وقتی مشاوران با مراجعانی مواجه می شوند که انگیزه ندارند، معمولا نمی دانند که با آن ها چه کار کنند و از آن بدتر، نمی دانند که مشاوره را چگونه راه بیندازند. بنابراین برخی مشاوران صبر خود را از دست می دهند، عصبی می شوند و در نهایت دست از تلاش برای کمک کردن به مراجعان برمی دارند. نتیجه این کار، پایان مشاوره نیست، بلکه منجر شدن به “بلاگردانی” است.
این مساله زمانی روی می دهد که مراجع به خاطر مشکلی که کاملا تقصیر خودش نبوده است، مورد سرزنش قرار می گیرد یا مقصر اعلام می شود. اگر مشاوران از خصوصیات کار کردن با مراجعان دشوار آگاه باشند، این گونه مقصر دانستن ها قابل اجتناب خواهد بود.
در ادامه درباره مقاومت و روش های برخورد با آن آشنا خواهید شد…
مراجع مقاوم چه کسی است؟!
مراجع مقاوم کسی است که دوست ندارد در مشاوره شرکت کند، آمادگی آن را ندارد و یا مخالف تغییر است. چنین فردی ممکن است فعالانه به دنبال مشاوره برود، اما دوست نداشته باشد که از مراحل دردناک هیجانی، تغییرات احتمالی یا آگاه شدن از موضوعاتی که نمی داند یا از یادآوری آن ها فرار می کند، عبور کند.
او به جای امیدوار بودن به تغییرات احتمالی رفتار به رفتارهای فعلی مطمئن خود می چسبد، حتی اگر این رفتارها مخرب و نادرست باشند.
چهار طبقه اصلی مقاومت:
- مقدار حرف زدن
- محتوای حرف ها و پیام ها
- طرز تفکر و برخورد با مشاور
- و تعداد جلسات مشاوره ای که مراجع در آن حضور پیدا می کند.
رایج ترین نوع مقاومت آن است که مراجع بگوید “نمی دانم” و رایج ترین علت سکوت، “مقاومت” است.
روش های برخورد با مراجعان بی انگیزه یا مقاوم
۱. درک و پیش بینی رفتار مراجع:
یکی از روش ها این است که خشم، دلسردی و مقاومت مراجعان را درک و پیش بینی کنند و به موقع و به شیوه درست، با آن ها مواجه شوند. مشاورانی که می دانند، درصد مشخصی از مراجعان بی میل یا مقاوم هستند، می توانند با آن ها کار کنند؛ زیرا اینگونه مراجعان با رفتارهایشان، مشاوران را غافلگیر نمی کنند.
۲. نشان دادن صبر و درک توام با بی طرفی:
این کار باعث می شود که اعتماد مراجع، که پایه و اساس تمام روابط بین فردی است، بیشتر شود. همچنین رفتار بی طرفانه به مراجعان کمک می کند تا افکار و احساسات خود را بهتر درک کنند.
۳. استفاده از تشویق و ترغیب:
همه مشاوران به نوعی در مراجعان نفوذ دارند و عکس این موضوع نیز صادق است. اینکه مشاور چگونه به مراجع بطور مستقیم یا غیرمستقیم واکنش نشان دهد، در اینکه مراجع انگیزه لازم برای شرکت در مشاوره را بدست آورد یا خیر، تاثیر می گذارد. دو فن تشویق به نام “جای پا پیدا کردن” و “به مرگ گرفتن تا به تب راضی شود” در این موقعیت کاربرد دارد.
این دو فن از اصطلاحات فروشندگان و خرده تاجران است که در اولین فن، آن ها برای فروش اجناس خود سعی می کنند به در خانه مردم روند تا جای پای خود را باز کنند و در دومی خواسته بزرگ تری را مطرح می کنند که مشتری به کوچک ترین خرید راضی شود.
۴. معارضه یا رودررویی:
در این روش، مشاور تناقض موجود در حرف و رفتار مراجع را به وی گوشزد می کند. مانند مادر دو کودک که گاهی آن ها را به علت بدرفتاری تنبیه و گاهی به آن ها اجازه می دهد هر کاری که دلشان می خواهد انجام دهند. یکی از آثار مثبت رودررویی یا مواجهه این است که به مراجعان کمک می شود دنیای اطراف خود را بهتر بشناسد و در رفتار خود تجدید نظر کند. با این حال، انکار تناقض، پذیرش درست بودن و اتخاذ موضعی میانه از رفتارهای متنوع مراجعان هنگام مواجهه یا معارضه مشاوران است.
۵. کاربرد استعاره:
مشاوران می توانند از صناعات ادبی (به ویژه استعاره) کمک بگیرند تا از شدت بی میلی یا مقاومت مراجعان بکاهند. استعاره روشی مفید برای توصیف و درک مشکلات پیچیده مراجعان به شیوه ای ساده است. در استعاره از داستان ها یا عبارت های خلاصه و توصیفی استفاده می شود تا بین وضعیت کنونی و پیچیده و عبارات و داستان های ساده اما آشنا نوعی تشبیه برقرار شود. مثل اینکه مشاور به مراجع بی انگیزه بگوید: “به نظر می آید شما همیشه در لیوان یک سوراخ پیدا می کنید.”
۶. ارزش دادن و مهم دانستن:
در این روش، مشاور تلاش می کند تا بطور مستقیم یا غیر مستقیم به مراجع القاء کند که هر فردی به عنوان یک انسان در زندگی خود، برای دیگران مهم است. پژوهش ها نشان داده است که احساس مهم بودن برای اطرافیان، بر روابط میان فردی تاثیر مستقیم دارد.
۷. روش های عمل گرا:
مانند همدلی کردن با مراجع، طرح عقائد خود مشاور، سئوال پرسیدن و سکوت کردن و… که به ویژه در مورد مراجعانی مفید است که به سئوالات مشاور با “نمی دانم” پاسخ می گویند.
منبع: اصول و مبانی مشاوره، گلادینگ، ترجمه مهدی گنجی، ص ۸۱. انتشارات ساوالان.
ثبت ديدگاه