشی از مصرف دارو یا مواد، هیجان ها، خستگی و… که پس از رفع اثر دارو، موضوع هیجان یا رفع خستگی و… تغییرات نیز ناپدید می شوند)
فردی که مسئله یا چیزی را یاد گرفته است، تغییرات حاصل از آن را همواره با خود دارد و در مواقع لازم به اجرا در می آورد.
– تواناییهای بالقوه
یادگیری در فرد نوعی توانایی ایجاد می کند؛ بدین معنی که “تغییرات پایدار در رفتار” نتیجه تغییر در “توانایی ها” است، نه تغییر در رفتار ظاهری. اگر طرف دیگر این توانایی ها همیشه مورد استفاده قرار نمی گیرند، بلکه بعضی مواقع بصورت بالقوه هستند و هر وقت موقعیت و فرصت استفاده فراهم شود، از حالت بالقوه خارج و به حالت بالفعل (عمل) در می آیند.
مثلا فردی که دوچرخه سواری را یاد گرفته است، اگر موقعیت دوچرخه سواری برای او فراهم نباشد، این توانایی بصورت بالقوه در فرد باقی می ماند و هر وقت موقعیت و فرصت دوچرخه سواری فراهم شود (مثلا یک دوچرخه در اختیار او قرار گیرد)، این توانایی از بالقوه به بالفعل (حالت عمل) در می آید. این بدان معنی است که یادگیری هیچ وقت از بین نمی رود.
– تجربه
هر نوع تغییر در توانایی های بالقوه، زمانی یادگیری محسوب خواهد شد که بر اثر “تجربه” (Experience) باشند؛ یعنی”محرک ها” (عوامل) بیرونی و درونی بر فرد (یاد گیرنده) تاثیر بگذارد (نظیر خواندن کتاب، گوش دادن به یک سخنرانی، زمین خوردن کودک و فکر کردن در باره یک مطلب و …) بدین ترتیب تغییرات پایداری که در توانایی افراد به وسیله عواملی به غیر از تجربه بدست می آید، یادگیری محسوب نمی شود.
تغییرات پایدار غیر تجربه ای، بیشتر عوامل رشدی را در بر می گیرند (نظیر عضلانی شدن، دندان در آوردن، تغییرات بلوغ، پیر شدن و …)
– یادگیری یا وراثت
بحث در مورد نقش یادگیری و وراثت (Inheritance) به سه نظریه متفاوت که هر یک طرفداران خود را دارند؛ منتهی می شود.
- گروه اول از این دیدگاه دفاع می کنند که “این وراثت است که رفتار و اعمال ما را شکل می دهد و یادگیری نقشی زیادی ندارد.”
- گروه دوم، نقش مطلق یادگیری تاکید و وراثت را رد می کنند.
- اما در دهه های اخیر، نظریه سومی نیز مطرح گردید که در آن بر نقش “تعاملی وراثت و یادگیری” تاکید شده است. هم از لحاظ نظری و هم از دیدگاه تحقیقی، نظریه سوم، بهترین دیدگاه و راهکار را دارد. از دیدگاه این گروه، هیچ کدام مطلق نیستند؛ بلکه آن ها کامل کننده یکدیگر هستند.
مرکز روانشناسی اکسیر خدمات روانشناختی خود را توسط متخصصین مجرب در زمینه های مختلف از جمله مشاوره فردی، مشاوره افسردگی، مشاوره اضطراب، مشاوره وسواس و … را به صورت حضوری و غیرحضوری به شما عزیزان ارائه می دهد.
در ادامه از منظر روانشناسی یادگیری درباره نقش توجه در یادگیری می پردازیم.
توجه برابر با ادراک، یادگیری، تفکر!
توجه و ادراک
توجه ما به محرکات بسیاری است و به عبارتی سیستم های حسی ما در هر لحظه در معرض محرکات بسیاری قرار دارند. این محرکات گوناگون ممکن است به صورت همزمان بر ما اثر بگذارند؛ اما آن چه در یک لحظه ی معین می توانیم درک کنیم، بسیار محدود است. چون تمام محرکات برای ما جالب و جذاب نیستند، به همه شان دقت و توجه نمی کنیم و فقط به تعدادی از آن ها که با هدف ها و انتظارات ما مطابقت دارند، توجه می کنیم. پس معنای توجه و دقت، معطوف ساختن ذهن به طور انتخابی بر روی یک یا چند چیز و نادیده انگاشتن سایر چیزها است. تا انسان به مطلبی توجه نکند، قادر به یادگیری آن نخواهد بود.
توجه چیست؟
توجه، مقدمه ی ادراک، یادگیری و تفکر است. یادگیری به معنای دقیق آن، بدون ادراک میسر نمی شود و در برخورد با محیط، ابتدا ذهن و حواس، به امر خاصی توجه می کند و بعد آن را درک کرده و نسبت به آن بصیرت و بینش پیدا می کند. بدیهی است وقتی که انسان از نظر جسمی، روانی و عاطفی آمادگی لازم را برای انتخاب محرک خاصی داشته باشد، توجه و دقت بهتر و بیش تری را از او انتظار داریم.
ویژگی های کودکان مبتلا به ADHD (نقص توجه / بیش فعالی)
رایج ترین ویژگی های این کودکان، کمبود دقت و توجه، بیش فعالی و تکانشی بودن است. این دسته از کودکان برای تداوم در انجام یک کار و تمرکز بر جوانب مهم گفت و گو یا تکالیف مربوط به مدرسه مشکل دارند و اغلب تکالیف و وظایف شان را به پایان نمی رسانند؛ زیرا به سرعت از یک فعالیت به فعالیتی دیگر می پردازند یا تمرکز حواس شان را توسط محرک های بیرونی از دست می دهند.
مقاله مرتبط: عوامل ایجاد بیش فعالی/ نقص توجه
مقاله مرتبط: تست آنلاین بیش فعالی
این دسته از کودکان الزاما همیشه فعال نیستند، اما بی قرار و ناآرام به نظر می رسند. والدین می گویند کودک شان در طول خوردن غذا نمی تواند بنشیند، به سرعت از کاری به کار دیگر می پردازد و آموزگاران می گویند این دسته از دانش آموزان، همیشه در حال انجام کاری هستند؛ از جای خود بلند می شوند تا مدادشان را بتراشند، با قلم یا انگشت شان روی میز ضربه می زنند، با پایشان به زمین ضربه می زنند، تکالیف شان را خیلی سریع و غالبا غلط انجام می دهند، پشت میزشان وول می خورند و … .
کودکانی که دچار کمبود توجه هستند در تشخیص اطلاعات مربوط و نامربوط، از توانایی لازم برخوردار نیستند و هر چیزی برای جلب توجه آن ها رقابت می کند. کوچک ترین صدایی از قسمت دیگر اتاق یا کلاس می تواند توجه شان را جلب کند. اگر برای آوردن چیزی به اتاق بروند و توجه شان به تصویر روی دیوار جلب شود، فراموش می کنند برای چه کاری به اتاق آمده اند. به طور کلی وقتی در محیطی قرار می گیرند که محرک های آن زیاد است (مثل صدا، نور، تصویر، اجسام، و … ) دچار مشکل می شوند و بدخلقی و بیقراری می کنند.
برخی از این کودکان تکانشی هستند. آن ها ابتدا عمل می کنند و بعد فکر می کنند. شاید سخنانی توهین آمیز به زبان آورند، اما تا زمانی که به آن ها تذکر داده نشود، مفهوم رفتار خود را تشخیص نخواهند داد. آن ها سوال هایی می پرسند که ارتباطی به موضوع بحث ندارد و عموما در کلاس درس، پیش از آن که سوال به طور کامل مطرح شود، پاسخ را با صدای بلند می گویند و اغلب پاسخ شان نادرست است. به نظر می رسد که این دسته از کودکان و نوجوانان، همیشه در معرض حادثه هستند، زیرا به پیامدهای اعمال خود توجهی ندارند. پیشنهاد می شود اگر علائمی که ذکر شد، به مدت چند ماه در کودک تان دیده شد، آن ها را جدی بگیرید و در جهت رفع و کاهش آن ها اقدام کنید.
رزرو وقت برای مشاوره
ثبت ديدگاه