نارسایی های تفکر نوجوان

تغییر رفتار نوجوانان به علت نارسایی های تفکر نوجوان است. اگر نوجوان گاهگاهی بدرفتاری یا کژرفتاری دارد، علتش در شیوه‌ی فکر کردن اوست؛ یعنی اینکه شیوه و فرایند فکر کردنش ناپخته و خام و نارساست. فکر کردن نوجوان نه به شیوه‌ی پاک و کودکانه سال‌های پیش، و نه به شیوه‌ی منسجم و بر پایه‌ی الگوهای فکری منطقی چند سال بعد اوست. برای شناخت این نارسایی های تفکر نوجوان باید چیزهای زیادی را فهمید.

در نظر داشتن این نکته که نوجوان بودن به خودی خود دارای شیوه‌ی فکری و طرز رفتار ویژه‌ی نوجوانانه است می‌تواند به بزرگترها بردباری بیشتری بدهد. نوجوان هیچ نگاه شخصی و خصوصی به بزرگترها ندارد و بسیار بیش از آنکه فکرش را می‌کنیم طبیعی و عادی است و جای نگرانی نیست.

نکات درباره نارسایی های فکر نوجوان

سه نکته را نباید از نظر دور داشت.

نخست اینکه در مغز نوجوان دگرگونی هایی در جریان است؛ بخشی از آنها برخاسته از الگوهایی است که در بدنش ساخته می‌شود و بخشی نیز در ساختار مغز روی می‌دهد.

نوجوان در حال فراگیری روش تفکر درباره‌ی خودش است. هر اندازه برای او فکر بشود به جایی نمی‌رسد؛ خودش باید برای خودش فکر کند؛ و چه بسیار اشتباه و خطا که در رفتارهای این دوره راه پیدا می‌کند تا به روش درست برسد. با این همه باید آسوده خاطر بود که سرانجام می‌توان در این زمینه دل را گرم ساخت و به او پشت گرم شد.

نوجوانی فقط یک دوره‌ی کوتاه نیست. تنها به خاطر سهولت برای یک رشته دگرگونی‌هایی که کودک پشت سر می‌گذارد تا به بزرگسالی برسد، این اصطلاح بکار می‌رود. این رشته دگرگونی‌ها را می‌توان حرکت از خودخواهی به از خود رهایی نامید.

وقتی در برابر نوجوان هستید باید همه چیز را برایش تشریح کنید: احساساتتان را، فکرهایتان را، خواسته‌ها و چشم داشت‌ها، نیازها و هیجان‌ها را هرچه روشن‌تر شرح بدهید. منظور این است که باید بیشتر قاطع باشید و بیش از آنکه منتظر واکنش‌های او بشوید به موازین تفکر منطقی تکیه کنید.

نارسایی های تفکر نوجوان

نوجوانان دارای نوعی تفکر به نام تفکر دلبخواه هستند. معنای ساده‌ی این فرایند فکری این است که تفکر با موازین واقعیت همخوانی ندارد. نوجوانان به وفور در معرض این گونه خطاها در تفکر هستند، لیکن چهار دسته از آنها خطربار و همگانی است و دسته ی پنجم این خطاها بسیار پررواج و ویرانگر است.


مقاله مرتبط: رفتار پاتولوژیک در نوجوانان


طرز فکر نوجوان

۱. من در مرکز و مدار جهان هستم.

۲. من یگانه و بی‌همتایم.

۳. رعایت قوانین و مقررات وطیفه‌ی من نیست.

۴. زوال ناپذیر هستم.

۵. خوب و بد وجود ندارد.


مقاله مرتبط: روانشناسی نوجوان همراه مشاوره نوجوان


خطای فکر نوجوان

پایه‌ی این خطاها بر خودمداری مشهور نوجوانان قرار دارد که دو دسته خطای فکری را ایجاد می‌کند. یکی خطای فکری به نام “تماشاگر خیالی”؛ یعنی اینکه نوجوان خیال می کند دیگران به اندازه‌ای که او خودش را می‌پسندد، از او خوششان می‌آید. خطای دوم را به نام “بی همتا دانستن خویشتن” می‌شناسیم؛ به این معنا که نوجوان خودش را موجودی بی‌همتا و استثنایی می‌پندارد.

پدر/ مادرها باید نوجوان ها را از خطاهای فکری به سوی واقعیت‌ها راهنمایی کنند. زندگی نمی‌تواند بر پایه‌ی اندیشه‌های شخصی یا گفته‌های بی پایه‌ی همسالان و دوستان ساخته شود. بزرگترها که در چارچوب واقعیت‌ها زندگی می‌کنند می‌توانند نوجوان‌ها را دست کم متوجه برخی واقعیت‌ها بکنند.

هربار که در نوجوان رفتار و کرداری در چارچوب تحریف‌های فکری دیده می‌شود باید او را به تأمل واداشت؛ می‌توان پرسید ” به راستی فکر می‌کنی اینطوری است؟” و با به میان آوردن واقعیت‌ها او را برای یافتن رفتار و کردار مناسب‌تر راهنمایی کرد. بدون تردید، این کار زمان می‌برد؛ با این همه، در اختیار داشتن چهار یا پنج سال فرصت یا حتی بیشتر، چشم انداز پرامیدی می‌تواند بگشاید. هر اندازه بده بستان و مبادله‌ی یاوری و تشویق و امیدبخشی بیشتر باشد، تجربه‌ی نوجوانی برای والدین و نوجوان حوش‌تر و با آرامش بیشتر همراه خواهد شد.

مرکز روانشناسی اکسیر شهرک غرب