بهره ی هوش هیجانی در کودکان

هنگامی که شما به کودک خود کمک می کنید تا احساسات تند و تیزش مانند عصبانیت و ناامیدی و آشفتگی ذهنی را درک کرده و آن ها را مدیریت کند، در واقع به او کمک می کنید تا بهره ی هوش هیجانی در او افزایش پیدا کند.

کودکی که بهره ی هوش هیجانی او بالاتر باشد قادر است ارتباط بهتری با احساسات خود برقرار کند. در هنگام اوج هیجان های عاطفی خود را آرام تر کند، دیگران را بهتر درک کرده و با آن ها ارتباط برقرا کند و ایجاد روابط دوستانه ی محکم تر برای او آسان تر است.

متخصصان بر اهمیت بهره ی هوش هیجانی و نقش آن در کمک به کودکان برای افزایش سطح اعتماد به نفس و مسئولیت پذیری و نهایتا تبدیل شدن به بزرگسالانی که بتوانند با مهارت با دیگر افراد جامعه ارتباط برقرار کنند تاکید می کنند.


مقاله مرتبط: اندازه گیری و افزایش هوش هیجانی کودکان

مقاله مرتبط: تاثیر هوش هیجانی بر عملکرد تحصیلی


 شما چگونه می توانید به کودک خود کمک کنید تا بهره ی هوش هیجانی اش افزایش پیدا کند؟

۱) با توجه و ابراز احساسات به حرف های کودک خود گوش دهید.

۲) به کودکتان کمک کنید تا احساساتش را نامگذاری کند. اگر او به خاطر این که نمی تواند به پارک برود احساس ناامیدی یا ناکامی می کند، می توانید به او بگوئید “احساس می کنی ناراحت هستی؟”

۳) همچنین می توانید به او کمک کنید تا بفهمد داشتن احساسات متضاد و متعارض پیرامون یک چیز طبیعی است. مثلا او می تواند در هفته ی اولی که به مهدکودک می رود هم هیجان زده باشد و هم کمی بترسد.

۴) احساسات کودک خود را باارزش شمرده و آن ها را تایید کنید. هنگامی که کودک شما نمی تواند پازل را کامل کند و در نتیجه عصبانی می شود و کج خلقی می کند، به جای این که به او بگوئید “دلیلی وجود ندارد که این قدر ناراحت باشی” بهتر است تصدیق کنید که واکنش او کاملا طبیعی است، “بگوئید وقتی آدم نمی تونه پازل رو کامل کنه واقعا حوصله ش سر می ره، مگه نه؟”

۵) کج خلقی ها و بداخلاقی های او را به یک ابزار آموزشی مفید تبدیل کنید. هنگامی که کودک با شما یا یک بچه ی دیگر مشکل پیدا می کند، محدودیت های او را به وضوح برایش توضیح دهید، سپس او را به سمت پیدا کردن راه حل مناسب راهنمایی کنید. مثلا شما می توانید بگوئید “می دانم از این که خواهرت ساختمانی را که با آجرها ساخته بودی خراب کرد عصبانی هستی، اما نباید او را بزنی. پس وقتی عصبانی می شوی چه کار دیگری می توانی انجام دهی؟”

۶) با حفظ آرامش خودتان یک الگوی مناسب برای کودک باشید. در زمان عصبانیت جملات و حرف های نامناسب، تند و زننده به کار نبرید. بهتر است به جای گفتن این که “تو من رو دیوونه می کنی” بگوئید: “وقتی تو این کار را می کنی من عصبانی می شوم”. در این صورت کودک شما می فهمد که مشکل به رفتار او برمی گردد نه خود او.

۷) “بازی شاید” یکی از بازی هایی است که به کودک کمک می کند تا احساسات گوناگون را بهتر درک کند. وقتی در خیابان هستید و کسی را غمگین می بینید، این بازی را شروع کنید. اجازه دهید هرکس دلیل ناراحتی او را حدس بزند. “شاید او دیر به محل کار خود رسیده است”. “شاید با کسی بحث کرده”، و … .

۸) به او اجازه دهید احساساتش را بیان کند. به جای نادیده گرفتن یا تحقیر کردن احساس فرزندتان، به او اجازه دهید آن ها را بیان کند؛ برای مثال به او نگوئید زخمی به این کوچکی که درد ندارد. با او طوری رفتار کنید که بتواند احساساتش را برایتان بازگو کند.

۹) با او همدردی کنید: همدردی کردن به کودک اجازه می دهد متوجه شود که زندگی احساس خطرناک و یا شرم آور نیست و همه در زندگی شان با احساسات متفاوت درگیرند.

۱۰) حل مسئله را به او یاد دهید: وقتی با کودکان دیگر اختلاف پیدا می کند، محدودیت ها را برایش مشخص کنید و او را راهنمایی کنید که به راه حل مناسب دست پیدا کند. مثلا اگر خواهر کوچکترش مداد او را برداشته و نمی دهد و با هم کشمکش دارند و مداد را از دست هم می کشند، به او بگوئید که می دانم از دست خواهرت عصبانی هستی چون مدادت را برداشته اما حق نداری او را بزنی بلکه می توانی مداد دیگری به او بدهی و مداد خودت را از او بخواهی.

مرکز روانشناسی اکسیر شهرک غرب