روانشناسی عشق

در روانشناسی عشق به بررسی تاثیر عشق پرداخته اند. در مطالعه ای که دکتر هلن فیشر، استاد دانشگاه و انسان شناس امریکایی و تیم او متشکل از متخصصین حوزه های گوناگون انجام دادند و نتایج آن را در سال ۲۰۰۲ منتشر کردند، ۴۰ جوان را که به شدت درگیر عواطف عاشقانه بودند (نیمی از آنها در حال تجربه یک رابطه عاشقانه و نیم دیگر افرادی که به تازگی دچار شکست عشقی شده بودند) به همراه عکس معشوق و همچنین عکس یکی از آشنایان هم سن و سال شان در دستگاه MRI قرار دادند.

هر کدام از آنها به مدت ۳۰ ثانیه به عکس معشوق خود و ۳۰ ثانیه بعدی را به آن عکس دیگر نگاه کردند. این عمل برای ۱۲ دقیقه بطور مکرر انجام شد.

نتایج این تحقیق، آلبوم عکسی بود که اوضاع مغز عاشق را آشکار می کرد. دانشمندان با شگفتی متوجه شدند فعالیت ناحیه تگمنتال شکمی راست در این افراد افزایش یافته است. این ناحیه شامل کودال خلفی و دُم آن است که دوپامین سایر قسمت های مغز را فراهم می کنند و به مراکز پاداش و تحریک (وسوسه) معروفند. عامل این افزایش فعالیت، البته عکس های معشوق بود و عکس های آن فرد دیگر چنین تاثیری نداشت. در جمع بندی نتایج بررسی تصاویر مغز، مشخص شد که بخش های مختلفی از قشر پره فرونتال (پیش پیشانی) مغز که محل عبور راه های دوپامینی است تحریک شد، اما ناحیه آمیگدال که با احساس ترس مرتبط است، غیر فعال بود.


مقاله مرتبط: نشانه های واضح عشق او به شما


زمان شکفتن عشق در روانشناسی عشق

دکتر فیشر در سخنرانی ای که در سال ۲۰۰۴ در نشست سالانه انجمن روانشناسان ایراد کرد توضیح داد که عشق رومانتیک یک احساس نیست بلکه بیشتر سائق (ترغیب کننده ای) است برای سیستم پاداش و وسوسه مغز. در واقع پس از تحریک این سیستم و نیاز مجدد مغز به تجدید آن، عاشق مجبور به جستجوی شریک جنسی خود می شود. سپس مغز این تحریک را به تمام احساسات خاص مرتبط با آن پیوند می زند و این ارتباط است که چگونگی ادامه این رابطه را رقم خواهد زد. به دیگر سخن، دکتر فیشر می گوید که قشر پره فرونتال مغز اطلاعات گوناگون را در مورد معشوق گردآوری و انباشته می کند و با قرار دادن این اطلاعات در کنار هم، استراتژی ادامه ارتباط را مدون می سازد و بر روند آنچه «بزرگ ترین جایزه بشری» خوانده می شود، نظارت می کند. این پدیده همانند آن چیزی است که در مورد اولین وعده مصرف مواد مخدر و وقایع پس از مصرف اولیه رخ می دهد.

دکتر فیشر نتایج تحقیق مرتبط دیگری را اینطور گزارش کرده است: از افرادی که در ۸ هفته اخیر دچار شکست عشقی شده بودند ۴ درصد درجاتی از افسردگی بالینی را تجربه کرده و ۱۲ درصد آنها دچار افسردگی شدید شده بودند. اثبات شده که حدود ۵۰ تا ۷۰ درصد خودکشی های زنان مرتبط با معشوق و همسران شان بوده است. در آنان نیز علائم ترک همانطور که در معتادان به مواد مخدر روی می دهد دیده می شود که بیشتر خود را با علائم روحی نشان می دهد.


مقاله مرتبط: روانشناسی عشق رمانتیک


عشق در روانشناسی عشق

انواع عشق در روانشناسی عشق

دکتر فیشر عشق را به سه دسته تقسیم می کند که هر یک از این دسته ها سیستم های مغزی را به نوعی درگیر می کند:

شهوت

(Lust) وسوسه برای کسب لذت جنسی که با آندروژن ها و استروژن تحریک می شود.

جذبه یا عشق رومانتیک (Romantic love)

از مشخصات آن بروز افکار وسواسی به شکل وسوسه شدید، مشتاقانه، تمرکز و توجه شدید به معشوق است و سبب نشاط و سرخوشی در هنگامی که «همه چیز خوب است» و خلق به هم ریخته وقتی «اوضاع خراب است» می شود و با ترشح زیاد دوپامین و نوراپی نفرین و سطح پایین سروتونین همراه است.

دلبستگی (Attachment)

احساس آرامش و صفای مرتبط با شریک جنسی ثابت و قدیمی که با هورمون های اکسی توسین و وازوپرسین مرتبط است.

دکتر فیشر می گوید: «من فکر می کنم عوامل تحریک جنسی (شهوت) شما را به جستجوی هر کسی فقط به منظور ارضای جنسی وادار می کند و عشق رومانتیک سبب تمرکز انرژی شما بر فردی خاص می شود، در حالی که دلبستگی سبب می شود این فرد را به مدت کافی برای بزرگ کردن بچه ها حفظ کنید» او معتقد است که این سه نوع عشق با همدیگر مرتبط هستند، به همین دلیل توصیه می کند با کسانی که عاشق شان نیستید، ارتباط جنسی برقرار نکنید، چون ممکن است این ارتباط سبب پایداری رابطه تان شود. او در توضیح می گوید که تستوسترون می تواند سبب آغاز ترشح دو نوروترانسمیتر عشق (دوپامین و نوراپی نفرین) شود اما ارگاسم سطوح هورمون های دلبستگی (اکسی توسین و وازوپرسین) را افزایش می دهد. اگر چه سیستم های مغزی جداگانه عمل می کنند اما ارتباطی عمیق بین آنها وجود دارد.

مرکز روانشناسی اکسیر شهرک غرب