در این مقاله، تعادل کار و خانواده و ضرورت مدیریت کردن آن، به منظور جلوگیری از عوارض عدم تعادل بین آن ها، بررسی شده است. شاید شما هم جزو افرادی باشید که گرفتن یک کار برایشان اهمیت بالایی دارد و برای داشتن آن از هیچ تلاشی دریغ نمی کنند. به طور مثال، دروس مرتبط با آن را می خوانند یا دوره های آموزشی لازم برای به دست آوردن شغل موردنظر را می گذرانند. این افراد پس از رسیدن به شغل مورد نظر، با همه وجود کار می کنند و علاقه مندند به مقام های بالا برسند.
برای این منظور، شبانه روز تلاش می کنند، زود سرکار حاضر و دیر خارج می شوند. در برخی از مطالعات مشاهده شده است که برخی از کارکنان، بهویژه مدیران و متخصصان، علاوه بر انجام وظایف شغلی در محل کار، بخشی از وظایف خود را طی روزهای هفته یا تعطیلات پایان هفته به خانه می برند و بدین ترتیب فرصت کمتری پیدا می کنند تا از مصاحبت با سایر اعضای خانواده و رفتن به گردش و مسافرت، لذت ببرند.
تعارض بین کار و زندگی
این افراد وجدان کاری بالا دارند، اما نمی دانند زندگی خود را نادیده گرفته اند. آن ها خیلی راحت از دوستان خود دور می شوند و در جمع های آن ها حاضر نمی شوند. همه زندگی خود را وقف کار می کنند؛ این نوع کار کردن، باعث افزایش استرس و خستگی های ناشی از آن می شود. تعارض بین کار و زندگی، مسئله اغلب افراد، سازمان ها و جوامع است و شدت و ضعف آن، با سطح پیشرفت فناوری و توسعه یافتگی، ارزش های فرهنگی و اجتماعی، سیاست ها و برنامه های سازمان ها و دولت ها، و ویژگی های فردی رابطه دارد.
تعریف و تاریخچه
در طول تاریخ، کار به عنوان یکی از راه های اساسی مشارکت اجتماعی و بیان شخصیت و عظمت انسان بوده و انسان خود را با کار معنا کرده است؛ با وجود این، کار تنها راه مشارکت اجتماعی نیست و تمامی وجود انسان در کار خلاصه نمی شود. نیاز انسان به آرامش و استراحت، بر عهده گرفتن مسئولیت های اجتماعی، صرف وقت برای خانواده و مانند آن، ابعاد دیگری از فلسفه وجودی انسان را تشکیل می دهند. کار و خانواده می توانند اثر متقابل و نقش مکمل برای یکدیگر داشته باشند، با کار کردن، نیازهای خانواده برآورده می شود و حمایت خانواده موجبات تقویت روحی و جسمی کارکنان برای انجام موفقیت آمیز امورات میشود.
شرایطی که در آن، آزادی کارکنان در پرداختن به فعالیت ها و مسئولیت های دلخواه خود، خارج از محیط کار مخدوش نشود، تعادل در کار و زندگی تلقی شده و این به معنای آن است که باید کارها بر مبنای عقلانیت و هوشمندی بیشتری سازماندهی و به نحو مؤثرتری انجام شود. مفاهیم کار و زندگی، بیشترین و قوی ترین پیوند را با فرد و جامعه دارند و ایجاد تعادل بین آن ها، از ارزش و اهمیت بالایی برخوردار است. تعادل مورد نظر، تعادلی پویاست که هر عنصر آن ضمن ارتباط و کنش متقابل با عنصر دیگر، نقش مکمل و حمایت کننده دارد و برای رسیدن به چنین تعادلی لازم نیست یکی به نفع دیگری تضعیف یا کنار گذاشته شود.
مهم ترین موضوع محیط های کار
جیم برد (۲۰۰۲)، پیش بینی کرده است که در ۳۰ تا ۴۰ سال آینده، تعادل بین کار و زندگی به مهم ترین موضوع محیط های کار در آمریکا تبدیل خواهد شد و لازم است سازمان های این کشور در این زمینه برنامه های راهبردی داشته باشند تا بتوانند از عوارض عدم تعادل در کار و زندگی در امان بمانند. سایت اینترنتی تعادل، بین کار و زندگی (۲۰۰۵)، دو مفهوم اساسی را برای ایجاد اشتراک ذهنی در این مورد مفید دانسته است که عبارتند از:
- موفقیت
- خشنودی
این دو مفهوم، به چراهای بسیاری پاسخ می دهد:
- چرا شما کار می کنید؟
- چرا درآمد بیشتری می خواهید؟
- خانهجدید، فرستادن بچه ها به مدرسه، انجام موفقیت آمیز کار و …؟
سؤال هایی است که پاسخ به آن ها، تا حد زیادی ما را به درک تعادل بین کار و زندگی نزدیک می کند. خشنودی در اینجا مفهوم گسترده ای دارد که رضایت، شادی، عشق و هر نوع خوشی در زندگی را شامل می شود. موفقیت و خشنودی، دو وجه متعامل از یک واقعیت اند که یکی بدون دیگری، معنای خود را از دست می دهد.
– نزدیک شدن به تعریف:
اگر به اطراف خود نگاه کنیم، افراد زیادی را خواهیم یافت که به موفقیت های مهمی در زندگی دست یافته اند، ولی نشانی از خشنودی در چهره آن ها دیده نمیشود یا حداقل آنگونه که شایسته است، شاد نیستند. اگر افراد بتوانند در هر لحظه از زندگی خود، موفقیت توأم با شادی را تجربه کنند، به این تعریف نزدیک می شویم که بگوییم: “تعادل در کار و زندگی، یعنی یک روز سرشار از موفقیت و خشنودی در چهار بخش از زندگی: کار، خانواده، دوستان و خود”
به دلیل پیچیدگی و چند وجهی بودن موضوع تعادل بین کار و زندگی، اغلب در درک و تفسیر آن مشکلاتی به وجود می آید. بر اثر همین برداشت نادرست است که بسیاری از افراد کار و زندگی را به دو امر کاملاً جدا از هم تقسیم می کنند و با در مقابل هم قراردادن اولویت های فرد و سازمان، کار و زندگی را به عنوان “بازی مجموع صفر” (ZERO-SUM GAME) در نظر می گیرند که منافع یک طرف به ضرر طرف مقابل تمام می شود.
عوامل و شرایط بروز عدم تعادل در کار و زندگی
– ساعات کارطولانی:
بر اساس پیشنهاد اتحادیه اروپا در سال ۱۹۹۵، به منظور حفظ سلامتی و ایمنی کارکنان، حداکثر ساعات کار آنان ۴۸ ساعت در هفته تعیین شد. یک گزارش منتشر شده در سال ۲۰۰۰، نشان داد که متوسط ساعات کار کارکنان انگلیسی که بالاترین ساعات کار را داشته اند، برابر با ۶/۴۳ ساعت در هفته بوده است. در آلمان متوسط ساعات کار ۱/۴۰ ساعت، درفرانسه ۶/۳۹ ساعت و در ایتالیا ۵/۳۸ ساعت بوده است. (جوشی و همکاران، ۲۰۰۲: ۷) گزارش دیگری که درسال ۲۰۰۳ منتشر شد، نشان داد که در فرانسه و ایتالیا ساعات کار تغییری نکرده بود، ولی در انگلستان متوسط ساعات کار به ۶/۳۹ ساعت در هفته کاهش یافته بود. براساس این آمار، متوسط ساعات کار کارکنان ژاپنی ۲/۴۲ ساعت و کارکنان آمریکایی ۶/۴۲ ساعت در هفته بوده که بیانگر بیشتر بودن متوسط ساعات کار دو کشور یاد شده نسبت به کشورهای عضو اتحادیه اروپاست.
مطالعات متعددی در کشورهای صنعتی نشان داده است که برخی از کارکنان، از جمله مدیران و کارکنان متخصص، بیش از ۶۰ ساعت در هفته کار میکنند و بین بخش های مختلف اقتصاد، کارکنان هتل ها و پس از آن کارکنان بخش کشاورزی، بالاترین ساعات کار را دارند. همچنین، پژوهش ها نشان می دهد که ساعات کار طولانی بین مردان رواج بیشتری دارد.
– چند شغله بودن:
برخی از کارکنان برای تأمین نیازهای زندگی مجبورند بیش از یک شغل داشته باشند. مدیران نیز با انگیزه درآمد بیشتر یا انگیزه های دیگری، به طور همزمان در چند شغل فعالیت دارند.
- استفاده نکردن از مرخصی سالیانه و حضور در محل کار در تعطیلات آخر هفته و تعطیلات رسمی
- حجم زیاد کار
- مسئولیت های شغلی، تقسیم کار نامتعادل و نامتناسب
- عدم حمایت از کارکنان
- عدم امنیت شغلی
- تهدید کارکنان و بدرفتاری با آنان
- تعیین ضرب الاجل و فشار مداوم برای پایان کار
- تغییرات شغلی و محیطی
- سفرهای طولانی برای انجام کار
- مشکلات خانوادگی
- عدم تقسیم وظایف خانه بین زن و مرد و عدم مشارکت در امور منزل و غیره
عوارض عدم تعادل در کار و زندگی
– تسلط کار بر خانواده:
کار زیاد نه فقط از اوقات فراغت اعضای خانواده می کاهد، بلکه موجب کاهش نظارت والدین بر خانواده و افزایش تنش بین آنان و فرزندان، به ویژه جوانان می شود. همچنین باعث تغییر ارزش های فرهنگی و اجتماعی، به ویژه ارزش های مرتبط با خانواده و مشکلات زناشویی می گردد. به نحوی که وقتی آقایان کار بیشتری در خارج از منزل به عهده می گیرند، مسئولیت سنگین مدیریت امور منزل، نگهداری فرزندان و توجه به امور خانواده به گردن خانم خانه می افتد و این یعنی تقسیم نابرابر امور خانه.
– کاهش کیفیت زندگی:
خستگی ناشی از اضافه کار باعث می شود که شما نتوانید به کارهای مورد علاقهتان که نیاز به تمرکز و توجه مداوم دارند، نظیر دیدن برنامه مورد علاقه در تلویزیون یا دیدن فیلم در سینما بپردازید.
– آسیب های شغلی:
محرومیت از استراحت کافی، خطر آسیب های شغلی را تا دو برابر افزایش می دهد که از عوامل آن می توان به کاهش هوشیاری و کارآیی، کاهش وفاداری و تعهد به سازمان، افزایش نارضایتی شغلی، افزایش تمایل به ترک سازمان، غیبت از کار، کاهش بهره وری و سود سازمان، افزایش هزینه های جذب و آموزش کارکنان، افزایش خطاهای کاری، اختلال در حافظه، افزایش مقاومت در مقابل تغییرات سازمانی، افزایش احساس بی عدالتی بین میزان کار و حقوق و مزایا، کاهش تمایل به پذیرش مسئولیت های شغلی و کاهش مشارکت افراد در فعالیت های کار گروهی اشاره کرد.
– حوادث اتومبیل:
بنابر آمار اداره ملی ایمنی ترافیک بزرگراه های آمریکا، رانندگان خسته سالانه مسوول ۱۰۰ هزار مورد تصادف اتومبیل، ۷۱ هزار مورد جراحت و ۱۵۵۰ مورد مرگ در آمریکا هستند.
– سبک و سنگین کردن مسئولیت ها:
اضافه کاری یا کار بیش از یک شیفت، موجب می شود بین انجام کار و مسئولیت های خانوادگی فرد تعارض ایجاد شود. انتخاب ناخوشایند بین این دو گزینه (کار و خانواده)، اغلب موجب احساس گناه و پشیمانی به خصوص برای مادران شاغل می شود. به همین علت بسیاری از مادران مایل نیستند وارد حیطه این تقابل شوند و گاه در محیط کار دچار مشکل می شوند. حال آن که مشکلات محیط کار، نبود امنیت شغلی و نبود ارتباط مطلوب بین همکاران، از جمله مسایلی است که تاثیر منفی بر ارتباطات خانوادگی دارد.
– اثرات منفی کار زیاد سلامتی افراد:
مطالعاتی که بر روی شش هزار کارمند دولتی در بریتانیا انجام شده است و در «نشریه قلب اروپا» نیز چاپ گردید، حاکیست خطر بیماری قلبی در افرادی که اضافه کاری می کنند و بالغ بر ده ساعت سر کار هستند، حدود شصت درصد بیشتر از افراد دیگر می باشد. پس از در نظر گرفتن و احتساب عواملی مانند کشیدن سیگار بر سلامت قلب، پزشکان دریافتند، خطر بیماری قلبی در کسانی که روزانه سه تا چهار ساعت اضافه کاری می کنند، شصت درصد بالاتر است.
متخصصان می گویند این یافته ها موید لزوم ایجاد توازن میان کار و زندگی شخصی است، کسانی که وقت بیشتری را سر کار می گذرانند، وقت کمتری را صرف ورزش، آسایش و تخلیه روحی می کنند. در مجموع در این مطالعه ۳۶۹ مورد وجود داشت که در آن ها افراد در اثر بیماری قلبی درگذشتند یا دچار حمله قلبی یا آنژین صدری شدند.
پیشنهادات
به منظور جلوگیری از عوارض عدم تعادل بین کار و زندگی، فعالیت های گسترده ای در کشورهای صنعتی در حال انجام است که می توان از این تجارب برای حل مسایل جاری و پیشگیری از آنچه در آینده به عنوان یک مسئله درجامعه ما مطرح خواهد شد، استفاده کرد. برخی از این راه حل ها و پیشنهادها در سه محور زیر خلاصه شده است:
– پیشنهادهایی برای سازمان ها:
- تدوین راهبرد برای تعادل بین کار و زندگی
- سازماندهی و مدیریت مطلوب تر کارها
- پرداخت پاداش بر مبنای عملکرد به جای تاکید بر حضور فیزیکی
- ایجاد محیط حمایتی برای کارکنان
- ایجاد مراکز مشاوره برای کارکنان و خانواده ها
- امکان کار نیمه وقت برای داوطلبان
- ایجاد امکانات حمایتی برای مادران شاغل
- اعطای مرخصی بهجای سایر پاداش ها
- ایجاد محدودیت در ساعات کار اضافی
- فراهم کردن امکانات ورزشی و تفریحی برای کارکنان
- جریمه عدم استفاده از مرخصی سالیانه
– پیشنهادهایی برای افراد:
- داشتن برنامه برای ایجاد تعادل در کار و زندگی
- برنامه ریزی برای انجام وظایف شغلی و مسئولیت های خانوادگی
- اهمیت قائل شدن برای خانواده
- مشارکت در فعالیت های اجتماعی
- همکاری در انجام کارهای منزل
- انتخاب شغلی که انجام آن لذت بخش باشد
- انتخاب همسری که بتواند شریک غم ها و شادی های زندگی باشد
- صرف وقت برای تفریح و ورزش با خانواده
- انجام ورزش و دوری از عوامل استرس زا
- ایجاد تعادل بین درآمدها و هزینه ها
- کاهش ساعات کار اضافی
- تعویق در زمان بچه دار شدن و محدود کردن تعداد فرزندان
نتیجه گیری
تعادل کار و خانواده خود به خود ایجاد نمی شود و اگر رابطه بین کار و زندگی مدیریت نشود، تعارض بین آن ها زیان های جبران ناپذیری برای فرد، سازمان و جامعه در پی دارد. مقدمه رسیدن به تعادل بین کار و زندگی این است که مدیران و سایر افراد جامعه به این نگرش برسند که می توان اولویت های فرد، سازمان و جامعه را همسو و هماهنگ کرد. این همسویی و هماهنگی نتایجی بههمراه دارد که ضمن ایجاد رضایت و خشنودی فردی، افراد جامعه را آماده می کند تا در فعالیت های اجتماعی مشارکت جویند و وظایف شغلی خود را به خوبی انجام دهند.
مدیران سازمان ها می توانند با مدیریت کردن تعادل بین کار و زندگی، کارکنانی شاد و خشنود داشته باشند که با علاقه مندی، وفاداری و تعهد به سازمان، عملکردی مؤثر در شغل خود ارایه می کنند. رسیدن به این هـدف، مستلزم آن است که مدیـران نگاه سنتی به رابطه کـار و زنـدگی را کـه در آن رقابت بین کـار و زندگـی به «بازی مجموع صفر» می انجامد، کنار بگذارند و رویکردی را انتخاب کنند که در آن منافع فرد و سازمان، به طور همزمان و همسو با یکدیگر مورد توجه قرار میگیرد.
– آینده نگر بودن:
اگرچه بهدلیل وضعیت و شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه ایران، تعارض بین کار و زندگی هنوز بهصورت مسئله و مشکل حاد نمایان نشده، اما روند تحولات و تغییرات اجتماعی نشان داده که آنچه درحال حاضر مشکل کشورهای صنعتی است، در آینده ای نه چندان دور می تواند مسئله جوامعی مانند جامعه ایران باشد.
بنابراین، برای پیشگیری از عواقب آن لازم است همه افراد جامعه، بهویژه مدیران، در راه ایجاد تعادل بین کار و زندگی گام بردارند. گسترش فرهنگ تعادل بین کار و زندگی توسط صاحب نظران علوم انسانی و رسانه های جمعی و نیز انجام پژوهش در این زمینه، از جمله اقدامات اولیه و ضروری است که می تواند حساسیت و اهمیت موضوع را برای کلیه افراد، به ویژه مدیران و تصمیم گیران جامعه انتقال دهد.
کلید واژه: تعریف و تاریخچه تعادل کار و خانواده، عوامل و شرایط بروز عدم تعادل در کار و زندگی ،عوارض عدم تعادل در کار و زندگی ،پیشنهادات
منابع:
تافلر، آلوین. (۱۳۶۲). موج سوم. ترجمه شهین دخت خوارزمی، تهران: نشرنو. (تاریخ انتشار به زبان اصلی ۱۹۸۰).
کاستلز، مانوئل. (۱۳۸۲). عصر اطلاعات: اقتصاد، جامعه و فرهنگ (سه جلد). ترجمه گروهی از مترجمان با سرویراستاری علی پایا.
تهران: انتشارات طرح نو. (تاریخ انتشار به زبان اصلی ۱۹۹۹)
Harvard Business Review)۲۰۰۰) Harvard Business Review on Work and Life Balance. Harvard Business School Press
Joshi، Sunil، et al) ۲۰۰۲)Work-Life Balance: A Case of Social Responsibility or Competitive Advantage? www.worklifebalance.com
نویسنده: محبوبه امیدنژاد
ثبت ديدگاه