تاثیرات دعوای والدین
دعوای والدین بر روی فرزندان تاثیرات منفی زیادی می گذارد. پدر و مادرهایی که به هر دلیلی رابطه خوبی با یکدیگر ندارند و نمیتوانند روابط شان را مدیریت کنند، معمولا شرایطی را برای فرزندان شان در محیط خانه به وجود می آورند که مملو از تنش و استرس است و منجر به بروز رفتارهایی مانند جویدن ناخن، لکنت زبان یا شب ادراری در کودک می شود. یعنی کودک با هر کدام از این مشکلات به نوعی در حال در خواست آرامش و امنیت بیشتر از سوی والدین خود است و به گونه ای اعتراض خود را به گوش شان می رساند.
دانشمندان معتقدند که کودکان در همه سنین تحت تاثیر نزاع های میان والدین و دعوای والدین قرار می گیرند و روابط میان والدینی قوی ترین تاثیرات را در بهداشت روانی طولانی مدت، خوشبختی و شانس زندگی کودکان در آینده دارد. از سوی دیگر اگر فرزندان شاهد وقایع ناراحت کننده و به خصوص دعوای پدر و مادرشان باشند در طول زمان خوشبینی خود را در مورد جهان و توانایی های خود را برای به دست آوردن هماهنگی و عشق از دست می دهند.
مقاله مرتبط: نحوه زندگی با همسر ایرادگیر
مقاله مرتبط: قوانین دعوای زن و شوهر
بررسی تاثیرات دعوای والدین
دعوای والدین از یک طرفه می تواند باعث آموزش پرخاشگری به کودکان شود و از طرف دیگر باعث شود کودکان دائما در معرض اضطراب شدید قرار گیرند و در نتیجه اختلالات اضطرابی و افسردگی را پرورش دهند و گوشه گیر شوند.
هنگامی که فرد در معرض انواع خاصی از موقعیت های استرس زا، مانند خشونت مداوم خانوادگی قرار گرفته باشد، آمیگدال ممکن است بیش از حد واکنش نشان دهد. وقتی این اتفاق بیفتد، سیستم های هشدار بدن سریع تر و با انرژی بیشتری نسبت به تهدیدات نسبت به افراد عادی واکنش نشان می دهند. این پدیده عصبی در سربازانی که علائم اختلال استرس پس از سانحه یا PTSDرا نشان می دهند، ثبت شده است.
محققان به این نتیجه رسیدند که بچه های که در معرض خشونت خانوادگی و دعوای والدین قرار گرفته اند، حتی اگر علائمی آشکار نشان ندهند، دارای واکنش عصبی شدید نسبت به استرس هستند که این ممکن است یک سازگاری مفید در کوتاه مدت با یک محیط تهدیدآمیز باشد، اما ممکن است در دراز مدت مسائلی را ایجاد کند .
یافته های دیگر نشان داد که مخچه نوجوانانی که در کودکی با مشکلات خانوادگی کم یا متوسط روبه رو بوده اند، کوچک تر از بقیه است. این بخش از مغز، مربوط به یادگیری مهارت، مقررات، کنترل استرس و موتورحرکتی- حسی است. به گفته محققان کوچک بودن مخچه ممکن است خطر ابتلا به مشکلات روانی در مراحل بعدی زندگی را افزایش دهد.
محققان پیشنهاد می کنند که این واکنش پذیری عصبی بیش از حد به استرس، ممکن است از چند طریق بر رشد کودک تأثیر منفی بگذارد. هنگامی که کودک بیشتر انرژی شناختی و عاطفی خود را برای مقابله با تهدیدات واقعی یا درک شده اختصاص می دهد، زمان و انرژی ذهنی کمتری برای پیشرفت مهارت های اجتماعی و تفکر مناسب سن خود دارد. به زبان ساده تر، به کاربردن تخیل وقتی همیشه نگران هستید، بسیار سخت تر است.
والدین چه باید بکنند
تلاش نکنید که بی نقص باشید. کودکان شما نباید تصور کنند که در زندگی خانوادگی آنها هیچ گونه دعوا و مشاجرهای وجود ندارد، چرا که در این صورت برای زندگی واقعی در دنیای بیرون آمادگی نخواهند داشت. به گفته دکتر نیلسن، برخی از فرهنگ ها کاملا با بحث های کلامی بیگانه اند. اما رشد کودکان در فرهنگ هایی که بحث و درگیری در آنها وجود دارد، باعث می شود که عکس العمل آنها نسبت به دعواها کاملا معمولی باشد و می دانند که اصطلاحا، آسمان به زمین نمی آید.
دکتر نیلسن می گوید: «بعضی خانواده ها با تمیزی بیش از اندازه، به سیستم ایمنی بدن کودکان خود آسیب می رسانند. حفاظت از کودکان در برابر دعواها نیز تأثیر مشابهی دارد. گاهی اوقات باید کمی کثیفی فراهم کنید و به آنها اجازه دهید که نسبت به آن، ایمنی ایجاد کنند.» با این اوصاف، تا زمانی که این اصول و قوانین را رعایت می کنید، می توانید از دعواها به عنوان یک ابزار مناسب آموزشی استفاده کنید.
بعضی خانواده ها با تمیزی بیش از اندازه، به سیستم ایمنی بدن کودکان خود آسیب می رسانند. حفاظت از کودکان در برابر دعواها نیز تأثیر مشابهی دارد. گاهی اوقات باید کمی کثیفی فراهم کنید و به آنها اجازه دهید که نسبت به آن، ایمنی ایجاد کنند.
کودکانی که دائما در معرض دعوای والدین خود قراردارند ممکن است بی اعتمادی را پرورش دهند. کودک همواره یکی از والدین خود را مقصر بداند و او را در ذهن خود متهم سازد و همین امر باعث تخریب رابطه کودک با آن والد شده و تبدیل به اتحادی نانوشته و ناگفته با والد دیگر می شود. این امر ممکن است از طرف والدین هم بر کودک تحمیل شود. در کودکان بزرگ تر این بی اعتمادی گفته شده ممکن است ادامه پیدا کرده و کودک نسبت به ازدواج و روابط زن و مرد باورهای غلطی را شکل دهد که در آینده گذر از آن ها برایش دشوار باشد. علاوه بر این کودک ممکن است این الگوی ارتباطی والدین خود را درونی کرده و در بزرگسالی دقیقا به همان شیوه با همسر یا شرکای عاطفی اش رفتار کند.
والدین اکثرا سعی می کنند حرف ها و مشاجرات شان را شب ها بعد از اینکه بچه ها به خواب رفتند انجام دهند تا خطر شنیده شدن آنها توسط بچه ها و ناراحت شدن آنها کمتر شود. توصیه می شود که اگر والدین می توانند احساسات خود را کنترل کنند، بهتر است مخالفت ها و ناسازگاری های خود را به تعویق بیندازند تا محیط و زمانی مناسب برای خالی کردن آنها پیدا کنند. بهتر است این مشاجرات در محلی به غیر از خانه انجام شود، پارک یا سایر محیط هایی که بچه ها در آن حضور نداشته باشند، مناسب تراست. برای خود و همسرتان دفتری را در نظر بگیرید و رفتارهایی را که موجب ناراحتی هر کدام تان می گردد درون دفتر یادداشت نمایید وبصورت هفتگی یا دوهفته یک بار درباره آنها باهم صحبت کنید .
از مشاور و روانشناس کمک بگیرید. با مراجعه به مشاور خانواده، طریقه رفتار با همسرتان را اصلاح کنید. برخی از مسایل هست که ریشه روحی و روانی دارد و بایستی توسط یک شخص سوم آگاه و مطلع برسی و ریشه یابی گردد. و راه حل های مناسب برای زوجین پیشنهاد شود. در این زمینه متخصصین روانشناس مرکز روانشناسی اکسیر در خدمت شما والدین و خانواده های گرامی است.
ثبت ديدگاه