تبعیض بین فرزندان
«ما همه بچه هامون رو اندازه ی هم دوست داریم»؛ جمله ایست که بارها و بارها از زبان والدین مان شنیده ایم. گاهی رفتار و عملکرد والدین چیز دیگری می گوید! تبعیض بین فرزندان تلخ است، اما متأسفانه واقعیت دارد.
در یک تحقیق طولی که به وسیله ی دکتر کانگر در دانشگاه کالیفرنیا صورت گرفت، نمونه ای ۳۸۴ نفری از فرزندان به همراه والدینشان به مدت سه سال، سه بار در موقعیت های گوناگون مورد مشاهده ی دقیق قرار گرفتند. وی درباره شیوه ی ارتباطی آنها سؤالاتی پرسید و فیلم های ویدئویی گرفته شده از آنها را در زمان حل اختلاف مورد بررسی دقیق قرار داد. درنهایت او به این نتیجه رسید که ۶۵ درصد از مادرن و ۷٠ درصد از پدران تمایل خاص به یک فرزند را نشان می دهند که معمولا فرزند اول خانواده است. آنها اعتقاد دارند که برخی از والدینی که این ترجیح را نشان نداده اند، در حین تحقیق رفتار صادقانه نداشته و ظاهرسازی کرده اند.
نکته در اینجاست که حتی اگر دانشمندان نتوانند از دریچه ی دوربین تحقیق پرده از این واقعیت بردارند، فرزندان متوجه این امر شده و حتی گاهی برای جلب توجه والدین شان با هم به رقابت هم می پردازند و پیش بینی اینکه چه کسی گوی سبقت را می برد، کار دشواری است.
درست است که مورد توجه بودن ممکن است موجب افزایش اعتماد به نفس شود، اما مطالعات نشان داده که می تواند موجب احساس تکبر و حق به جانب بودن فرزند دیگر هم بشود. بچه هایی که مورد توجه ویژه قرار نمی گیرند، ممکن است با حسی از بی ارزشی یا به حد کافی دوست داشتنی نبودن بزرگ شوند، اما به همان نسبت در بیرون از خانواده و در روابط میان فردی از لحاظ بخشیدن خطاهای دیگران و پذیرش واقعیت ها عملکرد بهتری از خود نشان می دهند. از طرف دیگر، فرزند ترجیح داده شده ممکن است به شدت از سوی خواهر و برادرهایش تحت فشار و آزار و اذیت قرار گیرد.
عدم ابزار تبعیض بین فرزندان
درصورت تمایل والدین به یکی از فرزندانشان، بهتر است این حس را درون خود نگه داشته و مراقب بروز آن باشند، حتی اگر در موقعیت هایی گیر افتادند، این مسأله را انکار کنند که آسیب ناشی از این فقدان صداقت بسیار کمتر از اذعان به واقعیت درون است. آن ها باید محبتشان را به فرزندی که محبوبیت کمتری دارد، نشان داده و او را درک کنند.
محققان مختلف در اقصی نقاط جهان در این مسئله اتفاق نظر دارند که تا چه حد این گونه تبعیض ها روی سایر فرزندان آثار مخرب و جبران ناپذیر دارند. چارلز دیکنز در رابطه با تبعیض هایی که والدینش میان او و خواهرش قائل می شدند، نوشته های اندوهباری دارد مبنی بر اینکه به دلیل درآمد کم خانواده فقط خواهر بزرگش اجازه ی تحصیل داشته، در حالی که او مجبور بوده در یک کارخانه کفش سازی کار کند. حتی در بزرگسالی نیز از این تجارب تلخ رها نشد و زندگی اش را مالامال از خفت و کمبود می دانست، به طوری که در اوج شهرتش بیان کرد: «با اینکه باید شاد و مغرور باشم، مرور خاطرات گذشته مرا به شدت رنجیده خاطر می کند».
فرزندانی که کمتر در خانواده مورد توجه اند، به شدت مستعد ابتلا به اضطراب و افسردگی بوده و اعتماد به نفس پایینی دارند و در برخی موارد مشکلات رفتاری این کودکان به جای تلنگر به والدین برای اصلاح رفتارشان موجب سخت گیری بیشتر آنها نسبت به این گونه رفتارها شده که نتیجه ای جز بدتر شدن اوضاع و بیشتر شدن فاصله ها در پی نخواهد داشت.
ثبت ديدگاه